حزبالله با حمایت از ادامه قاچاق سوخت از لبنان به سوریه و بهرهجویی از یارانهای که بانک مرکزی لبنان برای مواد نفتی میدهد و تفاوت قیمت زیاد این مواد در لبنان و سوریه؛ تا جاییکه قیمت آن در سوریه دو برابر است، بحران کمبود سوخت در لبنان را به شدت افزایش داد.
این حزب توانسته است تاکنون صدها میلیون دلار از نفتی به دست آورد که مردم لبنان هزینه آن را پرداختهاند؛ زیرا بانک مرکزی لبنان یارانه مواد سوختی را از پول سپردهگذاران لبنانی فراهم میکند. قاچاق در گذرگاههای زمینی تحت کنترل حزب الله در هر دو سوی مرزها تنها به مواد نفتی محدود نمیشود، بلکه هر کالایی که در لبنان ارزانتر باشد و بانک مرکزی در ازای آن یارانه بدهد را حزبالله به سوریه قاچاق میکند. همچنین این گروه دارو و کالاهای ایرانی را بدون پراخت عوارض گمرکی وارد کشور میکند.
با این حال، حزبالله برای سرپوش گذاشتن بر عملیات قاچاق در مرزهای زمینی که سالهاست جریان دارد و تبرئه خود در مقابل حامیان و متحدانش، رسانههای خود را به پخش اخبار دروغ وادار میکند و بحران مواد سوختی در لبنان را به محاصره آمریکا ربط میدهد.
رسانههای وابسته به حزبالله پیوسته این شعار را تکرار میکنند که آمریکا، لبنان را از ارزهای خارجی محروم و بازارها را از کالاهای خارجی و مواد سوختی خالی کرده است و حتی از ورود دارو به کشور جلوگیری میکند. در واقع، شعار «محاصره آمریکا» به بهترین عنوان برای رسانههای حزبالله تبدیل شده است. اما پرسش اساسی این است که این چه نوع محاصرهای است؟ و آنکه واقعا لبنان را در محاصره قرار داده است کیست؟
در امتداد سواحل و آبهای منطقهای لبنان هیچ کشتی آمریکایی که هدف از آن محاصره لبنان باشد، وجود ندارد و در هیچ گزارشی نیامده است که کشتیهای آمریکایی، کشتیهایی که به سمت لبنان در حرکت هستند را رهگیری کرده باشند، یا اینکه آمریکاییها، کشتیها را برای بازرسی متوقف کنند.
از سوی دیگر، هیچ بانکی در لبنان اعلام نکرده است که امکان انتقال پول از واشنگتن یا نیویورک به لبنان وجود ندارد. هیچ تاجر لبنانی نگفته که پولهایش در حال انتقال از طریق سیستم «سوئیفت آمریکایی» به لبنان، مصادره شده است. برخلاف آن، آمریکا به عنوان بزرگترین اقتصاد جهان که بیش از ۱۷.۴۶ درصد از سهام صندوق بینالمللی پول به آن تعلق دارد، به نفع لبنان رای داد تا این کشور ۱.۱۳۹ میلیارد دلاربرداشت ویژه برای احیای اقتصادی داشته باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
علاوه برآن، ایالات متحده که نقش اساسی در بانک جهانی دارد، سعی کرد زمینه مذاکرات دولت لبنان با بانک جهانی را برای دریافت وامهای بلندمدت با مزایای نمادین فراهم کند؛ اما تنش بین گروههای سیاسی حاکم، استعفای دولت لبنان و به درازا کشیدن مدت زمان تشکیل دولت جدید، باعث تاخیر در از سرگیری و تکمیل مذاکرات با بانک جهانی شد. همچنان، سفیر آمریکا در بیروت به ریاض، امان و قاهره سفر کرد تا لبنان بتواند به گاز مصر و برق اردن از طریق سوریه و سایر منابع انرژی دسترسی پیدا کند و واشنگتن برای تحقق این امر برای کشورهای یادشده از تحریمهای قانون سزار استثنا قائل شد.
از ۱۲ سال پیش به این سو ایالات متحده به منظور فراهم کردن زمینه مذاکرات بین بیروت و تلآویو برای تعیین مرزهای دریایی لبنان پیوسته نمایندگان خود را به منطقه میفرستد تا این کشور بتواند با خیال راحت از منابع دریایی خود بهرهبرداری کند. اما لبنان به دلیل کشمکشهای داخلی نتوانست از منابع و ثروت خود استفاده کند و نه آنچه که به عنوان «محاصره آمریکا» ادعا میشود.
آمریکا روابط خود با دولت لبنان را تنها به این دلیل که وزیران وابسته به حزبالله در آن حضور دارند، متوقف نکرد، بلکه روابط خود را با لبنان ادامه داد. سفیر آمریکا در بیروت با هر دو رئیس قوه مجریه در ارتباط بود و هیئتهای آمریکایی از دولت یا کنگره برای ملاقات با مقامات لبنانی بدون هیچ گونه وقفه از سوی یک ابرقدرت به این کشور سفر کردهاند.
در پاسخ به این ادعا که واشنگتن به لبنان نیاز دارد، زیرا تصمیم به احداث ساختمان سفارت آمریکا در بیروت به ارزش یک میلیارد دلار گرفت، میتوان گفت که این امر دلیلی برای نیازمندی آمریکا به لبنان نیست، زیرا ایالات متحده بیش از دو تریلیون دلار در افغانستان هزینه کرد، سپس بدون اینکه از اقداماتش ابراز پشیمانی کند، این کشور را ترک کرد.
علیرغم همه نکات یادشده، حزبالله ورود محمولههای مواد سوختی ایران به لبنان را دستاورد بزرگی برای خود تلقی میکند و مدعی شده که محاصره لبنان توسط آمریکا را شکسته است، در حالیکه این حزب به خوبی میداند که بارگیری و حرکت نفتکشهای ایرانی که حزبالله به ورود آنها به لبنان افتخار میکند به این دلیل به تعویق افتاد که این نفتکشها ابتدا باید موافقت آمریکا و تایید اسرائیل مبنی بر عدم تعرض به آنها را دریافت و سپس به سمت لبنان حرکت کنند.
نمیدانم، آنها در مورد کدام محاصره صحبت میکنند؟ آیا رژیم جمهوری اسلامی ایران و بازوی آن (حزبالله) از تکرار شعارهای تو خالی خسته نشدهاند؟ آیا واقعا آمریکا لبنان را تحریم کرده یا اینکه سر دادن این شعار برای سرپوش نهادن بر محاصره دولت و مردم لبنان توسط حزبالله است؟ سازمان حزبالله در حالیکه برای کسب منافع شخصی خود، دولت و ملت لبنان را گروگان گرفته است، سعی دارد با تکرار شعار «محاصره آمریکا» بار دیگر خود را ناجی و حامی ملت لبنان معرفی کند.
هنگامیکه در ماه اکتبر ۲۰۱۹، صدها هزار تن از شهروندان لبنان در مخالفت با فساد و حیف و میل داراییهای ملی، تبدیل شدن دولت لبنان به یک نهاد ضعیف و درمانده تحت حاکمیت حزبالله و مداخله برخی از کشورهای همسایه در امور داخلی لبنان، به خیابانها ریختند؛ حزبالله به آنها حمله کرد و معترضان را به فتنهانگیزی و خیانت به وطن و وابستگی به خارج متهم کرد.
حزبالله به اظهاراتش علیه معترضان بسنده نکرد، بلکه در صدد سرکوب اعتراضات مردمی برآمد، البته عکسها و فیلمهای بسیاری از خشونت علیه معترضان لبنانی به جا مانده است که این واقعیت را به درستی آشکار میکند. حزبالله اجازه نداد که مردم لبنان دولت خود را از دست طبقه حاکم نجات دهند و برای اینکه ملت و داراییها آن را در محاصره خود داشته باشد، به حمایت از فساد و جنایتهای نظام حاکم ادامه داد. در نیتجه، به صراحت میتوان گفت که محاصره واقعی، محاصره ملت لبنان توسط سازمان حزبالله است.