عکسهایی رتوش شده و به گونهای باورناپذیر بی نقص، از مدلهایی که شق و رق و غیرطبیعی جلوی دوربین قرار میگرفتند، زمانی عکسهای پسند روز یوپیاس بود. صفحات مجلات پرزرق و برق مورد علاقهمان را که ورق میزدیم چشممان میافتاد به از ما بهترانی که انگار از دنیایی دیگر آمده بودند و همه چیز تمام بودنشان حالتی تقریبا مصنوعی داشت. چنین تصویرسازیهایی بیشک هنوز هم در حوزه عکاسی مدروز و خوشپوشی دست بالا را دارد اما عکاسی نوین به شور و جنبشی دامن میزند که سبب میشود دچار این باور حماقتآمیز شویم که ما هم میتوانیم همانند زنان درون آن عکسها بشویم.
دور شدن قطعی از معیارهای مصنوعی و خشکی که مجلات برای زیبایی وضع کردهاند تا حد زیادی دستآورد کارهای یک مرد است که زحمت زیادی کشید تا چارهای خوشایند به دست دهد. این مرد کسی نیست جز «پیتر لیندبرگ» عکاس بانفوذ حوزه مد و خوشپوشی که روز سهشنبه در سن ۷۴ سالگی درگذشت.وی منتقد سرسخت فرهنگ خودعکس گرفتن و رتوش کردن امروزی بود. لیندبرگ که به یکی از پرکارترین عکاسان نسل خود مشهور بود حدود ۵۰ سال کار کرد و با بیشماری از طراحان صنعت خوشپوشی، مدلهای سرشناس، مجلات مشهور بینالمللی و درباریان کار کرد.
زندگیاش را صرف آن کرد که منش زنان را در عکسها ثبت کند نه منزلت اجتماعیشان را. زمانی گفته بود: «اکثر رسانههای خوشپوشی و مد روز ترجیح میدهند هویت و تجارب قهرمانهای اصلی خود را نادیده بگیرند یعنی به جای همه نقصهای کوچک، لطافتهای شاعرانه و نشانههای خود زندگی که راوی داستان هر شخص هستند، به کمال مطلوبی عاری از احساسات میدان میدهند».
خبر درگذشت لیندبرگ بامداد روز چهارشنبه در صفحه رسمی این عکاس در اینستاگرام همراه با یکی از عکسهای سیاه وسفید وی انتشار یافت. در این پیام اینستاگرامی آمده است: «با کمال تأسف و تأثر به اطلاع میرساند پیتر لیندبرگ در تاریخ ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ در سن ۷۴ سالگی درگذشت. درگذشت وی برای همسرش پترا، همسر نخستاش آسترید، چهار پسرش بنیامین، جرمی، سیون و ژوزف و هفت نوهاش فقدان بزرگی است».
لیندبرگ در سال ۱۹۴۴ در شهر لیسا در لهستان تحت اشغال نازیها به دنیا آمد. دوران کودکیاش در دویسبورگ گذشت سپس به کار ویترینآرایی در فروشگاهی محلی مشغول شد و در اوایل دههی ۱۹۶۰ میلادی در فرهنگستان هنرهای زیبای برلین نامنویسی کرد. لیندبرگ در حالی که همدورهایهایاش در فرهنگستان وقتشان را صرف نقاشی تکچهره کرده بودند هنجارشکنانه گام در راه نقاش مورد علاقهاش ونسان ونگوگ گذاشت و پیاده تا شهر آرل، محل زندگی ونگوگ در فرانسه رفت. بعد هم برای مدتی به طور موقت در اسپانیا و شمال آفریقا زندگی کرد.
لیندبرگ پس از آن که به مدت دو سال دستیار هانس لوکس نقاش آلمانی بود، متوجه شد که حرفه مورد علاقهاش عکاسی است و در سال ۱۹۷۱ عکاسخانه خودش را راه انداخت و به همکاری با خانوادهی مجله اشترن و هنرمندان خلاق معاصر مثل گای بوردین و هلموت نیوتن پرداخت.
لیندبرگ برخلاف بسیاری از عکاسان حوزه پسندروز در آن زمان که اغلب کارهایشان را خیلی رتوش میکردند به خاطر رویکرد انسانگراییاش شهرت یافت و طبق این رویکرد بود که معیارهای زیبایی سنتی را به چالش کشید و از نو تعریف کرد. به طوری که از مدلهایاش میخواست کم آرایش کنند یا اصلاً آرایش نکنند و «جسارت به خرج بدهند» و خودشان باشند. زمانی گفته بود: «مسئولیت عکاسان امروز باید این باشد که زنان و در نهایت همگان را از وحشت جوان نبودن و بینقص نبودن برهانند».
لیندبرگ در برابر بینقصی پرزرق و برقی که نشریات بهپوشی به آن پروبال میدادند سر فرود نمیآورد و به همین خاطر بود که انگشتنما شد. دکتر هریت اتکینسون مورخ مد و استاد دانشگاه برایتون میگوید: همان طور که خودش اغلب میگفت قصد داشت «زنان واقعی» بدون رتوش و فتوشاپ را نشان دهد. میخواست با استفاده نمایشی از سایهروشنها و با رفتارهای انتزاعی حس عاطفی نیرومندی به دست دهد و عکسهایاش فاقد سبک هنری بود.
آلکس لانگمور از هنرمندان معروف و صاحب سبک نیز با این دیدگاه موافق است و میگوید لیندبرگ به خاطر سبک عکاسیاش در حوزه خوشپوشی و عکاسی تکچهرهنگاری احساسی و زندهاش محبوبیت یافت و در ادامه توضیح میدهد: او با ترجیح دادن تصویرسازی سیاه سفید به رنگی در واقع زیبایی طبیعی سوژههای نشسته روبروی دوربیناش را ثبت میکرد انگار که در آن لحظه زیست به تعلیق درآمده آنها را ثبت میکند.
لیندبرگ با سبک عکاسی خاص خود که فوری قابل تشخیص بود و طی دوران کاری طولانیاش تصاویری صمیمی و بیزرق و برق از بزرگترین ستارههای این صنعت از کیت موس و جیجی حدید گرفته تا دوشس ساسکس را ثبت کرده است.
البته این عکاس شاید بیش از همه بابت روجلدهای نمادین مجلهی ووگ معروف باشد مثل شمارهی ژانویهی ۱۹۹۰ مجلهی ووگ بریتانیا که برای نخستین بار عکس مدلهای سرشناسی چون لیندا اوانجلیستا، نائومی کمپل، تاتیانا پاتیتز، سیندی کرافورد و کریستی ترلینگتن را منتشر کرد. این تصاویر «گواهی تولد ستارهها» نام گرفت به طوری که شهرت لیندبرگ به عنوان کسی که انقلابی در این حوزه به پا کرده است تثبیت شد.
به گفتهی لیزا لاکوود دبیر بخش خبر دبلیودبلیودی، کارهای لیندبرگ آغازگر دوران مدلهای بسیار معروف بود و در عین حال تصویر زن معاصر را از نو تعریف کرد. لاکوود میگوید: عکسهای پیتر لیندبرگ بازتابی از زمانهای است که در آن زندگی میکنیم و در باره هویت زنان است نه آن چه میپوشیدند. عکسهایش صداقت داشتند و به شناختن و بیزرق و برق بودن گرایش داشت که در آثارش هم نمایان است.
این احساسات در گذر سالیان پایدار ماند و در تازهترین اثرش در روی جلد مجلهی ووگ بریتانیا که ماه پیش منتشر شد به اوج خود رسید. مگان مارکل که سردبیر مهمان شماره سپتامبر این مجله بود از لیندبرگ دعوت کرد تا از ۱۵ چهرهی پیشگام و از جمله ستارههای هالیوود مثل سلما هایک و جین فاندا، کنشگر تغییرات اقلیمی گرتا تونبرگ و نخست وزیر زلاندنو جاسیندا آردن عکس بگیرد.
لیندبرگ همان موقع توضیح داد که پیام اصلی تمام عکسها واژه «طبیعی» بودن است و به ووگ بریتانیا گفت: از رتوش کردن بیزارم. از بزک بیزارم. شماری از زنان زیبا از من میخواستند که در عکسها پاهایشان را بلندتر نشان بدهم یا فاصله بین چشمهایشان را افزایش دهم... آدم باورش نمیشود». و افزود:« این فرهنگ چیزی جز جنون نیست».
لیندبرگ غیر از ووگ از اواخر دههی ۱۹۷۰ به بعد با برخی از معتبرترین نامهای تجاری و مجلات حوزه خوشپوشی مثل رولینگ استون، ونیتی فیر، دیور و پرادا کار کرده است و در سه سال ۱۹۹۶، ۲۰۰۲ و ۲۰۱۷ برای سالنامه نمادین پیرلی عکاسی کرد تا تنها عکاسی باشد که در تاریخ ۵۰ سالهی این سالنامه چنین کاری را انجام داده است.
در سال 2017 برای سالنامهی پیرلی از شماری از ستارگان عکس گرفت که هیچکدام بزک یا زرقوبرقی نداشتند و در نشست مطبوعاتی در همان زمان اظهار امیدواری کرد که توانسته باشد «به همگان یادآوری کند زیبایی بیشتر با واقعیت و روراستی سروکار دارد و نباید منافع تجاری یا دیگر منافع در آن دست ببرند. زیبایی از فردیت میگوید، از این که جسارت داشته باشیم خودمان باشیم و همان حساسیتهای خودمان را بروز دهیم. تعریف من از زن امروز همین است. هدف این سالنامه هم نشان دادن چنین زنی است. نه زن کش آمده، دستکاری شد و توخالی که در مجلات امروز میبینیم».
امروزه بسیاری از کارهای لیندبرگ را میتوان بر دیوارهای نگارخانهها و موزههای معتبر مثل موزهی ویکتوریا و آلبرت در لندن، مرکز پمپیدو در پاریس و موزه هنری متروپولیتن نیویورک مشاهده کرد. این عکاس بیش از همه به خاطر سادگی و گویایی عکسهای تکچهرهایاش شهرت دارد اما در سایر حوزههای آفرینش هنری مثل سینما هم طبعآزمایی کرده است.
عکسهایش صداقت داشتند و به شناختن و بیزرق و برق بودن گرایش داشت که در آثارش هم نمایان است.
لیزا لاکوود
لیندبرگ تعدادی فیلم سینمایی و فیلم مستند را نیز در دوران کاریاش کارگردانی کرد که نظر منتقدان را جلب کرد مثل فیلم مدلها(۱۹۹۱) و صداهای درونی(۱۹۹۹) که برندهی جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو(تیف) در سال ۲۰۰۰ شد.
مرگ این عکاس اثرگذار واکنش شماری از چهرههای سرشناس را در پی داشت که با وی کار کرده بودند و به وی علاقه داشتند. ادوارد انینفول سردبیر ووگ بریتانیا با شنیدن خبر مرگ لیندبرگ گفت: «پیتر لیندبرگ هم عکاس خلاقی بود هم دوست نازنینی بود. قابلیتی بیحد و حصر در دیدن زیباییهای واقعی مردم و دنیا داشت و زندگیاش همچنان در عکسهایی که خلق کرده است ادامه دارد. همه کسانی که او را میشناسند، با او کار کردهاند یا از یکی از عکسهایش خوششان آمده است دلشان برای او تنگ خواهد شد».
مگان مارکل که چند بار با لیندبرگ کار کرده است و از جمله عکس روی جلد مجله ونیتی فیر در سال ۲۰۱۷ را که لیندبرگ برای وی گرفته بود در اینستاگرام گذاشت. در کنار آن عکس نیز عکسی از مگان مارکل و لیندبرگ در حالی که همدیگر را در آغوش گرفتهاند آمده است و در زیرنویس آن آمده است: «دوشس ساسکس در گذشته با پیتر کار کرده است و خودش او را انتخاب کرد تا از ۱۵ زن برای روجلد شماره سپتامبر مجل ووگ بریتانیا که سردبیر مهمان آن بود عکس بگیرد. دوشس هیچ عکاس دیگری را سراغ نداشت که بتواند این طرح پرمعنی را اجرا کند. طرح نیروهای دگرگونی آخرین طرح چاپ شده این عکاس برجسته بود. یادش خیلی گرامی باد».
در روزگاری که به نظر میرسد با فریب تعریف شده است امروز شاید بیش از همیشه احساس میکنیم که رویکرد لیندبرگ به عکاسی هوای تازهای برای تنفس پدید آورد. عکاسی چشمگیر و مرزشکن لیندبرگ تا سالیان سال اثرات الهامبخشی خواهد داشت.
این نوشته برگردان فارسی از مقالات منتشر شده دیگری است و منعکس کننده دیدگاه سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.
© The Independent