ماشین سرکوب از دولت روحانی تا دولت رئیسی هیچ تغییری نکرده چون هیچ یک از اجزای آن عوض نشده است و امکاناتش همانی است که بود. این ماشین از چهرههایی که میآیند و میروند مستقل است. دولت روحانی در هشت سالی که سر کار بود، با معترضان هیچ نسبت و ارتباطی نداشت که نبودنش خللی در جنبشهای اعتراضی وارد کند. وزیر کشور او فرمانده سیاسی سرکوبهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ بود؛ بنابراین موانع جنبشهای اعتراضی هماناند که بودند اما جنبش اعتراضی در دوران رئیسی ظرفیتهای قابلتوجهی خواهد داشت که به پنج مورد آنها اشاره میکنم:
یاس از نیروهای درون نظام و تغییرات از بالا
برای سه دهه، اصلاحطلبان از بسیج نیرو در کف خیابان پرهیز میکردند و نوید تغییرات از بالا را میدادند که همه خوابوخیال بود و به تدریج از باورمندان به این تصور رفع توهم شد. تغییرات جدی همیشه از متن جامعه و از پایین شروع میشود و بالا را به کنارهگیری، انصراف از برخی سیاستها یا تن دادن به خواستههای پایین مجبور میکند. در دمکراسیها این تغییرات در بالا کمهزینهتر و موثرتر و در دیکتاتوریها پرمخاطرهتر است.
ظرفیت فشار از پایین اینک بیش از هر زمانی به چشم میخورد. امروز در ایران هزاران گروه و سندیکا و انجمن کارگری، محیط زیستی، حرفهای و بازنشستگان و کشاورزان وجود دارند که در چارچوب سیاستهای تنگ نظام جا نمیشوند و در نیروهای پایینی برای تغییرات در بالا جای میگیرند. اعتصابهای کارگران پیمانی و پروژهای صنایع نفت و گاز که از ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ آغاز شده است، موردی قابل توجه از اینگونه حرکتها است.
۱۵ میلیون معترض آشکار
از بیعت ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ میلیون نفر (سه میلیون رای باطله بیشتر و ۱۲ میلیون کاهش حضور بر سر صندوق نسبت به دوره قبل) از رای دادن به نامزدهای شورای نگهبان خودداری کردند. اینها کسانیاند که در گذشته به هر دلیل در بیعتها شرکت میکردند. آنان به سیاست و تصمیمهای دولت حساساند و برای اعتراضهای بلندمدت خیابانی نیرویی بالقوه به شمار میآیند.
اینها بیتفاوت و غیرسیاسی نیستند. وقتی به گزارش وزارت کشور، در استان البرز و شهر کرج تعداد آرای باطله برنده بیعت رژیم در برابر رئیسی است و در شهرهای اراک، همدان و کرج آرای باطله نفر اول فهرست رای شوراها بوده است، بدین معنا است که آن استان و این سه شهر آماده برهم زدن بازی سیاست موجودند. در شهر تهران نیز آرای باطله از آرای برخی اعضای منتخب شورای شهر بیشتر بوده است. وقتی وعدههای رئیسی نیز همانند روحانی و احمدینژاد به احساس گول خوردگی عمومی تبدیل شوند، به تدریج استانهای دیگر نیز به استان البرز و شهرهای ذکر شده خواهند پیوست. هیچ رئیس دولتی در شرایط امروز نمیتواند با وجود فساد و اتلاف و امتیازات و جهانگشاییها که به بخشی جدانشدنی از حکومت تبدیل شده است، وضعیت زندگی مردم را بهبود بخشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نزدیک شدن مخالفان داخل و خارج
حداقل بخشی از اعلامیههای تحریمی در باب بیعت ۱۴۰۰ را مخالفان داخل و خارج در کنار هم امضا کردند. مخالفان داخل کشور دیگر از برچسب «برانداز» نمیهراسند و ترس به امری دو طرفه تبدیل شده است: هم مخالفان از حکومت میترسند و هم حکومت از مخالفان. حتی بخشی از مخالفان داخلی که برای کاهش فشار یا دریافت رانت در کنار تیم رئیسی قرار گرفتند، در شرایط بر هم خوردن نظام حاکم به سرعت پرچم خود را تغییر خواهند داد. این امر تا آن حد گسترده بود که روزنامه کیهان از نفوذ مخالفان به کارزار رئیسی گزارش داده است.
به حاشیه رفتن استمرارطلبان
در سال ۱۴۰۰، به موازات نزدیک شدن مخالفان رژیم در داخل و خارج، گروهها و افراد استمرارطلب به شدت منزوی شدهاند و تنها برای رسانههای فارسیزبان خارج کشور که میخواهند در شوهای تلویزیونیشان دو سمت گفتوگو را داشته باشند خودی نشان دادند. فیلمهای گرفته شده از مراکز رای گیری جمهوری اسلامی در خارج کشور همانند اکثر حوزههای رای گیری در داخل نشان میدهند که این حوزهها سوتوکور بودهاند.
شکاف در درون کاست حکومتی ادامه خواهد داشت
وقتی احمدینژاد در سال ۸۴ ریاست قوه مجریه را در اختیار گرفت، بسیاری از ناظران که شکاف اصلاحطلبان و جناح مقابل آنها را جدی میگرفتند، بر این نظر شدند که حکومت یکدست شده است. در سال ۱۴۰۰ هم همان تصور در میان برخی افراد وجود دارد؛ اما نظام جمهوری اسلامی در ۴۲ سال گذشته حتی یک روز هم روی یکدستی ندیده است؛ از ملی-مذهبی در برابر اسلامیها در اواخر دهه ۵۰ و چپ و راست خط امامی در دهه ۶۰ گرفته تا اصلاحطلب و اصولگرا (هر دو اسلامگرا) از دهه ۷۰ تا ۹۰. از این جهت پس از پایان ماهعسل دولت رئیسی با نهادهای تحت نظر رهبری، اختلافها سر منابع کمیاب قدرت و ثروت و منزلت آغاز میشود. کیک منابع ایران آنقدر بزرگ است که افراد نزدیک به آن نتوانند بر سر چگونگی تقسیمش به توافق برسند. تاثیرهای درازمدت کوچک شدن کیک بعد از تحریمها این تنشها را افزایش خواهد داد. وقتی زاکانی میگوید که «دوران بخور و در رو تمام شده» این بدین معنا است که جناحهای درون حکومت به سمت دعواهای بیشتر داخلی پیش میروند.
ممکن نیست که همه نیروهای سرکوب حتی در چارچوب دولت رئیسی بر سر چگونگی سرکوب مخالفان هم نظر باشند. نیروهای دستگاه تبلیغاتی بر سر روش دروغگوییها و برچسب زدنها یک دیدگاه ندارند و نیروهای نشسته در فاصله از «سفره انقلاب» با نیروهای سرسفره منافع یکسانی برای خود متصور نیستند. از طرفی در رژیمهای دیکتاتوری و تمامیتخواه که به سازمان سرکوب اتکا دارند، حاکمان از نهادهای دوگانه یا چندگانه امنیتی و نظامی و اطلاعاتی استقبال میکنند تا بر اساس مورد از یکی از آنها استفاده کنند یا یکی را علیه دیگری بشورانند.
شکاف در درون «حاکمیتِ ظاهرا یکدست در دوران رئیسی» از روزهای قبل از رای گیری آغاز شد. فرماندهان سپاه نتوانستند روی یک نامزد به توافق برسند و بخشی از فرماندهان سعید محمد را به حاشیه راندند. نقد کیهان بر ستادهای رئیسی با رفتن زیر پوشش اخطار در باب «نفوذی»ها قبل از روز رای گیری منتشر شد و در روز دوم بعد از بیعت، خبرگزاری امنیتی مقابل معاون بیت ایستاد (نقد شدید سایت تسنیم از یادداشت وحید حقانیان).