نشریه اپکتایمز در گزارشی تحلیلی ارزیابی کرده است که خروج نیروهای نظامی ناتو و ایالات متحده آمریکا از افغانستان، نهایت بهره را برای چین بهدنبال خواهد داشت.
جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، اوایل ماه ژوئیه اعلام کرد نیروهای آن کشور تا ۳۱ اوت افغانستان را ترک خواهند کرد و به این ترتیب، موعد خروج آنها را که پیشتر ۱۱ سپتامبر اعلام شده بود، جلو انداخت. طالبان نیز همزمان با نزدیکتر شدن زمان عقبنشینی آمریکاییها، پیشرویهای خود در افغانستان را بهسرعت افزایش داد.
جان کربی، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، نهم ماه اوت اعلام کرد نیروهای ایالات متحده همچنان به گفتوگوها با پاکستان ادامه میدهند و آمریکا بر نقش آن کشور بهعنوان یک میانجی کلیدی در ادامه درگیریها پس از خروج ایالات متحده و ناتو تاکید میکند. کربی با اشاره به وضعیت امنیتی رو به وخامت در افغانستان گفت که دولت آمریکا از بحران امنیتی فزاینده ناشی از حملات حسورانه طالبان بهشدت نگران است.
دولت چین با پیشبینی تغییر قدرت در منطقه، چندی پیش در شهر تیانجین میزبان هیئتی از نمایندگان طالبان بود. وانگ یی، وزیر خارجه چین، روز ۲۸ ژوئیه با ملا عبدالغنی برادر، رهبر ارشد طالبان، و هشت نماینده دیگر آن گروه دیدار کرد و به گزارش اپکتایمز، این نشاندهنده آن است که پکن طالبان را بهعنوان یک نیروی سیاسی مشروع در افغانستان بهرسمیت شناخته است.
براساس بیانیه وزارت خارجه چین، وانگ در جریان این دیدار از طالبان خواست تضمین کند به اسلامگرایان افراطی که ممکن است در غرب چین، یعنی منطقه سینکیانگ، بهدنبال ترتیب دادن حملاتی باشند، پناه ندهد. در این بیانیه آمده است که برادربا این درخواست موافقت کرده و گفته است طالبان «هرگز به هیچ نیرویی اجازه نمیدهد که از خاک افغانستان به اقدامی علیه منافع چین دست بزند».
چین با افغانستان بیش از ۷۵ کیلومتر مرز مشترک دارد و براساس این گزارش، از مدتها پیش، نگران احتمال وقوع شورش اسلامی در سینکیانگ، محل سکونت ۱۳میلیون مسلمان اویغور، بوده است.
اپک تایمز مینویسد: «درحالیکه پکن بهطور علنی از طالبان خواسته است تا بهدنبال توافق صلح با دولت مرکزی تحت حمایت ایالات متحده باشد، کارشناسان معتقدند که رژیم خود را برای افغانستانی به رهبری طالبان آماده میکند تا طرحهای توسعه حزب کمونیست چین (CCP) در آسیای مرکزی را پیش ببرد.»
سردا تریفکوویچ، متخصص جهادگرایی و کارشناس روابط خارجی در موسسه شارلمانی به اپکتایمز گفت: «روزبهروز روشنتر میشود که بهزودی پس از تکمیل خروج ایالات متحده از افغانستان، طالبان به قدرت بازمیگردد یا دستکم بهعنوان یک نیروی سیاسی برجسته در آن کشور بار دیگر مستقر خواهد شد».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او افزود: «بنابراین منطقی است که چین باید بهدنبال ایجاد برخی روابط [با طالبان] باشد، بهویژه با توجه به منافع ژئوپلیتیک پکن در منطقه و در صدر آن، بندر گوادر در منطقه بلوچستان که یکی از جنبههای کلیدی کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) است و نقشی حیاتی در ابتکار کمربند و جاده دارد.»
به گفته او، «از نظر چین تلاش برای رابطه با یک افغانستان تحت سلطه طالبان که با طرح کریدور اقتصادی چین-پاکستان و دیگر پروژهها همراه باشد، هم محتاطانه است و هم قابل تحقق».
همزمان با خروج نیروهای آمریکا و ناتو از افغانستان، کارشناسان امور منطقه درباره عواقب واگذاری افغانستانی ناآرام و بیثبات به نیروهای سیاسی طالبان هشدار میدادند.
عظیم قریشی، مدرس روابط چین و خاورمیانه در دانشگاههای کامستس و قائد اعظم در اسلامآباد به اپکتایمز گفت: «چین خلاء بهجا مانده از خروج ایالات متحده را پر میکند. مذاکرات مستقیم طالبان با پکن نشان میدهد که چین وظیفه میانجیگری صلح در افغانستان جنگزده را برعهده گرفته است.»
قریشی افزود: «اگر پکن بتواند با موفقیت روابط خوبی با طالبان برقرار کند، اعتماد دولت افغانستان را جلب کند و یک توافق صلح ایجاد کند، بزرگترین برنده خواهد بود.»
اما بنابر این گزارش، پکن برای دستیابی به این هدف خود، به پاکستان وابسته است.
محمد شعیب، استادیار روابط بینالملل در دانشگاه دفاع ملی اسلامآباد گفت: «چینیها شناخت چندانی از افغانستان ندارند و به همین دلیل در این رابطه به پاکستان نگاه میکنند.»
قریشی در رابطه با کشورهای آسیای مرکزی هم گفت: «شرکتهای چینی که در پاکستان، افغانستان و ایران سرمایهگذاریهای هنگفتی انجام میدهند، از پتانسیل عظیم تجارت در این منطقه بهخوبی آگاهاند و صلح هدف نهایی آنان است، زیرا صلح بهمعنای سود هنگفت برای آنهاست. از طریق افغانستان و کریدور اقتصادی چین-پاکستان، دسترسی چین به جمهوریهای آسیای مرکزی آسانتر میشود.»
اما برقراری رابطه با طالبان چه برای پکن و چه برای پاکستان، یک راهبرد ایمن محسوب نمیشود. براساس این گزارش،پاکستان در تلاشهای دیپلماتیک اخیر خود با طالبان که در سیاست منطقهای یک بازیگر غیرقابلپیشبینی است، دچار مشکل شده است.
به نوشته اپک تایمز، کارشناسان آمریکایی هشدار دادهاند که طالبان مدعی تحول اساسی شده است، اما این گروه قابل اعتماد نیست. توافقهای اصلاحی پیشین با رهبری طالبان به سرانجام بدی رسید. رفتار غیرقابل اعتماد و بیثبات طالبان همراهبا حضور شبهنظامیان متخاصم آنها در منطقه پیش از این هم فرآیند صلح را با دستاندازهای بسیاری روبهرو کرد.