هرچند روابط روبهرشد چین و روسیه برای هر دو کشور سودمند است و منافع آنها را تامین میکند، اما این روابط در مواردی برای روسیه خطرناک و چالشبرانگیز است. این در حالی است که همکاریهای دوجانبه مسکو و پکن به دلیل روابط شخصی و دوستانه میان ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه و شی جین پینگ، همتای چینی وی، در چند سال گذشته گستردهتر و عمیقتر شده است.
البته همسویی نزدیک با پکن عملا یک ضرورت راهبردی برای مسکو است تا تعادل روسیه را پس از دوری از ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ و پیامدهای منفی سیاسی و اقتصادی آن، برقرار کند. علاوه بر این، نزدیکی پکن و مسکو به کسب منافع و امتیازات بیشتری منجر میشود؛ به ویژه اینکه پوتین خوب میداند که گسترش روابط میان روسیه و چین برای آمریکا و شرکای غربی آن، ناراحتکننده است و این امر افزون براینکه محاسبات راهبردی ایالاتمتحده را با چالش روبهرو میکند، میتواند اهمیت روسیه در واشنگتن را بیش از پیش برجسته سازد.
از سوی دیگر، همسانی نظامهای سیاسی در دو کشور در تقویت روابط آنها نقش مهمی ایفا کرده و در عمل تحقق یافته است؛ به طوری که روسیه تصمیم گرفت برای تقویت تواناییهای امنیتی خود از فناوریهای چینی شناسایی چهره استفاده کند؛ علاوه بر این مسکو سعی کرد از محدودیتهای چین در زمینه آزادی اینترنت الگو بگیرد. همچنین عوامل و انگیزههای اقتصادی نیز دو کشور را به همسویی سوق میدهد.
چین از نظر روسیه بازار بزرگ و در حال رشدی برای منابع طبیعی به شمار میرود و شرکتهای صادرکننده انرژی، کالاها و محصولات کشاورزی روسی به آسانی میتوانند به آن دسترسی داشته باشند؛ در عین حال چین هم میتواند سرمایهگذاریها و تولیدات خود را با قیمتهای رقابتی به روسیه عرضه کند. سال گذشته حجم تجارت بین دو کشور به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رسید و از سال ۲۰۱۳، سهم چین از تجارت روسیه تقریبا دو برابر شده است.
در عرصه سیاست خارجی نیز روسیه و چین سیاست همسان و مشترکی دارند و منافع و برنامههای آنها در اغلب موارد مشابه و همگون است؛ به ویژه اینکه هر دو کشور در قبال برتریجویی آمریکا موضع مشترکی دارند و تلاشهای واشنگتن در تحمیل مکتب «لیبرالیسم» بر نظام بینالمللی را وسیلهای برای هژمونی (سلطه) آمریکا در جهان میدانند.
از سوی دیگر، روسیه و چین در مورد مسائل بینالمللی هم نوعی همگرایی دارند. اگر روسیه و چین به صراحت از هدفی حمایت نکنند، مستقیما هم با یکدیگر مخالفت نمیکنند. همانطور که روسیه در قبال فعالیتهای توسعهطلبانه پکن در دریای جنوب چین سکوت اختیار کرده است و چین نیز در برابر سیاست روسیه در اوکراین هیچ واکنشی نشان نمیدهد.
افزون بر آن، همکاریهای گسترده نظامی بین دو کشور نیز به طور چشمگیری موردتوجه است. مشارکت چینیها در رزمایشهای عظیم نظامی سالانه روسیه، گشتهای مشترک بمبافکن بر فراز دریای ژاپن و تمرینهای دریایی مشترک بخشی از این همکاری به شمار میرود. روسیه با تکیه بر پیشینه نظامی خود به عنوان تامین کننده بزرگ تسلیحات به چین، به پکن در نوسازی نیروهای مسلح، از جمله فراهم کردن هواپیماهای جنگنده سوخوی سو-۳۵ و سامانههای موشکی اس۴۰۰ و حتی فناوری جدید پرتاب موشک، کمک کرده است.
با همه اینها، هماهنگی در روابط بین این دو کشور بزرگ با برخی محدودیت نیز روبهرو است. در این روابط روسیه تا حدی شریک کوچک به شمار میرود و این نابرابری ممکن است با گذشت زمان رشد کند و خشم روسیه را در پی داشته باشد؛ به همین دلیل، مسکو سعی دارد استقلال راهبردی خود را حفظ کند و درصدد است از خود در برابر خطرات ناشی از وابستگی چه سیاسی و چه اقتصادی، محافظت کند.
از سوی دیگر، ضرورت متنوع سازی روسیه را وامیدارد روابط تاریخی و گسترده خود با هند را که از نظر نظامی و اقتصادی روبهرشد چین یک دشمن محسوب میشود، احیا کند. علاوه بر این مسکو به تلاشهایش برای بهبود روابط با ژاپن و گسترش روابط با اعضای انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ادامه خواهد داد. بدین ترتیب، ایجاد توازن در روابط با پکن برای مسکو ماموریت آسانی نخواهد بود.
از نظر اقتصادی، روسیه برای صادرات انرژی و کالاهای دیگرش به شدت به بازار چین نیازمند است و این امر فرصتی فراهم میکند تا چین شروط خود در چگونگی روابط تجاری میان دو کشور را به روسیه دیکته کند. بنابراین، حفظ یک همسویی مفید با پکن برای مسکو که در تلاش برای ایجاد تنوع در روابط با سایر کشورها است، عملا دشوار خواهد بود.
این معضل ممکن است در ارتباط با هند دستخوش چالش بیشتری شود زیرا همکاریهای دفاعی روسیه با هند، به ويژه تهیه تجهیزات پیشرفته نظامی برای آن کشور میتواند خشم پکن را برانگیزد. از سوی دیگر، روسیه به هرگونه گسترش حضور و نفوذ چین فراتر از حوزه اقتصادی، در گستره اتحاد جماهیر شوروی سابق که مسکو آن را حوزه انحصاری نفوذ خود میداند، واکنش نشان خواهد داد. در نتیجه، با استناد به تاریخ میتوان گفت که بعید است روابط میان چین و روسیه بر اساس اعتماد پایدار ادامه یابد. در روسیه، به ویژه در ارتش آن شخصیتهایی وجود دارند که به قدرت و تواناییهای روزافزون چین با دیده شک و نگرانی مینگرند.
با این حال و علیرغم کلیه پیامدهای ناخواسته بینالمللی که نزدیکی میان روسیه و چین میتواند در پی داشته باشد، آمریکا و متحدانش برای تاثیرگذاری بر این مسئله با محدودیتها و چالشهای متعددی روبهرو خواهند بود. به هر حال، ایجاب میکند حداقل با روسیه به طور جدی و مستقیم برخورد صورت گیرد و تلاش شود تا مسکو خطرات وابستگی به همسایه شرقیاش را بیشتر از گذشته در نظر داشته باشد.