در چند روز اخیر تنش میان دو کشور ایران و آذربایجان که حدود ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند، شدت گرفته است. هرچند این تنش به دنبال اقدام آذربایجان به وضع عوارض بر کامیونهای ایرانی آغاز شد، اما ماجرایی که منجر به تشدید تنش شده است، بزرگتر از مسئله وضع عوارض است.
البته بخشی از جادهای که ایران را به جنوب ارمنستان متصل میکند، از قلمرو آذربایجان میگذرد و به دنبال جنگ اخیر بین آذربایجان و ارمنستان، برخی از سرزمینها، از جمله شهری که جاده مورد استفاده کامیونهای ایرانی، از آن میگذرد، تحت کنترل آذربایجان قرار گرفت.
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا وضع عوارض جادهای بر کامیونهای ایرانی، میتواند آنقدر بزرگ باشد که منجر به احتمال وقوع جنگ بین دو کشور شود، یا ایران را وادار به اجرای رزمایش در منطقه مرزی با آذربایجان کند؟ پاسخ این پرسش بدون شک، منفی است.
در واقع، اصل ماجرا و عامل اساسی برانگیخته شدن نگرانی ایران، «تحرکات مشترک» اسرائيل، جمهوری آذربایجان، و ترکیه برای تغییر وضعیت ژئوپلیتیک منطقه است و به همین دلیل، تهران از احتمال بروز ناآرامی در این منطقه ابراز نگرانی میکند و پس از مدتها آرامش، خود را با تنشهای مرزی روبهرو میبیند.
جمهوری اسلامی ایران در ۲۰ سال گذشته، از مرزهایش با افغانستان و عراق که امنیت آنها را آمریکا در دست داشت، احساس آرامش میکرد، اما پس از خروج آمریکا از افغانستان و بازگشت طالبان به قدرت و صحبت از خروج نیروهای آمریکایی از عراق یا کاهش شمار آنها، تهران به تازگی در مواجهه با چالشها و رقابتهای مرزی قرار گرفته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
رژیم ایران در طول سالهای گذشته، به بازی در خارج از سرزمین خود ادامه میداد و حتی در این اواخر با افتخار اعلام کرد که شش ارتش در بیرون از مرزهای کشور سازماندهی کرده است. اما امروز شعلههای آتش جنگ از جانب مرزهای افغانستان و عراق خود را به مرزهای ایران رسانده است و مرز آن کشور با آذربایجان نیز در آستانه قرار گرفتن در معرض تنش و ناآرامی است.
به گفته یکی از ناظران، «تهران از یک سو نگران نزدیکی روزافزون ترکیه و اسرائیل است، و از سوی دیگر از نزدیکی بین پاکستان و طالبان ابراز نگرانی میکند.» علاوه برآن، جمهوری اسلامی ایران از ایجاد روابط دیپلماتیک اسرائیل با برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس نگرانی دارد و انتقاد شدید ایران از سفر وزیر امور خارجه اسرائیل به بحرین، این موضوع را میتواند به خوبی آشکار کند.
بنابراین، ماجرای واقعی تشدید تنش بین ایران و آذربایجان و تهدید به اقدام نظامی علیه آن کشور، به این معنی است که تهران افزایش خطر ناآرامی در مرزهای خود را از چند طرف احساس کرده است و چنین به نظر میرسد که پس از بازی درازمدت در مرزهای کشورهای منطقه (از طریق شبهنظامیان و گروههای وابسته به خود)، تهران امروز باید در تلاش برای تامین امنیت مرزهای خود باشد.
پرسش دیگری که مطرح میشود، این است که آیا ایران همانگونه که رسانههای آن بازتاب میدهند، دست به عملیات نظامی علیه آذربایجان میزند؟ چنانچه امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، نیز در واکنش به تحولات اخیر، اظهارات رئیس جمهوری آذربایجان را «شگفتانگیز و تاسفآور» توصیف کرد و یادآور شد که کشورش در قبال تحرکات و فعالیتهای نهادهای صهیونیستی علیه امنیت خود، هرگز سکوت اختیار نمیکند و دست به هر اقدامی که لازم باشد، میزند.
هرچند دست زدن به چنین اقدامی، بهشدت مخاطرهآمیز است، ممکن است عواملی، از جمله تشدید فشارهای مرزی از چند طرف، واکنش به بحرانهای داخلی و مطرح کردن بهانه مقابله با توطئه خارجی، رژیم جمهوری اسلامی ایران را سرانجام وادار به اقدام نظامی علیه آذربایجان کند.
البته وقوع چنین رخدادی، بیتردید بزرگترین اشتباه راهبردی ایران خواهد بود و این اقدام مخاطرهآمیز، درست مانند اشتباهی است که صدام حسین هنگام حمله به کویت مرتکب شد. در چنین صورتی، ایران بدون تردید در چنان پرتگاهی سقوط خواهد کرد که نه تنها از طریق بازی با مرزهای کشورها، بلکه از طریق پروندههای متعدد به سمت آن در حرکت است و سرانجام، نظام جمهوری اسلامی ایران از هر سو آماج حملات شدید و بیسابقهای قرار خواهد گرفت و با دشوارترین شرایط تاریخش روبهرو خواهد شد.