«جمع کمکم دارد بزرگ میشود.» این اشاره یکی از ماموران وزارت اطلاعات و عضو تیم آدمربایی جمهوری اسلامی در خارج از کشور است که پلیس ایالات متحده آمریکا در وسایل الکترونیک او در مورد برنامه ربودن روزنامهنگاران ایرانی کشف کرده است.
به نظر میآید آدمربایی و ترور مخالفان و روزنامهنگاران در خارج از کشور دیگر نه تنها برنامه پنهان امنیتی جمهوری اسلامی نیست، بلکه به اشکال مختلف برای نشان دادن میزان نفوذ امنیتی حکومت و مرعوب کردن مخالفان اصرار بر علنی شدن آن وجود دارد.
ایران بزرگترین زندان روزنامهنگاران جهان
حکومت اسلامی در ایران رکورددار شمار روزنامهنگاران زندانی در جهان است. این کشور حتی از جمهوری خلق چین با یک میلیارد نفر جمعیت نیز دراین زمینه پیشی گرفته است.
در تازهترین ردهبندی وضعیت آزادی رسانهها در جهان در سال ۲۰۲۱، جمهوری اسلامی با یک رتبه سقوط، در رده ۱۷۴ قرار دارد. در این گزارش، ۱۸۰ کشور ارزیابی شدهاند.
ابتدای تیرماه ۱۴۰۰ و پس از اعلام نام سیدابراهیم رئیسی، رئیس سابق دستگاه قضا، بهعنوان رئیس دولت سیزدهم در جمهوری اسلامی، فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران ضمن تاکید بر لزوم پایان فشار بر روزنامهنگاران در ایران، در مورد این موضوع ابراز نگرانی کرد.
قاضی اعدام، رئیسجمهوری حکومت اسلامی
گزارشگران بدون مرز در تیرماه امسال نیز ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری جدید ایران، را متهم کرد که در سال ۱۳۶۷، در سِمت دادستان جمهوری اسلامی در اعدام هزاران زندانی سیاسی و از جمله صدها روزنامهنگار دست داشته است.
غلامحسین محسنی اژهای، رئیس تازه منصوبشده دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و وزیر سابق اطلاعات نیز که سابقه برخورد او با روزنامهنگاران به ماجرای «حمله با قندان و گاز گرفتن عیسی سحرخیز در جلسه هیئت نظارت بر مطبوعات» برمیگردد، تاکید کرده است اگر روزنامهنگاران متقاضیاند از عفو بهرهمند شوند، باید توبه کنند و اقدامهای گذشته خود را جبران کنند.
عمده اتهامهای روزنامهنگاران ایرانی
عمده اتهامها علیه روزنامهنگاران در ایران از سوی دستگاه قضایی این موارد را شامل میشود: «تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی، همکاری با دول متخاصم، اهانت به مقدسات، اهانت به مسئولین و تشویش اذهان عمومی».
بازداشت روزنامهنگاران و توقیف مطبوعات تنها شیوه جمهوری اسلامی در داخل ایران برای خاموش کردن صدای آنها نیست. دستگاههای امنیتی بهویژه از نیمه دهه ۱۳۷۰ و پس از آن در دهه ۱۳۹۰، روشهای متنوعی را برای سرکوب روزنامهنگاران ایرانی در داخل کشور به کار بستهاند.
احضار، تهدید، ارعاب، ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای فعالیت روزنامهنگاران در کنار تطمیع و مذاکره با مدیران مطبوعات بزرگ برای تحت فشار قرار دادن روزنامهنگارانی که معیشتشان کاملا به این حرفه وابسته است، بخشی از برنامه سازمانیافته امنیتی در داخل ایران برای مدیریت فعالیتهای خبری و رسانهای است.
تغییر روش در برخورد با روزنامهنگاران ایرانی
از سال ۱۳۸۸ که تعداد زیادی از روزنامهنگاران رسانههای اصلاحطلب و مستقل در ایران بهدلیل اطلاعرسانی بیطرفانه رویدادها و وقایع و بیتوجهی به پروتکلهای امنیتی در جریان اعتراضهای مردمی تحت تعقیب قرار گرفتند، بازداشت و شکنجه شدند، مهاجرت تعداد زیادی از این افراد فصل جدیدی از برنامهریزی نهادهای مسئول برای برخورد با آنها را رقم زد.
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، نخستین راهبرد حکومت جمهوری اسلامی برای مدیریت طیف گسترده فعالان رسانهای مهاجر و تبعیدی تلاش برای تهدید آنها از طریق تحت فشار قرار دادن خانوادههایشان بود.
در این سالها، علاوه بر انجمنها و سازمانهای بینالمللی حقوق بشری و روزنامهنگاری، تعدادی از روزنامهنگاران بارها در مورد اقدام دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی به تهدید آنها و خانوادهشان اعتراض کردهاند.
برنامه گسترده جمهوری اسلامی علیه روزنامه نگاران
در آوریل ۲۰۱۷، سازمان گزارشگران بدون مرز از برنامهریزی گسترده جمهوری اسلامی ایران برای برخورد با خبرنگاران ایرانی رسانههای خارج از کشور خبر داد. این سازمان اعلام کرد در این فرایند «۱۶ خبرنگار به مرگ تهدید شدهاند».
در همان سال، ممنوعالمعامله شدن تعداد زیادی از روزنامهنگاران ایرانی خارج از کشور خبرساز شد و مشخص شد برنامه امنیتی جمهوری اسلامی برای مدیریت اخبار علیه منافع خود معطوف به تحت فشار قرار دادن این افراد در سراسر جهان به اشکال گوناگون است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما در سال ۲۰۱۹، آنچه همه محافل رسانهای جهان را تحت تاثیر قرار داد ربوده شدن روحالله زم، پایهگذار رسانه آمدنیوز و شبکه بیان، بود؛ شخصی که به گفته مسئولان امنیتی جمهوری اسلامی، انتشار اخبار در کانال تحت مدیریت او اثر زیادی بر حوادث و رویدادهای سال ۱۳۹۶ در ایران داشت.
در ابتدای سال ۲۰۲۰ و پیش از انتشار خبر اعدام روحالله زم به حکم دستگاه قضایی ایران که ابراهیم رئیسی ریاست آن را برعهده داشت، سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF) بار دیگر در نامهای سرگشاده خطاب به سران آمریکا و شش کشور اروپایی، در مورد تهدید روزنامهنگاران ایرانی هشدار داد و نوشت: «جمهوری اسلامی با تهدید روزنامهنگاران و رسانهها در خارج از کشور آزادی بنیادین اطلاعرسانی را تهدید میکند.»
در این نامه اشاره مستقیم شده بود که عوامل امنیتی جمهوری اسلامی ضمن تهدید خانواده روزنامهنگاران ایرانی خارج از کشور، تلاش میکنند تا آنها را با تهدید به ربایش در خیابانهای اروپایی و آمریکایی، از مسیر اطلاعرسانی آزاد منحرف کنند.
برنامهریزی همهجانبه برای تهدید روزنامهنگاران
به این ترتیب، میتوان گفت از نیمه دهه ۱۳۹۰، پس از آنکه جمهوری اسلامی از کنترل بسیاری از روزنامهنگاران ایرانی در تبعید از طریق تهدید خانوادهشان و ایجاد محدودیت برای فعالیت وابستگانشان در ایران ناامید شد، برنامه امنیتی جدیدی برای برخورد با روزنامهنگاران و ارعاب و کنترل آنها طراحی کرده است و این برنامه سه رویکرد موازی را همزمان دنبال میکند.
- تلاش برای بیاعتبار کردن مسیر اطلاعرسانی آزاد
- تهدید عملی و جدی خانواده روزنامهنگاران و فعالان رسانهای در داخل ایران
- تلاش برای ربایش آنها و اعلام رسمی این موضوع بهعنوان برنامه امنیتی جمهوری اسلامی
ترور شخصیت روزنامهنگاران بهقصد بیاعتبار کردن آنها و مسیر اطلاعرسانی آزاد با انتشار شایعه در فضای مجازی در مورد روابط شخصی و فعالیت حرفهای افراد، خبرسازی دروغ علیه روزنامهنگاران شناختهشده و موثر فعال در خارج از کشور و ایجاد فشار روحی و روانی بر آنها و خانوادهشان با تبلیغات گسترده علیه این افراد، بخشی از برنامه امنیتی جمهوری اسلامی برای منفعل کردن و مدیریت جریان رسانهای آزاد و مخالف در خارج از کشور بود.
در این فرایند، همچنین تلاش شد همه کانالهای خبری و اطلاعرسانی میان روزنامهنگاران داخل و خارج از کشور کاملا محدود یا با مدیریت امنیتی اداره شوند. به تمامی این موارد در گزارشهای متعدد سازمانهای حقوق بشری و گزارشگران بدون مرز اشاره شده است.
موضوع تهدید روزنامهنگاران با گروگانگیری خانواده آنها، پروندهسازی برای وابستگان درجه یک و ایجاد محرومیتهای اجتماعی و ممنوعالخروج کردن افراد، همچنین ارسال پیامهای تهدیدآمیز برای این عده عملی شد.
سیستم ترور و آدمربایی علیه اطلاعرسانی آزاد
اما بخش مهم برنامه جمهوری اسلامی طبق معمول معطوف به ترور و آدمربایی است. سابقه ترور مخالفان سیاسی، که از دهه شصت تا امروز جزو برنامههای مهم حکومت در خارج از کشور بوده، در حال حاضر ظاهرا بیشتر متوجه ربایش افراد بهعنوان روشی کمهزینهتر نسبت به ترور برونمرزی شده است.
در چند سال گذشته، ربودن روحالله زم در عراق با طراحی عملیات فریب او، ربودن جمشید شارمهد در دبی و ربودن حبیب اسیود در ترکیه با کمک مافیای خارج از کشور و در آخرین مورد، برنامهریزی برای ربودن مسیح علینژاد و روزنامهنگاران دیگر در کانادا و اروپا بخشی از راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی در شرایطی است که به نظر میآید تنها راه مقابله با خبررسانی آزاد روزنامهنگاران از نظر حکومت ایران، ترور و ربودن آنها، سپس استفاده تبلیغاتی از این موضوع برای مرعوب کردن دیگران است.
به این ترتیب، میتوان گفت اقدام جمهوری اسلامی به آزار و اذیت سازمانیافته روزنامهنگاران برای منحرف کردن مسیر اطلاعرسانی آزاد دیگر روشی پنهانی نیست.
همچنین، حکومت اسلامی دیگر نه تنها خود را بهدلیل آزار و اذیت روزنامهنگاران داخل ایران مقابل سازمانهای جهانی حقوق بشری مسئول نمیداند، بلکه در خارج از کشور نیز هیچ نگرانی بابت افشای برنامههای ترور و ربایش آنها ندارد.