جاناتان روهه و بلیز میشتال، دوتن از تحلیلگران ارشد حوزه سیاست خارجی اندیشکده «بنیاد یهودی امنیت ملی آمریکا» با انتشار یادداشتی در نشریه فارنپالیسی، به احتمال بلوف زدن جمهوری اسلامی درمورد پیشرفتهای هستهای و نزدیکشدن آن کشور به مرز دستیابی به سلاح اتمی، با هدف تحت فشار قرار دادن آمریکا برای رفع تحریمها پرداخته و خواستار واکنش مقامهای آمریکایی به این موضوع شدهاند.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا، تاکید دولت بایدن بر مذاکره با تهران را ناشی از ضرورت «محدود کردن برنامه هستهای ایران» اعلام کرده است. ایران نیز در ماههای اخیر با اعلام پیشرفتهای هستهای بیشتر، به فوریت تلاشهای کاخ سفید در این زمینه، افزوده است.
در یادداشتی که روز چهارشنبه، ششم مرداد، در نشریه فارنپالیسی منتشر شد، آمده است: «ادعاهای تهران قطعا نگرانکننده است، اما آنها بیشتر گزافهگوییهایی با هدف تاثیر تاکتیکی به نظر میرسند. تهران میتواند از این ارقام برای افزایش فشار بر دولت بایدن استفاده کند تا در قبال محدود کردن فعالیت هستهای خود، به تخفیف در تحریمها دست یابد.»
جمهوری اسلامی ایران که پس از توافق برای توقف غنیسازی ۲۰درصدی اورانیوم، تمام ذخایر غنیشده ۲۰ درصدی اورانیوم خود را در سال ۲۰۱۴ از دست داده بود، از چهارم ژانویه ۲۰۲۱ (پانزدهم دیماه ۱۳۹۹) بار دیگر این میزان غنیسازی را از سر گرفت. غنیسازی ۲۰درصدی اورانیوم هرچند که با سطح غنیسازی مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای فاصله دارد، اما از غنیسازی ۳ تا ۵ درصدی مورد نیاز برای اهداف صلحآمیز هستهای، بسیار فراتر است. پنج ماه پس از آغاز دوباره غنیسازی ۲۰درصدی، ایران در ۱۵ ژوئن (۲۶ خرداد ۱۴۰۰) اعلام کرد که ۱۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده با خلوص ۲۰ درصد ذخیره کرده است. هرچند که این مقدار هنوز از حدود ۱۵۵ کیلوگرم مورد نیاز برای تهیه اورانیوم غنیشده تا سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای کمتر است، اما میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی ایران که در ماه ژوئن اعلام شد، نسبت به رقم ۶۳ کیلوگرمی که آژانس بینالمللی انرژی هستهای تنها ۲۴ روز پیش از آن در ۲۲ ماه مه اعلام کرده بود، به اندازه چشمگیری بالا رفته است.
فارنپالیسی مینویسد: «اگر ادعای تهران دقیق باشد، از یک کارزار فوقالعاده برای عبور از آستانه دستیابی به سلاح هستهای در اواسط ماه ژوئیه حکایت دارد. این موضوع کوچکی نیست. زیرا رسیدن به غنیسازی ۲۰درصدی، به این معنی است که فرایند دستیابی به خلوص مورد نیاز برای تهیه سلاح تا ۹۰ درصد پیش رفته است. چشمانداز انباشت ۱۵۵ کیلوگرم اورانیوم غنیسازیشده در این سطح برای ایران آنقدر نگرانکننده بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت اسرائیل، در مجمع عمومی سال ۲۰۱۲ سازمان ملل متحد، آن را بهعنوان خط قرمز اسرائیل اعلام کرد. ایران بارها به این خط قرمز نزدیک شده، اما هرگز جرات عبور از آن را نداشته است، تا اکنون که به نظر میرسد این اتفاق افتاده باشد.»
براساس این گزارش، نکات بالا نشان میدهد که ایران درمورد میزان ذخیره اورانیوم غنیشده خود اغراق میکند و البته با توجه به اینکه بازرسان بینالمللی را نیز از دسترسی به تاسیسات اتمی خود منع کرده، امکان انجام این کار را داشته است.
اعلام افزایش ذخایر غنیشده اورانیوم ایران، میتواند بار دیگر عامل تقویت تمایل مقامهای آمریکایی و اروپایی برای بازگشت سریع به برجام و کاهش میزان ذخایر نگرانکننده ایران دستکم تا سال ۲۰۳۱ شود. براساس برنامه جامع اقدام مشترک، ایران تا ۲۰۳۱ اجازه غنیسازی میزان دلخواه اورانیوم تا سطح مورد نظر خود را نخواهد داشت.
اما تحلیلگران ارشد سیاست خارجی نویسنده این یادداشت، رسیدن ایران به میزان ذخایر اورانیوم غنیشده مورد ادعای جمهوری اسلامی را «بسیار غیرمحتمل» میدانند. از چهارم ژانویه تا ۲۲ ماه مه که ایران غنیسازی ۲۰درصدی را در تاسیسات زیرزمینی فردو از سر گرفته بود، بسته به اینکه دادههای تهران، یا اعداد تاییدشده آژانس، کدامیک را در نظر بگیریم، در هر ماه چیزی بین ۱۴ تا ۱۷کیلوگرم اورانیوم غنیشده تولید کرده است. با در نظر گرفتن این ارقام، ایران به این ترتیب تا اواخر سپتامبر یا اوایل ماه اکتبر از خط قرمزی که پیشتر نتانیاهو گفته بود، عبور خواهد کرد. و البته میزان ۱۴ یا ۱۷ کیلوگرم غنیسازی در ماه، هردو بسیار فراتر از بیشینه غنیسازی هشت کیلوگرم در ماه برای ایران است که پیش از توافق ۲۰۱۴ برای توقف غنیسازی به آن دست یافته بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای اینکه ذخایر اورانیوم غنیشده ایران بین ۲۲ ماه مه تا ۱۵ ژوئن به میزان ۱۰۸کیلوگرم رسیده باشد، باید تهران بهطور ناگهانی میزان غنیسازی خود در فردو را به ۳۷ یا ۵۴ کیلوگرم (با توجه به اتکا به ارقام ایران با ارقام آژانس بینالمللی) در ماه افزایش داده باشد. این مقدار خیلی بالاتر از میزان امکانپذیر برای تعداد محدود سانتریفیوژهای ابتدایی این تأسیسات است. براساس این یادداشت، سناریوهای دیگر برای بالا رفتن میزان غنیسازی، یعنی نصب ناگهانی تعداد زیادی سانتریفیوژ پیشرفته یا استفاده از یک تاسیسات مخفی اعلامنشده، به همان اندازه «غیرمحتمل» است.
به نوشته فارنپالیسی، تصمیم ششم ژوئیه ایران مبنیبر تولید اورانیوم فلزی با غنای ۲۰درصد غنیشده از گاز اورانیوم غنیشده در سانتریفیوژهای تاسیسات فردو نیز ادعای ایران درمورد میزان ذخیره اورانیوم غنیشده را باورنکردنیتر میکند. این تصمیم از یکسو بهشدت مسئلهساز است، زیرا ایران را یک قدم دیگر به کلاهک هستهای نزدیک میکند؛ اما از سوی دیگر، زمان دستیابی ایران به بمب را افزایش میدهد زیرا ساخت اورانیوم فلزی موجب کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی است.
نویسندگان یادداشت با توجه به احتمال بالای اغراق ایران درمورد میزان ذخایر اورانیوم غنیشده، دربررسی دلایل این موضوع، یک دلیل را حساسیت دولت بایدن بهویژه دربرابر فشار پیشرفتهای هستهای ایران میدانند و مینویسند: «افزایش ناگهانی ذخایر ایران میتوانست فوریت جدیدی را به روند کند - و ظاهرا متوقفشده- مذاکرات وین تزریق کند.»
همچنین به نوشته فارنپالیسی ممکن است تهران بهدنبال سنجش واکنش دولت جدید اسرائیل بوده باشد. میزان ذخایر اورانیوم غنیشده ایران کمتر از ۴۸ ساعت پس از اعلام رسمی تشکیل دولت جدید ائتلافی اسرائیل اعلام شد.
براساس این یادداشت، درنهایت مهم نیست که تهران چنان جهش عظیمی در غنیسازی داشته است، یا اینکه جسورانه درمورد دستاوردهای خود اغراق میکند. این موضوع نشاندهنده افزایش اعتماد بهنفس ایران برای تهدید به عبور از خط قرمز هستهای، بدون هیچگونه واکنش عملی ازسوی ایالات متحده است.
نویسندگان یادداشت توجه مقامهای آمریکایی را به یک مورد موفقیت نتانیاهو در مقابل ایران جلب میکنند: «تهران بهوضوح بهدلیل ترس از اقدام نظامی اسرائیل، از خط قرمز هستهای عبور نمیکرد» و تذکر میدهند که نه اغراق احتمالی ایران درمورد میزان ذخایر اورانیومش و چه احساس مصونیت آن از مجازات در قبال فرا رفتن از خط قرمز هستهای، هیچیک نباید بدون چالش ادامه پیدا کنند. آنها از دیپلماتهای آمریکایی خواستهاند که ضمن فشار بر ایران برای پایبندی به تعهدات خود در زمینه منع گسترش سلاحهای هستهای و اجازه دسترسی کامل به بازرسان بینالمللی، ادعاهای ناسازگار آن کشور را بهطور علنی زیر سوال ببرند.
تحلیلگران فارنپالیسی همچنین تاکید کردهاند که «ایالات متحده باید نشان دهد که برای جلوگیری از هستهای شدن ایران، گزینههای مناسب دیگری جز دیپلماسی نیز در اختیار دارد».
در پایان این یادداشت آمده است، واشینگتن بدون اینکه اول خود ایران را محدود کند، نمیتواند برنامه هستهای این کشور را محدود کند و این یعنی لازم است که ایالات متحده بلوف آن کشور را بخواند و به سیاست «رفتن تا لبه پرتگاه» هستهای که ایران دنبال میکند، تن ندهد.