بازگشت سریع طالبان به قدرت در افغانستان این احتمال را افزایش میدهد که این کشور در سایه وضعیت آشفته کنونی بار دیگر به کانون افراطگرایی تبدیل شود، به ویژه اینکه ایالات متحده پس از ۲۰ سال ماجراجویی، نیروهای خود را با شتاب بسیاری از افغانستان خارج کرد.
این در حالی است که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در یک مصاحبه تلویزیونی در ۱۵ ماه اوت گذشته، گفت که «ما در پیشبرد ماموریت خود موفق شدیم و در واقع از مدتی به این سو موفق بوده ایم.» وی افزود «در واقع، در طول ۲۰ سال گذشته اسامه بن لادن را به محاکمه کشاندیم. میزان تهدید القاعده در افغانستان برای ایالات متحده را آنچنان کاهش دادیم که این سازمان بار دیگر قادر به انجام چنین حملهای به آمریکا نخواهد بود.»
تردیدی نیست که دیدگاه رئیس جمهور بایدن در مورد منافع آمریکا و نحوه پایان دادن به تهدید حملات تروریستی در خاک آمریکا با دیدگاه دولت جمهوریخواهان به رهبری جورج دبلیو بوش که برای مجازات عاملان حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، سلاح برداشت و در صدد تطیبق نظام دموکراسی در افغانستان بود، تفاوت بسیاری دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایالات متحده برای تداوم حضور در افغانستان متحمل پرداخت هزینههای گزافی شد، بیش از ۲۳۰۰ تن از سربازان آمریکایی کشته شدند و میلیاردها دلار برای آموزش نیروهای ارتش، پلیس و نیروهای ویژه افغان به مصرف رسید، در حالیکه این نیروها در برابر تهاجم طالبان به پایتخت حتی یک گلوله هم شلیک نکردند. علاوه برآن، دولت افغانستان که پیوسته متکی به کمکهای ایالات متحده و جامعه جهانی بود، هرگز نتوانست به خود متکی شود، بلکه فساد سراپای این حکومت را فرگرفته بود و درگیری میان اعضای حکومت همواره رو به افزایش بود.
البته سازمان القاعده نیز بدون اسامه بن لادن، جایگاه سابق خود را ندارد. همانگونه که شوجی هوساکا، مدیر موسسه اقتصادی ژاپن در خاورمیانه میگوید که تا صبح ۱۷ اوت، رهبری القاعده در مورد بازپسگیری کابل توسط طالبان هیچ اظهار نظری نکرد.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا ایالات متحده با ادامه مذاکرات مستقیم با طالبان بدون حضور دولت افغانستان، در مسئله خروج نیروهای آمریکایی و گفتوگوهای صلح اشتباه نکرده است؟ به ویژه اینکه طالبان قول داده بود که با دولت افغانستان وارد گفتوگو میشود و به سازمانهای تروریستی اجازه نمیدهد از خاک افغانستان به عنوان پایگاهی برای حمله به کشورهای دیگر استفاده کنند.
آیا طالبان میانهروتر شده است؟
هرچند برخی از ناظران معتقدند که طالبان از زمان سرنگونی دولت آنها توسط رهبرانی که خود را تنها کسانی میدانستند که میتوانند نقشه کشور را ترسیم کنند، میانهروتر شده است، اما طالبان از وعده خود برای مذاکره با دولت افغانستان به منظور انتقال مسالمت آمیز قدرت خودداری کرده و امروز کابل تحت کنترل آن قرار دارد.
پرسش دیگری که مطرح میشود این است که آیا واقعا میتوان به جنبش طالبان که تا به حال به عنوان یک گروه تروریستی طبقهبندی میشود و بسیاری از سازمانهای تروریستی تحت رهبری سازمان «القاعده» را در آغوش گرفته است، اعتماد کرد؟ در اینصورت آیا میزان تهدیدهای تروریستی در منطقه افزایش یافته است؟ آیا منطقه میان تهدید رادیکالیسم سُنی به رهبری «طالبان» و ردایکالیسم شیعه که جمهوری اسلامی ایران از آن حمایت میکند، قرار گرفته است؟
در همین راستا، «ریاض قهوهچی» مدیر اجرایی موسسه تحلیل نظامی خاورمیانه و خلیج فارس، گفت که خطر تبدیل شدن افغانستان به کانون افراطگرایی وجود دارد، به ویژه با توجه به آشفتگی و هرج و مرجی که امروز سراسر افغانستان را فراگرفته است. وی خاطرنشان کرد که طالبان در تعامل با سازمانهای تروریستی، به خصوص «القاعده» سابقه طولانی دارد. قهوهچی با اشاره به حضور سازمان داعش در افغانستان، افزود که اگر در افغانستان دولت قابل اعتمادی به وجود نیاید، امنیت و ثبات در قلمرو آن حاکم نشود، نگرانی نسبت به تبدیل شدن افغانستان به کانون تروریسم افزایش مییابد.
در پاسخ به این سوال که آیا تهدید رادیکالیسم سُنی به رهبری طالبان برای منطقه خطرناکتر است یا رادیکالیسم شیعه به رهبری تهران؟ قهوهچی گفت که هر دو خطر همسانی دارند و منطقه را عملا تهدید میکنند. وی گفت که نظامهای دموکراتیک همواره در معرض خطر رژیمهای تمامیتخواه رادیکال هستند، صرف نظر از سُنی یا شیعه بودن آنها و در واقع هر دو خطر یکسانی برای منطقه محسوب میشوند.
در مورد راههای مقابله با خطرات این رژیمها، قهوهچی معتقد است که رسیدگی به اینگونه تهدیدها باید در چارچوب هماهنگیهای بینالمللی صورت گیرد، زیرا کشورها به صورت انفرادی و جداگانه نمیتوانند با چنین چالشهای مقابله کنند.
هرج و مرج و رادیکالیسم
از سوی دیگر، النا سوپونینا، شرق شناس و مشاور مدیر موسسه تحقیقات راهبردی روسیه، در یک تماس تلفنی گفت که روسیه و کشورهای همسایه ابراز نگرانی میکنند که افغانستان ممکن است به کانون تنشهای بزرگ منطقهای تبدیل شود، به ویژه اینکه گروههای افراطگرا در آن حضور دارند. وی افزود که هرج و مرج ناشی از خروج شتابان آمریکا و کشورهای غربی از افغانستان میتواند زمینه تقویت و گسترش نفوذ گروههای تروریستی را فراهم کند.
سوپونینا خاطرنشان کرد که جنبش طالبان تا به حال به عنوان یک سازمان ممنوعه و تروریستی شناخته میشود و از آنجا که سیاست رژیم طالبان هنوز مشخص نیست، نگرانی در سطح منطقه و جهان نسبت به اقدامات بعدی این گروه در حال افزایش است.
در پاسخ به نگرانی از تهدیدهای منطقهای رژیم ایران که به نگرانیهای ناشی از رویکار آمدن طالبان در افغانستان افزوده شده است، سوپونینا گفت که «روسیه و ایران روابط همکاری دارند، علاوه براینکه دیدگاه روسیه به ایران با دیدگاه آمریکا در قبال آن کشور متفاوت است».
سوپونینا اظهار داشت که به طور کلی، شتاب بیثباتی در منطقه افزایش مییابد و اوضاع بدتر میشود و پیامدهای آن میتواند بر همه کشورها، به ویژه افغانستان، ایران، کشورهای همسایه و کشورهای عربی تاثیر منفی بگذارد. وی گفت که افغانستان در وضعیت کاملا متفاوتی قرار گرفته است، زیرا در حال حاضر هیچ دولت و نظامی در آن وجود ندارد و در عوض، سازمانهای تروریستی در قلمرو این کشور سرگرم فعالیتهای خود هستند.
© IndependentArabia