حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه جدید ایران در نشست منطقهای بغداد برای حمایت از عراق ، سخنرانی خود را به زبان عربی ایراد کرد و از این طریق به کشورهای عربی همسایه ایران پیام دوستی و نزدیکی فرستاد. وی بر اساس روایت رسمی جمهوری اسلامی ایران به چنین روشی مبادرت ورزید، روایتی که در عین حال به وی وظیفه میدهد تا میراثدار قاسم سلیمانی در تنظیم و تقویت شبه نظامیان وابسته به ایران در امتداد کشورهای منطقه نیز باشد.
عبداللهیان در نشست بغداد به خاطر رساندن پیام دوستی و نزدیکی به کشورهای عربی، به زبان عربی سخنرانی کرد تا موضع ایران را به گونه مستقیم و بدون نیاز به مترجم، به گوش اعراب برساند، شبیه به کاری که رهبرش علی خامنهای نیز گهگاهی انجام میدهد. اما اشتباهات املائی و انشائی وزیر خارجه جدید ایران و ناتونی وی در زبان عربی خبر ساز شد و از سوی کاربران فضای مجازی مورد تمسخر قرار گرفت که چگونه مقام مسئول پیشین وزارت خارجه در امور کشورهای عربی، زبان عربی را به درستی نمیداند. حسین علی زاده دیپلمات پیشین نوشت: «میدانستم که عبداللهیان از ضعف مفرط در زبان انگلیسی رنج می برد، اما اکنون به این باور نیز رسیدم که وی همچنان در زبا عربی ناتوان و کم مایه است». کاربر دیگری در صفحه تویتر خود نوشت: «باید برای عبداللهیان یک معلم زبان عربی گرفته شود، گر چه آمادگی برای آموزش زبان در وی دیده نمی شود». سختترین انتقاد متعلق به یکی از فعالان بود که صفحهای اینترنتی به نام «مردی تنها»، دارد. وی نوشته بود که «سخنرانی عبداللهیان در نشست بغداد، نشان داد که توانایی وی در زبان عربی به اندازه تواناییاش در زبان انگلیسی است، هم چنان که عدم آگاهی او را در امور دیپلماتیک به جهانیان آشکار کرد».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حقیقت ضعف زبان عربی وزیر خارجه ایران در نشست بغداد، نسبت به رفتار دیپلماتیک و موضعگیری سیاسیاش، یک مسئله شکلی به حساب میآید. مهم تر از همه رفتار و موضعگیری وی در این نشست است که مانند یک شبه نظامی در یک محفل دیپلماتیک بود. در محفلی که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و قدرتهای منطقهای و بینالمللی اشتراک ورزیده بودند و همه سران و امیران کشورها، آمادگی خود را برای کمک به عراق در امر بازسازی و تقویت سلطه قانون ابراز میکردند، عبداللهیان تلاش داشت تا کنفرانس را به محفل عزا داری سلیمانی و ابو مهدی مهندس تبدیل کند و نشان دهد که ایستاد شدن عراق بر سر پایش، به برکت دستگیری ایران است و ایران نخستین دولتی است که واقعیت جدید عراق را به رسمیت شناخته است. وی همچنان مشغول ملامت کردن اشتراک کنندگان و دعوت کنندگان این محفل بود که چرا رژیم سوریه را دعوت نکرده اند. عبداللهیان در یک اقدام معنی دار پس از پایان نشست بغداد، به دمشق پرواز کرد تا نتایج تلاشهایش در این نشست را، به آگاهی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه برساند.
البته بر کسی پوشیده نیست که دولت جدیدی که در تهران تشکیل شده، دولت یک دست و یک رنگ است و در همه سیاستهای داخلی و خارجیاش فرمانبردار مطلق رهبری است. عبداللهیان پیش از این که به عنوان وزیر خارجه در این دولت بر گزیده شود، مرد شماره یک رهبر در وزارت خارجه بود؛ وی دوست نزدیک سلیمانی بود و قرار است راه او را ادامه دهد. بر اساس برخی از نوشتهها، وی یکی از مهمترین دیپلماتان در «محور مقاومت» محسوب میشود. چنان چه خودش در روز رأیگیری از مجلس شورای اسلامی برای دولت پیشنهادی ابراهیم رئیسی، با افتخار از این ویژگی خود یاد آوری کرد.
در حقیقت عبداللهیان یک چهره امنیتی است که در لباس دیپلماسی در وزارت خارجه کار میکرد و همیشه با جواد ظریف منتقد سپاه و سلیمانی، در اختلاف به سر میبرد، اما با وجود آن همیشه در نشستهای منطقهای از تهران نمایندگی کرده است، به شمول نشست کویت برای کمک به مردم سوریه که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد و رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا نیز در آن حضور داشت.
عبداللهیان همیشه از روابط عمیقش با حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان سخن میگوید و یاد آوری میکند که چگونه در مناسبتهای مختلف با وی به گفتوگو نشسته و گاهی صحبت هایشان در دل شب تا بامداد ادامه یافته است. وی هم چنان از دوستیها و گپ زدن هایش با سلیمانی تعریف میکند و کتابی را که به توصیه سلیمانی زیر عنوان «صبح شام» نوشته به رخ دیگران میکشد. عبداللهیان در کتاب دیگرش به عنوان «ناکار آمدی طرح خاورمیانه بزرگ در خیزش بیداری اسلامی»، به این باور است که تحولات خاورمیانه و جهان عرب از سال ۲۰۱۱ به این سو، نفوذ آمریکا را در این منطقه تضعیف کرده است. این درست همان دیدگاه سید علی خامنهای است که بر مبنای آن برای بیرون راندن آمریکا از غرب آسیا و جایگزین کردن ایران به جای آن، برنامهریزی کرده است.
عبداللهیان مذاکرات هستهای را از اولویتهایش بیرون کرده و اکنون به جای آن، بیشتر بر گسترش نفوذ منطقهای ایران و تقویت روابط با روسیه و چین تمرکز دارد. به نظر میرسد که ایران برای آشفته کردن غرب و تثبیت مناطق نفوذش به گونه جدی این رویکرد را در پیش گرفته است. چنانچه هدف قرار دادن عربستان سعودی توسط پهپادها از یمن را از سر گرفته و در حالیکه نخست وزیر اسرائیل نخستین دیدار خود را با دولت آمریکا انجام میداد، ایران سعی کرد تنش را در غزه افزایش دهد. هم چنان جمهوری اسلامی ایران تلاش دارد تا بحران را در لبنان تداوم بخشد و در جنوب آن تنش را به گونه محدود، تحریک کند. به همین ترتیب ایران به بشار اسد کمک میکند تا از تلاشهای جامعه بینالمللی برای صلح و از عدم پذیراییاش از گیر پدرسن نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور سوریه، با موفقیت عبور کند. حتی در زمانیکه نشست منطقهای بغداد برای کمک به عراق، در جریان بود، موشکهای ایران در مرز کویت رسیده بود. افزون برآن، در همین حال یک وزیر ایرانی از تسلط بر بصره سخن گفت که در واقع پیام رسا و گویایی بود علیه عراق و کشورهای عربی خلیج فارس.
در حالیکه سخنرانی به زبان عربی نتوانست تصویر دلپذیری از عبداللهیان در بغداد ارائه کند، ایستادنش در صف مقدم و در جایگاه رؤسا و سران برای گرفتن عکس یادگاری، بینزاکتی وی را در امور دیپلماتیک به نمایش گذاشت. البته رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز در برخورد با دولتها و ملتهای منطقه، همین رویکرد را دارد.
© IndependentArabia