هفته گذشته، هفته حساسی برای توافق اتمی با جمهوری اسلامی ایران به حساب میآید. به نظر میرسد روزهای نهایی تعیین سرنوشت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نزدیک است. دستگاه دیپلماسی ایالات متحده، دیپلماتها، مسئولان امنیتی، نظامی و نخستوزیر اسرائیل، نمایندگان اتحادیه اروپا و سخنگویان وزارت خارجه جمهوری اسلامی در خلال هفته پیش بیش از هر زمان دیگری در باره برجام، بحث و مجادله کردند و سفر و دیدار دیپلماتیک داشتند و برای ملاقاتهای حضوری یا مجازی بیشتری برای یکی دو هفته آینده برنامهریزی کردند.
همین قضیه نشان میدهد مذاکرات اتمی به مراحل پایانی خود نزدیک میشود، بدون اینکه بتوانیم به نحو قاطع نتیجه آن را پیشبینی کنیم.
به نظر میرسد هفتهها تماس بین اسرائیل و آمریکا، دو طرف را به یکدیگر نزدیکتر کرده است و تخریبی که از دوران نخستوزیری بنیامین نتانیاهو در رابطه بین دو کشور ایجاد شده بود به طور کامل ترمیم شده است. در هفته گذشته چندین شخصیت اسرائیلی به آمریکا سفر کردند یا با مقامات آمریکایی تماس داشتند و در مورد نحوه عمل در قبال جمهوری اسلامی ایران ـ اعم از اینکه برجام باقی بماند یا برای همیشه بایگانی شود ـ به نقاط مشترکی رسیدند.
سفر برد کوپر، فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس، به اسرائیل رویداد مهم دیگری در هفته گذشته است. اهمیت این سفر در آن است که به فاصله کوتاهی پس از افتتاح سفارت اسرائیل در بحرین که مقر ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا است، انجام میشود که در آن نیز مقامات اسرائیلی با فرماندهان ناوگان پنجم تماس داشتهاند.
گرچه جزئیات این مذاکرات مشخص نیست ولی به نظر میرسد دو طرف در مورد مقابله با حمله احتمالی قایقهای بدون سرنشین جمهوری اسلامی هماهنگیهایی کرده باشند. با توجه به اینکه اسرائیل با دو کشور بحرین و امارات متحده عربی در چارچوب پیمان ابراهیم ارتباط دوستانه و دیپلماتیک دارد و در پی برقراری این ارتباط به حضور پیدا و پنهان خود در خلیج فارس افزوده است، بنابراین میتوان این هماهنگیها را برای تامین امنیت حضور اسرائیلیها در منطقه دانست یا حتی آن را در ارتباط با اقدامات نظامی احتمالی اسرائیل علیه تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی و واکنشهای ایران تلقی کرد که احتمال وقوع آن در چارچوب طرح «ب» اسرائیل بارها مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است.
لازم به یادآوری است که پیرو دیدار برد کوپر از اسرائیل برای اینکه دو طرف بتوانند اقدامات مشترک نیروهای دریایی خود را هماهنگ کنند برای ایجاد کانالهای باز ارتباط فوری نیز توافق شده است.
علاوه بر آن، پیوستن اسرائیل به «سنتکام» امکان عملیاتی اسرائیل را تقویت میکند و به نظر میرسد چنانچه سطح اصطکاک از وضعیت فعلی بالاتر برود و وارد حیطه نظامی شود، اسرائیلیها به عنوان بخشی از سنتکام امکان عمل مستقل را داخل حوزه سنتکام خواهند داشت و نیازی به گرفتن اجازه از آمریکا نخواهد بود. ماموریت سنتکام اجرای عملیات و فعالیتهایی است که امنیت منطقه را تقویت میکند و موجب تداوم منافع و منابع امنیتی آمریکا شود. بازدارندگی جمهوری اسلامی در راس برنامههای سنتکام قرار میگیرد.
یائیر لاپید، وزیر خارجه اسرائیل، نیز از دیگر شخصیتهایی بود که در مدت هفته گذشته در باره انتخاب نظامی اسرائیل علیه دستیابی ایران به تسلیحات اتمی سخن گفت. او به صراحت از اقدام نظامی صحبت نکرد ولی اگر سخنان او را در گستره زمانی یک ماهه اخیر و در کنار سخنان سایر نمایندگان دولت اسرائیل در نظر بگیریم به روشنی مشخص است اینکه اسرائیل «آماده بررسی سایر گزینهها است به چیزی غیر از گزینه نظامی اشاره نمیکند. او تاکید میکند که چه در اسرائیل و امارات و چه در تهران، همه متوجهاند که منظور ما از سایر گزینهها چیست».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پاسخ نظامی اسرائیل علیه ایران یک بُعد تحولات هفته گذشته است، اما به موازات آن در بُعد سیاسی نیز حرکاتی انجام شده است. سفر انریکه مورا، معاون جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، به تهران با هدف ترغیب جمهوری اسلامی ایران به بازگشت به مذاکرات انجام شد. مورا در تهران با علی باقری، معاون سیاسی وزارت خارجه ایران، که به مخالفت با برجام شهرت دارد، ملاقات و گفتوگو کرد. پیشتر گفته شده بود ماموریت انریکه مورا خارج از جریان عادی امور صورت میگیرد و به صورت بالقوه میتواند تهران را به بازگشت سریع به برجام ترغیب کند.
گرچه جزئیات مذاکرات مشخص نیست ولی به ظاهر نتیجه این سفر فقط این بوده است که گروهی (که ترکیب آن مشخص نیست) از جمهوری اسلامی در دو هفته آینده به بروکسل سفر کنند و به رایزنیها ادامه دهند. ظاهرا علی باقری کنی گفته است: «ایران همواره ثابت کرده است که یک بازیگر مسئول در عرصه بینالمللی است، در حالی که رفتار طرف مقابل نشان میدهد که با مسئولیتپذیری فاصله معناداری دارد»... و اینکه «هر طرف که مسئولیتپذیری بیشتری از خود نشان دهد، به میز مذاکره نزدیکتر است.» (ایرنا ۲۲ مهر ۱۴۰۰) اما بعد از انتشار این نقل قول از طرف رسانههای دولتی، برخی سایتهای دیگر لحن این نقل قول را ملایمتر کردند، چرا که از سخنان او مشخص نبود چگونه ایران یک «بازیگر مسئول» است ولی به میز مذاکره نزدیک نمیشود؟
همزمان با حضور انریکه مورا در تهران، جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سفر خود اعلام کرد که «منتظر پاسخ واشینگتن و تهران است تا همه طرفهای برجام را به میز مذاکره فراخواند». (rfi - رادیو فرانسه بینالمللی ۲۲ مهر ۱۴۰۰) اظهارات جوزپ بورل نشان میدهد هیچیک از دو کشور گامی به جلو بر نداشتهاند.
در تعقیب تحولات هفته گذشته به این نتیجه میرسیم که بازیگران سناریوی احیای برجام هر یک به روش خود نسبت به دیگر بازیگران درون دایره بیاعتمادند. در چنین فضایی نشانههای رسیدن به بنبست وجود دارد ولی هنوز یاس و ناامیدی یا تصمیم به توقف قطعی مذاکرات مشاهده نمیشود. آنتونی بلینکن با طرح این قضیه که اولویت با دیپلماسی است، تا به امروز توسل به راه حل نظامی را دور نگهداشته بود ولی در همین هفته با گفتن اینکه اگر ایران تغییر روش ندهد «گزینههای دیگر» برای آمریکا مطرح خواهد بود، در حقیقت چراغ سبز انتخاب نظامی را در مذاکرات اتمی روشن کرد.
از طرفی اقدامات جمهوری اسلامی در جهت افزایش تولید مواد اتمی و علاقه نداشتن به شروع مذاکرات احیای برجام، احساس خطر را بین برخی از کشورهای همسایه، منطقه و به خصوص اسرائیل افزایش میدهد. این وضعیت یارگیری در منطقه را تسهیل میکند و در سایه تحولات و صفآرايی جدید منطقهای که ناشی از امضای پیمان ابراهیم است، راه حل نظامی روز به روز بیشتر مطرح میشود و اجرایی به نظر میرسد.
امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، تمرکز بر«مواضع و رویکرد تعهد گریزِ واشینگتن» در رفع تحریمها را عامل ایجاد بنبست در مذاکرات وین میداند، در حالی که واشینگتن در جهتی کاملا مخالف، معتقد است ایران علاقهای به بازگشت به برجام ندارد و در حال وقتکشی است. جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید، روز پنجشنبه به خبر نگاران گفت که «تقاضاهای بیشتر» و «کمکاری» ایران مانع موفق شدن مذاکرات برجام است.
نه روسیه و نه چین از عملیشدن راه حل نظامی سودی نخواهند برد. بازگشت تحریمها نیز تعاملات اقتصادی آنان را با جمهوری اسلامی مختل میکند. خود جمهوری اسلامی که هماکنون در شرایط انفجاری به سر میبرد نیز در صورت خروج از توافق اتمی برجام، بزرگترین بازنده معادله خواهد بود. با وجود این معلوم نیست چرا توقعات تهران به حدی بالا رفته است که اگر تحقق پیدا نکند خروج از برجام تنها دری است که به روی آن باز خواهد ماند.
اغلب ناظران معتقدند جمهوری اسلامی سطح تقاضاهای خود را به حدی بالا برده است که حالا یا برای عقبنشینی از آن نیاز به یک «نرمش قهرمانانه» دارد یا اینکه راهی غیر از خروج از برجام باقی نمیماند. به طبع خواستههای غیر اصولی و عدم توافق در جهت اقدامات متقابل و گام به گام نهتنها بنبست مذاکرات اتمی را حل نخواهد کرد، بلکه روز به روز خطر بروز یک جنگ منطقهای را افزایش خواهد داد.مریکا مطرح خواهد شد
بهرغم اینکه محمدجواد ظریف معتقد است دستکم در آغاز روسیه مایل نبود برجام به ثمر برسد، امروز نمیتوان توانایی روسیه را چه در تنظیم واکنش اسرائیل و چه در تعدیل خواستههای ایران نادیده گرفت.
روسیه گام اول را برای نزدیک کردن دو طرف در جهت رسیدن به یک راه حل بر نمیدارد که همه و حتی روسیه از آن بهرهمند شوند. چرا هنوز علایمی در دست نیست که نشان بدهد نظر قطعی روسیه در مورد برجام چیست، در حالی که وزیر خارجه جمهوری اسلامی خود را موظف میداند پس از گفتوگوی انریکو مورا در تهران به همتای روسیاش گزارش بدهد؟ حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در تماس تلفنی خود با همتای روسیاش، سرگئی لاوروف، گفتوگوها با انریکه مورا در تهران را مثبت خواند و گفته است: «دو طرف ضمن ابراز رضایت، برای تداوم آن آماده هستند». آیا باید منتظر ایفای نقش روسیه در احیای برجام یا نابودی آن باشیم؟ در چنین شرایطی است که یک هفته دیگر به پایان میرسد، بی آنکه در روند مذاکرات برجام گشایشی ایجاد شده باشد.