افغانها یک ضربالمثل دارند که میگوید بهتر است به جای اطراف بلا، داخل بلا باشیم. منظور این است که وقتی با یک پدیده ناشناخته از دور مواجه میشویم، در مورد آن حدس و گمانهای زیادی میزنیم. اما وقتی وارد حوزه شناخت این پدیده میشویم، متوجه خواهیم شد که بخش زیادی از این حدس و گمانها اشتباه بوده است.
در مورد توافق صلح میان طالبان و آمریکا هم داستان از همین قرار است. تا همین حالا هم که توافقنامه بهطور رسمی آشکار نشده، حرف و حدیثهای زیادی در مورد آن ورد زبانها است. حتی عدهای پا فراتر گذاشته و نسخههای جعلی این توافقنامه را در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند.
اما واقعیت این استکه توافقنامه صلح حرف زیادی برای نظام افغانستان ندارد. این توافقنامه بیشتر روی خروج نیروهای خارجی از افغانستان، عدم استفاده از خاک افغانستان توسط تروریستها علیه کشورهای دیگر و آتش بس میان آمریکا و طالبان متمرکز است. داستانهایی چون ایجاد حکومت موقت، تشکیل امارت اسلامی، عدم برگزاری انتخابات و انتقال قدرت به دست طالبان، در این توافقنامه وجود ندارد.
بحثهایی چون ایجاد حکومت موقت، تغییر نظام و قوانین جزو صلاحیتهای تیمهایی است که گفتگوهای میان افغانی را مدیریت میکنند. گفتگوهای میان افغانی که احتمالا دو تا سه هفته دیگر آغاز خواهد شد روی شکلهای مختلف دولتی فراگیر، با حضور همهی گروهها، از جمله طالبان صحبت خواهد کرد. مهمتر از همه اینکه تیم مذاکره کننده در چارچوب گفتگوهای میان افغانی هم برخلاف آنچه قبلاً گفته شده بود، نه زیر مدیریت طالبان، بلکه تحت مدیریت دولت افغانستان تشکیل خواهد شد. قبل از این رسانهها در مورد مذاکره طالبان با نمایندههای دولت آمریکا در مورد تیم تشکیل دهنده برای گفتگوهای میان افغانی گزارش داده بودند و به نظر میرسید که طالبان سعی داشتند با وارد کردن افرادی ضعیف و ناتوان در تشکیل تیم گفتگو کننده، موقعیت خود را بهتر کنند. اما حالا شواهد نشان میدهد که این امتیاز از طالبان گرفته شده و تیم گفتگو کننده توسط حکومت افغانستان انتخاب خواهد شد.
نه امارت نه قطع حمایت
زلمی خلیلزاد نماینده دولت آمریکا در امور صلح افغانستان چند روز پیش گفت که دولت آمریکا به هیچ وجه امارت اسلامی طالبان را نخواهد پذیرفت. ذهنیت اولیه طالبان این بود که میتوانند با وعده دهن پر کن مبارزه با تروریستها، نظیر القاعده و داعش، وعده قطع حمایت آمریکا از دولت افغانستان، به خصوص ارتش افغانستان را به دست آورند. باور طالبان، خصوصا شاخه نظامی آنان این بود که با زور سر نیزه دوباره افغانستان را به تصرف خود در خواهند آورد. ولی تاکید خلیلزاد بر حمایت از ارتش افغانستان این باور را بهعنوان یک خیال همچنان باقی گذاشت. واقعیت این استکه تردید در میان رهبران آمریکا در مورد بی اعتمادی به وعدههای طالبان حتی درون کاخ سفید هم وجود دارد. بیانیه نُه سفیر و نماینده ویژه آمریکا در افغانستان که طی هجده سال گذشته در افغانستان بودند، در مورد احتمال بروز بحران در صورت خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان، نشانگر همین تردیدها است. همچنین طبق گزارشها فقط وزارت خارجه آمریکا است که برنامه گفتگو با طالبان را به پیش میبرد. در حالیکه پنتاگون و سی آی ای با این گفتگوها مخالفاند.
آمریکا همچنین به هیچوجه دست از حمایت ارتش افغانستان، که با صرف میلیاردها دلار ایجاد شده است، بر نخواهد داشت. این ارتش قویترین نیروی مبارزه کننده با تروریستها در منطقه است و حمایت آمریکا از این گروه برای تداوم مبارزه با تروریسم، برای خود این کشور حیاتی است. آمریکا در صورتی که از افغانستان خارج شود، باز هم نیاز به وجود نیروی ضد تروریسم در این کشور دارد. زیرا ظرفیت تبدیل شدن افغانستان به پایگاه تروریستها هنوز هم با قدرت وجود دارد. انتخابات ریاست جمهوری هم با تمام چالشهای آن در افغانستان برگزار خواهد شد. زیرا مشروعیت گفتگوهای میان افغانی به مشروعیت دولتی وابسته است که در این گفتگوها شرکت میکند. برخلاف آنچه این روزها در رسانهها در مورد توافقنامه صلح و احتمال آمدن طالبان همراه با امارتشان، نوشته میشود، این توافقنامه نقش مؤثری در حیات سیاسی افغانستان ندارد. بلکه گفتگوهای میان افغانی حرف آخر و تعیین کننده را خواهد زد.