تنها دو دلیل مهم کافی بود که ملا محمد یعقوب، فرزند ملا عمر، بنیانگذار طالبان، نتواند در این گروه به مقام رهبری برسد.
اول اینکه پیروان اهل سنت به موروثی بودن خلافت باور ندارند و اگر ملا محمد یعقوب رهبر طالبان میشد، همزمان امیرالمومنین نیز بود. برای وراثتی نشدن امارت، رهبران طالبان پس از مرگ ملا عمر، فرزندش را به جانشینی او برنگزیدند.
دلیل دوم سن و سال ملا یعقوب بود. فرزند رهبر اول طالبان در سال ۱۳۶۹ متولد شده است، یعنی این روزها ۳۱ ساله است و این سنوسال برای رهبری بر گروه طالبان کم است؛ اما جوانی او باعث نشده است تا از پیمودن مدارج ترقی را در سلسله مراتب قدرت در گروه طالبان باز بماند.
ملا محمد یعقوب تا زمان آشکار شدن مرگ پدرش، در افغانستان چهره شناختهشدهای نبود. حتی در میان گروه طالبان هم او را بهخوبی نمیشناختند. با برملا شدن مرگ ملا عمر و به میان آمدن مسئله جانشینی او، ناگهان سروکله ملا محمد یعقوب هم پیدا شد و ادعایش برای رهبری گروه طالبان را سر زبانها انداخت؛ اما در نهایت، ملا اختر محمدمنصور رهبر گروه طالبان شد. ملا محمد یعقوب و تعدادی از اعضای رهبری طالبان با جانشینی ملا اختر محمدمنصور مخالف بودند و به همین دلیل، نخستین انشعاب در گروه طالبان از همینجا صورت گرفت و ملا یعقوب از بدنه اصلی طالبان جدا شد. اما عمر رهبری ملا منصور زیاد طولانی نبود و او در اول خرداد سال ۱۳۹۵، زمانی که از خاک ایران به پاکستان وارد شد، در حمله پهپادی نیروهای آمریکایی کشته شد و مسئله جانشینی رهبر طالبان بار دیگر مطرح شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این بار هم دعوا سر رهبری ملا یعقوب درگرفت اما این مرتبه رهبران گروه طالبان به او فهماندند که برای رهبری هنوز سنوسالی ندارد و ملا هبتالله آخند، که جانشین ملا منصور شده بود، برای بستن دهان ملا یعقوب و هوادارانش، او را معاون خود کرد. هرچند سمت او «معاون دوم» نامیده نشد، مشخص بود که او پس از سراجالدین حقانی، که معاون اول رهبر طالبان است، مقام معاونت دومی را دارد.
تنش میان ملایعقوب و سراجالدین حقانی
پس از اینکه ملا یعقوب معاون رهبر طالبان شد، تلاش کرد نفوذش بر سراسر بدنه طالبان را گسترش دهد اما این تلاشها با حضور اعضای خانواده حقانی راه به جایی نبرد. حقانیها همچون ستون فقرات گروه طالباناند و در سایه حمایتهای پاکستان و تعدادی از کشورهای عربی، چتر نفوذ خود را بر تمام گستره طالبان توسعه دادهاند. نفوذ شبکه حقانی بر طالبان روزبهروز تقویت میشد، تا جایی که رهبران طالبان بدون موافقت سراجالدین حقانی هیچ تصمیمی نمیگرفتند. تنها در اواسط سال ۱۳۹۹، زمانی که ملا هبتالله و سراجالدین حقانی همزمان به کرونا مبتلا شدند، سرپرستی رهبری طالبان به ملا یعقوب سپرده شد. او به ریاست کمیسیون نظامی طالبان نیز منصوب شد که جایگاهی بهشدت قدرتمند است.
ملا یعقوب را جزو بخش میانهرو و معتدل گروه طالبان حساب میکنند. او برخلاف سلفش صدر ابراهیم، که به کسب برتری با زور باور داشت، با توافق و مذاکره موافق بود. ملا یعقوب زمانی جای صدر ابراهیم را گرفت که پاکستانیها به رهبران طالبان فشار آوردند تا چهرههایی را که به جمهوری اسلامی ایران نزدیکاند، از موقعیتهای تصمیمگیرنده دور کنند. ملا محمد یعقوب حتی به تداوم رابطه با هند و دیپلماسی نرم با این کشور هم تمایل دارد. آمریکا و عربستان سعودی به ملا یعقوب بهعنوان چهرهای که میتوان با او باب مذاکره و گفتوگو را باز کرد، مینگرند و عربستان سعودی همچنان از او حمایت میکند. با این حال، دیدگاه ملا محمدیعقوب در میان گروه طالبان خریدار چندانی ندارد، زیرا نفوذ پاکستان در حدی است که نمیگذارد طالبان یک دیپلماسی فراگیر بهخصوص در قبال هند در پیش بگیرد.
هرچند ملا یعقوب در حال حاضر چهره چندان محبوبی در میان طالبان نیست، بهدلیل احترام بیش از حد طالبان به بنیانگذارشان ملا عمر، به ملا یعقوب در مقام بازمانده رهبر اول طالبان، بسیار احترام میگذراند.
ملا محمد یعقوب در حکومت فعلی طالبان کرسی وزارت دفاع را به دست آورده است. این وزارتخانه قدرتمندترین منصب نظامی درمیان طالبان است و باید دید که او تا چه اندازه میتواند از این موقعیت برای گسترش نفوذ خود بهره بگیرد.