در ماه مه ۱۹۹۲، بازی فینال جام اروپایی بدون گل ادامه داشت تا در دقایق آخر وقت اضافه، جیووانی اینورنیزی، بازیکن باشگاه سمپدوریا، بهدلیل خطای تا حدی خشن روی اوزهبیو ساکریستن، بازیکن بارسلونا، جریمه شد. بازیکن شماره ۱۰ سمپدوریا که از این تصمیم داور عصبانی بود، همانجا ایستاد و توپ را پرتاب کرد و ادا درآورد ولی ضربه آزاد به قوت خود باقی ماند.
هریستو استویچکوف ضربه آزاد را به خوزه ماری باکرو پاس داد، او توپ را متوقف کرد و رونالد کومن آن را به گوشه پایینی تور دروازه حریف نشاند.
بارسلونا اولین جام اروپایی خود را برد و سمپدوریا شکست خورد.
آن بازیکن شماره ۱۰ که کاپیتان تیم هم بود و اگر این خطا اتفاق نمیافتاد، میتوانست جام را بالای سر ببرد و با تیم خود در ورزشگاه جشن و پایکوبی کند کسی نبود جز روبرتو مانچینی.
او در ادامه فعالیت حرفهای خود توانست به پیروزیهایی دست یابد و بهعنوان مربی نیز سابقهای مشابه داشت و عناوین قهرمانی لیگ و جامهای کوچک فراوانی را در کارنامه خود دارد. اما در روزی که هواداران زیادی منتظر بازی نهایی بودند، چیزی خارقالعاده و قیاسناپذیر درباره قهرمانی در بزرگترین جام اروپا وجود داشت. چیزی اضافه. برای تمام کسانی که سعی داشتند روحیه سال گذشته را زنده کنند، پیروزی در جام حذفی انگلستان، یا کوپا ایتالیا یا لیگ ترکیه، به اندازه شکوه پیروزی در فینال جام ملتهای اروپا نبود.
در ذیل موفقیتهای مانچینی، او همچنین برنده جام برندگان جام اروپا در سال ۱۹۹۹ بود که در ورزشگاه ویلا پارک و هنگام بازی با تیم لاتزیو اتفاق افتاد و نزدیکترین رخداد برای پر کردن وقفهای بود که از سال ۱۹۹۲ در بازی نهایی در ورزشگاه ومبلی برای مانچینی به جا مانده بود. ولی این جام هم یک جام فرعی در رقابتهای فوتبال اروپایی بود.
اما ۲۹ سال به طول انجامید تا مانچینی برگردد و تیمی بسازد که به پیروزی بزرگی در فینال جام ملتهای اروپا در ورزشگاه ومبلی دست یابد. آنچه این اتفاق را کاملتر میکند این است که یکی از معتمدان او میان مسئولان تیم ایتالیا که بخشی از هیئت مربیان و نماینده اجرایی تیم است، کسی نیست جز جیانلوکا ویالی، همتیمی مانچینی در خط حملهای که به بارسلونا باخت. اتیلیو لمباردو هم عضوی از همان تیم سمپدوریا بود که اکنون میان مربیان زیردست مانچینی در تیم حضور دارد.
وقتی مانچینی در سال ۲۰۱۸، هدایت ایتالیا را به دست گرفت این تیم کاملا به هم ریخته بود. درباره ناکامی ایتالیا برای حضور در جام جهانی گزارش فراوان منتشر و در اینباره اظهارنظر شده بود که بازی مرحله حذفی را به سوئد باخت ولی این انتقاداها ورای نرسیدن ایتالیا به بازی فینال بود. در فاصله نوامبر ۲۰۱۷ تا نوامبر ۲۰۱۸، آنها از ۱۲ مسابقه فقط در ۲ بازی پیروز شدند. کل تیم ضعیفتر از اجزای خود عمل میکرد و هویت و سبک بازی تیم اصلا مشخص نبود. اما مسیری که مانچینی از آنجا طی کرد و ایتالیا را به جام ملتها رساند که بعد از پیروزی در بازیهای مقدماتی به قهرمانی جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰ دست یافت، تیمسازی، برنامهریزی و پیشرفت بیهمتایی برای یک تیم بود.
فوتبال عاشق این دورهای کامل است، غیر از این است؟ پس این هم یک دور کامل دیگر: بازی فینال آخری که ایتالیا قبل از مانچینی داشت با نتیجه ۱-۱ مقابل انگلستان در ورزشگاه ومبلی به پایان رسید.
شاید برای بررسی تازهترین بازی ایتالیا که با مربیگری مانچینی اتفاق افتاد، هنوز زود باشد ولی بعضی اجزای تیم از آن زمان دستنخورده باقی ماند و مهمترین آنها در جای خود باقی ماندند.
از بازیکنان ایتالیا که در تساوی بازی مارس ۲۰۱۸ بودند، پنج نفر در ترکیب اصلی فینال جام ۲۰۲۰ ملتهای اروپا حضور داشتند. اگر این زیرورو کردن ترکیب تیم به نظر میرسد، باید اشاره کرد که اولا تغییرهایی دوستانه بود و ثانیا فقط چهار نفر از تیم انگلستان در هر دو بازی از آغاز حضور داشتند. جک باتلند، جیمز تارکوفسکی و الکس اوکسلید چمبرلین آن زمان در ترکیب ۱۱ نفره تیم بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با وجود این، هیچ تردیدی نیست که تغییرها زود و مرتب اتفاق میافتاد. مانچینی بازیکنان ملی سابق مانند ماریو بالوتلی را به بوته آزمایش گذاشت و به دنبال چهرههایی جدید و ستونهایی تازه برای تیم، مانند السیو روماگنولی رفت، نظام بازی را بهبود بخشید و مهمتر از همه، ترکیب میانی تیم را تغییر داد تا به ترکیبی عالی از کیفیت و اعتماد در مرکز زمین دست یابد. هافبکهایی آمدند و رفتند.
ایتالیا که در بازیهای مقدماتی به چند پیروزی بزرگ و سنگین در برابر تیمهای کوچکتر دست یافته بود، در ازسرگیری بازیهای ۲۰۲۰ بعد از کووید به مصاف هلند رفت. مانچینی تا آن زمان تقریبا تیم خود را انتخاب کرده بود که قرار بود در رقابت جام ۲۰۲۰ ملتهای اروپا حاضر شوند ولی این بازیها به تعویق افتاد. مقابل تیم هلند ترکیب تیم ایتالیا از این قرار بود:
جیجی دوناروما در دروازه، خط دفاعی چهارنفره دنیلو دمبروسیو، لئوناردو بونوچی، جورجو کیلینی، و لئوناردو اسپیناتزولا. هافبکهای میانی: جورجینیو در پشت همراه مانوئل لوکاتلی و نیکولا بارلا. در حمله هم چیرو ایموبیله کنار لورنزو اینسینیه و نیکولو زانیولو قرار داشت. سه نفر آخر، که یکی ستاره تیم رم با قابلیت تغییر بازی است، قطعا اگر به مصدومیتهای پیاپی رباط زانو دچار نمیشدند در ترکیب یازده نفره تیم حضور داشتند. تنها تغییر در ترکیب این تیم با تیمی که کل قاره را در بازی افتتاحیه آتشین این جام مقابل ترکیه مجذوب خود کرد در دفاع سمت راست بود.
البته دیگران هم در موفقیت این تیم سهم بسزایی داشتهاند، برای مثال مارکو وراتی اگر آماده باشد، بازیکنی غیرقابلبحث برای حضور در ترکیب تیم از آغاز بازی است، اما مانچینی با آزمایش و خطا سعی کرد هرگونه عنصر بیفایده را از تیم حذف کند: غرور، ناسازگاری، و ناتوانی در ارائه بازی تیمی.
نتیجه این مربیگری هم ۳۴ بازی متوالی بدون شکست و کسب قهرمانی جام ملتهای اروپا شد.
برخی تمایل مانچینی به بازی گرفتن از بازیکنانی از باشگاههای کمتر معروف را عنصری مهم در موفقیت این تیم میدانند. اگر فرض بگیریم پنج باشگاه برتر یوونتوس، اینترمیلان، آث میلان، رم و ناپولی باشگاههای اصلی برای مراجعه باشند، ۱۴ تن از ۲۶ بازیکن تیم ملی از باشگاههای دیگر آمدند. اگر باشگاههای بزرگ غیرایتالیایی را هم در نظر بگیریم، هنوز در این گروه ۱۰ نفر باقی میمانند.
البته این امر بهتنهایی تعیینکننده نیست: همین معیار نشان میدهد در تیم حاضر در جام ۲۰۱۶ ملتهای اروپا، بازیکنان باشگاههای ایتالیایی کمتر معروف ۸ نفر و در جام ۲۰۱۲ ملتهای اروپا، ۶ نفر بودند. گرچه در جام جهانی موفق ۲۰۰۶ این گروه ۹ نفر بودند، در جام جهانی ۲۰۱۰ آنها ۱۰ نفر بودند و ایتالیا حتی از مرحله گروهی صعود نکرد. در نهایت، این مجموعهای از عناصر گوناگون و کیفیت است که میان تیم مانچینی با تیم آتزوری تفاوت ایجاد میکند نه تعداد بازیکنان حاضر از هر باشگاه. آشنایی بازیکنان با یکدیگر یاریبخش است اما همینطور رقابت بین بازیکنان برای پیشرفت و گروهی که در یک مسیر حرکت میکند، که بزرگترین دستاورد و آرزوی مربی تیمی بینالمللی است.
بیش از همه، همین امر بزرگترین دستاورد مانچینی در تیم خود است: ترکیب بازیکنانی در سطح باشگاهی و آشنایی بازیکنان با هم، سازماندهی و حتی سلسلهمراتب بازیکنانی که بتواند به بازی بخواند که شانه به شانه باشگاههای برتر است.
حدود سه دهه طول کشید اما شاهکار حاصل از اقدامهایی که در این مدت صورت پذیرفت به مانچینی کمک کرد نه تنها انتقام دردناکترین لحظه ایتالیا در تاریخ مدرن فوتبال را بگیرد بلکه مرهمی هم برای دل شکسته خود در ورزشگاه ومبلی بیابد.
© The Independent