برپایی جشن طلاق این روزها در جامعه ایرانی به یک عادت بدل شده است و خیلیها بعد از جدایی از همسرشان، به برگزاری این جشن اقدام میکنند. این روزها وقتی در مرکز خرید کارتهای عروسی در بهارستان تهران قدم میزنید، پشت ویترین مغازهها در کنار کارت عروسی و نامزدی، کارتهای طلاق را هم میتوانید ببینید. کیک جشن طلاق و خیلی تشریفات دیگر هم به این مراسم اضافه شده است. خیلیها به این جشن دعوت میشوند و در کمال ناباوری میبینند که زوجهای جوان که تنها چند سال ابتدایی از شروع زندگی مشترکشان گذشته است، مراسمی را همانند مراسم عروسی برای جدایی از هم برگزار میکنند و در آخر هم نوبت به کیک طلاقشان میرسد تا مهمانان دهانشان را با آن شیرین کنند.
روند روبهرشد این اتفاق در جامعههای سرشار از آسیبهای اجتماعی مانند ایران، در حالی رخ میدهد که در بسیاری از شهرستانها و روستاها، طلاق گرفتن هنوز تابو است و پس از رخ دادن آن، خانوادهها ماجرای جدیی فرزندانشان را پنهان میکنند. اما جالب است بدانید که جشن طلاق اگرچه جشنی نوپا در ایران است، تاریخچهای دارد که در آن کشورهایی از جمله مراکش و ژاپن، در برگزاری آن سهم عمدهای دارند. برای مثال، زنان و مردان مراکشی جشنهای طلاق را برگزار میکنند تا مردان و زنان مجرد برای حضور در آن و انتخاب همسران آیندهشان، خود را آماده کنند. از سوی دیگر، شهرهایی چون لاس وگاس و لندن که «پایتخت طلاق» نام گرفته اند، روزانه شاهد برگزاری جشنهای طلاق زیادی هستند.
جالب است بدانید که ژانویه امسال یک زن افغان به نام فاطمه مددی، نیز در افغانستان جشن طلاق خود را برگزار کرد و آن را گامی ابتدایی برای آزادی زنان افغانستان دانست که زیر بار سنتهای ظالمانه با تحمل مشکلات فراوان عمر بهسر میبرند.
طبق آمار اداره ثبت احوال ایران که آخرین آمار اعلام شده رسمی در کشور است، در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۷۵ هزار مورد طلاق به ثبت رسیده است؛ یعنی بهتقریب روزی ۴۰۰ طلاق.
برخی از کارشناسان و مشاوران خانواده در ایران، با وجود آنکه برپایی جشن طلاق را رهایی فرد از رنج و مشکلات زیاد عنوان کردهاند، اما این رفتار را در جامعه مطلوب نمیدانند. آنان معتقدند که افزایش دشمنی، احساس بدبینی نسبت به اطرافیان، مسدود شدن راه بازگشت زوجها به زندگی مشترک و ایجاد احساس بغض و کینه، از آثار برگزاری جشنهای طلاق است که باعث میشود راه بازگشت مجدد زوجها به زندگی مشترک برای همیشه کور شود؛ چرا که آشکارا به همگان اعلام میشود که آنها از یکدیگر جدا شدهاند و فرد از ترس افکار عمومی، به سمت همسر خود باز نمیگردد. همچنین، چنین مراسمهایی میتواند موجب ایجاد حس انتقامجویی شود.
البته طلاق با این فرض که زن یا شوهری معتاد، بیکار یا بزهکار و نااهل از آب در بیاید یا تفاهم و جهانبینی مشترکی بین زوجها وجود نداشته باشد، میتواند زندگی سالم و فرصتهای رشد و کامیابی را بازگرداند. حتی گاهی طلاق میتواند از ادامه زندگی مشترک نامناسب بهتر باشد، زیرا همچنان که ازدواج خوب زمینهساز سلامت جسمی و روانی افراد میشود، در مقابل، ازدواج بد میتواند اثرات مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد.
اما آنچه ماجرای جشن طلاق را بار دیگر به عناوین خبری بازگردانده است، واکنش سرهنگ کاظمی، رییس پلیس فتا، درباره سامانههای «جشن طلاق» در اینستاگرام بوده است.
به گزارش ایلنا، سرهنگ کاظمی درباره سامانههای جشن طلاق گفته است: «پلیس از ضابطین مراجع قضایی بوده و در چارچوب جرایم اقدام میکند. درصورتی که سایتی غیراخلاقی باشد پلیس درخصوص کنترل و اصلاح محتوای غیراخلاقی آن هشدار میدهد و در صورت عدم همکاری، از طریق مراجع قضایی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. این روزها در صفحات اینستاگرامی بسیاری زوجهای جوان با نشان دادن حلقههای خود در جشن طلاقشان آن را با انبر یا چکش میشکنند و ویدیوهای آن را منتشر میکنند. رفتاری غیراخلاقی که جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از سوی دیگر، افرادی در شبکههای اجتماعی فعالیتهای اقتصادی در این زمینه دارند که مجوز قانونی در این باره وجود ندارد و شهروندان باید از خرید و معامله با افراد ناشناسی که در صفحات مجازی فعالیت میکنند خودداری کنند».
الهام گرامی، مشاور خانواده و روان درمانگر، با توجه به افزایش جشنهای طلاق در ایران و در پیوند با سلامت رفتار افراد گفت: «این سنجش برای گفتن این که فرد دچار اختلال رفتاری است، بسیار بزرگ است. این بستگی به موقعیت فرد دارد و باید دید که فرد چه عملکرد و زندگیای داشته و به چه دلیلی میخواهد این جشن جدایی را بگیرد. بنابراین اگر فردی بخواهد جشن جدایی یا طلاق را برگزار کند، به معنای ایراد یک اختلال یا رفتار غیرمعمول نیست. شاید زندگی این قدر سختی داشته که این طلاق که به منزله یک تغییر است، با ورود به یک زندگی جدید باشد و میتواند یک رفتار سلامت هم در نظر گرفته شود».
او درباره ریخته شدن قبح طلاق گفت: «به نظر من ریخته شدن قبح طلاق معنایی ندارد و کاملا به دو طرف و نوع زندگی آنها بستگی دارد. اگر زندگی نامناسب باشد، آسیبهای زیادی را به دو طرف و بنیان خانواده و به کودکان وارد میکند. یک جدایی سالم بهتر از ادامه یک زندگی ناسالم است».
گرامی افزود: «به نظر من در ایران چون هزینه طلاق چه از لحاظ روحی و روانی و چه از لحاظ مالی بسیار بالاست و پر از کشش و دعواست، فکر میکنند از این شکست بزرگ پیروز بیرون آمدند و آن را جشن میگیرند و به نظر من در ایران این بیشتر به شکل یک مد در آمده است تا یک رفتار سلامت یا غیرسلامت. بنابراین تایید یا ردی درباره آن از لحاظ روانشناسی و رواندرمانگر وجود ندارد. بحث جشن طلاق ماجرای بسیار جدیدی در ایران است و متاسفانه خانوادهها هم به آن دامن میزنند؛ مانند جشن پوشک، جشن دندان، جشن تعیین جنسیت و بسیاری دیگر که در جامعه ما جنبه چشم و همچشمی و «مُد» یافته است. شاید فرد بخواهد اعلام کند که راحت شده است و رضایتش را از استقلالی که به دست آورده است، اعلام کند، و این که تنها شده است و حرفی برای گفتن در جامعه دارد. این در حالی است که اگر فردی استقلال کافی از لحاظ فکری، اجتماعی و اقتصادی داشته باشد و در جامعه هم جایگاهی داشته باشد، اگر طلاق بگیرد یک جدایی موفق است و نیازی به جشن طلاق ندارد. بنابراین بیشتر افرادی به سمت طلاق میروند که از پختگی لازم در زمان ازدواج (برخوردار نبودهاند) و (تصور مثبتی) از مدل جداییشان ندارند و پایان خوبی برای زندگی خودشان نداشتهاند».