خطری جدی اقتصاد جهان را تهدید میکند. این تهدید را تروریستها، خلافکارهای سازمانیافته بینالمللی، و هکرها دوست دارند. بسیاری از حامیانش آشکارا میگویند هدفش تسریع فروپاشی نظام اقتصادی جهانی موجود است. این تهدید بهطور خاص بیتکوین، و بهطور کلی رمزارز است.
نخست، مهم است بدانیم سازوکار رمزارز چیست و چرا افراد (بهاشتباه) فکر میکنند بانی خیر است. فرضیه اقتصادی پشت واحد پول جهانی برمیگردد به قرن ۱۹ و دانشکده اتریشی اقتصاد کارل منگر. ایده بهنظر دموکراتیک و تساویطلب ایجاد واحد پولی که کنترل، تولید، مدیریت و توزیع آن بر عهده مردم باشد نه دولتها، شاید از لحاظ نظری جذاب باشد، اما از لحاظ عملی پیامدهایی ناخواسته دارد.
ادعای رایج علاقهمندان به بیتکوین این است که رمزارز تغییری اساسی به سمت جهانی تمرکززداست که بانکهای مرکزی و دولتها کنترل و دستکاریاش نمیکنند. درک میکنم چرا این ایده اغواکننده است، بهخصوص وقتی امروز این همه جوان میبینند والدینشان پس از رکود سال ۲۰۰۸، به فقر و فلاکت افتادند.
اما چون بیتکوین بهصورت مرکزگرا کنترل نمیشود به این معنا نیست که مرکززداست. هزار نفر ۴۰ درصد کل بیتکوین موجود را در اختیار دارند. با بازاری به ارزش بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار، هزار فرد ناشناس و انتخابنشده با یک اشاره میتوانند بازار رمزارز را به لرزه بیندازند. این مرکززدایی نیستــ این کلاهبرداری «قیمت را بالا ببر و بفروش (پامپ و دامپ)» است.
بیتکوین قدرت را از دست ناظرهای قابلرویت و منتخب گرفته و به افراد ناشناسی داده است که شاید برای افزایش سود، به ترفندهای تبهکارانه و خلاف اخلاق متوسل شوند. و کنایهآمیز اینجاست که بیتکوین زیر سلطه برخی از مرکزگراترین قدرتهای اقتصادی جهان قرار دارد.
در خریدوفروش هر شکل دیگر ارز و سرمایه، «دستکاری قیمت» غیرقانونی است، در مورد رمزارز هم باید همینطور باشد. در حال حاضر، نبودِ قانون به این معناست که نهنگهای بازار رمزارز میتوانند با مصونیت کامل، به همین خلاف مالی ادامه دهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تنها منفعت واقعی رمزارز برای خلافکارها است، چه برای تسهیل جرایم مالی باشد چه برای تروریسم و قاچاق مواد مخدر. در اوت ۲۰۲۰، دادگستری آمریکا افشا کرد که صرافی «بیتکوین ترنسفر» کانون فعالیت مالی در شش عملیات تروریستی در ادلب سوریه بود. و فقط همین یک دفعه نبوده است؛ بیتکوین با بسیاری از گروههای تروریستی دیگر مرتبط است. تا وقتی بیتکوین یک «ارز» سهلالوصول اما کاملا بیقانون و ناشناس باقی بماند، این مسئله باقی خواهد ماند.
منظور این نیست که ارزهای سنتی در تامین مالی تروریسم، قاچاق انسان و مواد مخدر استفاده نمیشوند. اما بر آن ارزها قانونی ناظر است که امکان میدهد اسناد و مدارکی به جا بماند و کانالهای مالی در نهایت، بسته میشوند. کدگذاری پیچیده بیتکوین این امر را ناممکن میکند.
ممنوعیت رمزارز ناممکن استــ هیچ راهی نیست که بشود جلوی افراد را گرفت تا رمزکلید دیجیتال (توکن) درست نکنند و دیگران را ترغیب نکنند که با آن مثل سرمایهای ارزشمند رفتار کنند. اما قانونگذاری ضروری است. طرفداران بیتکوین، چه دلالهای پیژامهپوش توی خانه باشند یا رئیسجمهوری السالوادور (که اخیرا بیتکوین را پول رایج قانونی اعلام کرده است) میخواهند باور کنیم که سرمایه جذابی است، ارزی قابل اعتماد، یا هر دو. در این صورت، باید با آن همینطور رفتار کنیم، و قوانین موجود در مورد پولشویی و خریدوفروش غیرقانونی سهام را دربارهاش به کار بگیریم.
فناوریهای نوظهور اغلب پیش از اینکه متداول شوند، در موارد غیراخلاقی و خلاف قانون به کار برده میشوند. محرک توسعه بسیاری از فناوریهای اینترنت پورن آنلاین بود. اما با گسترش اینترنت، قوانین هم گسترش یافت. این دو دست در دست هم دارندــ و این موضع علاقهمندان رمزارز که در پی رشد و ترقی ارز دیجیتالاند اما مقابل قانون مقاومت میکنند نشان میدهد که میدانند مورد اول فقط در صورت تقاضای ایجادشده در نتیجه نبودِ مورد دوم ممکن است.
این مسئله که افراد قانونمدار با رمزارز مثل هر سرمایه (نامطمئن) دیگری برخورد کنند و از بیثباتیاش کسب سود کنند به خودی خود هیچ ایرادی ندارد. اما افراد هرچه «مرتبتر و متناوبتر» پساندازشان را به رمزارز تبدیل کنند، محافظت از آنها اهمیت بیشتری پیدا میکند.
این موضوع آنقدر بزرگ و مهم است که نمیشود نادیدهاش گرفت. وقتی کشوری مثل السالوادور که متحد آمریکا است اقتصادش را حول محور بیتکوین متمرکز میکند، بهرغم اینکه گروگانِ هوسهای ۱۰۰۰ فرد ناشناس است و تروریستها و گروههای مافیا مدام از آن استفاده میکنند، زمان آن فرا رسیده است که اقدامی صورت گیرد.
الان باید وارد عمل شد و رهبران اقتصادهای «پیشرفته» از دولت ضد رمزارز پکن درس بگیرند. اگر تروریسم جهانی و امنیت سایبری مایه نگرانی است، پس رمزارز هم باید مایه نگرانی باشد. بیش از این نمیتوانیم این مسئله را نادیده بگیریم.
سید محاسب استاد مدعو راهبرد دادهمحور پویا در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. او نویسنده کتابهای «اشتیاق کرم ابریشم [به پروانگی]» (۲۰۱۷) و «شما آنها نیستید» (۲۰۲۱) است.
© The Independent