برای بار هزارم میگوییم که عامل اصلی مشکل کنونی لبنان با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و جامعه جهانی، اظهارات جورج قرداحی نیست. اگر قرداحی که به دلیل مواضع معروفش به وزارت برگزیده شد، از سمتش استعفا دهد، با اظهارات وزیر خارجه لبنان که روزنامه عکاظ با صدای خودش آن را افشا کرد، چه میکنند؟ در حقیقت مشکل لبنان بزرگتر، عمیقتر و خطرناکتر از اینها است؛ مشکل لبنان از زیر پا گذاشتن توافق طائف سرچشمه میگیرد.
البته که اظهارات حسن نصرالله، رهبر حزبالله، دامنه مشکل را گستردهتر کرد، اما موضع عربستان سعودی به دلیل سخنان اخیر او در مورد عربستان اتخاذ نشده است. این گونه دهنکجیها کوچکتر از آن است که بر کشوری مانند عربستان سعودی که بر مبنای حکمت و اعتدال تصمیم میگیرد، تاثیر بگذارد؛ بلکه عامل اصلی، اظهارات این رهبر تروریست درباره استعفا ندادن قرداحی و سرنوشت کلی لبنان است. چون اظهارات او این پرسش را به میان آورد که چه کسی نخستوزیر لبنان است؟ حسن نصرالله یا جناب آقای نجیب میقاتی؟ اکنون که حسن نصرالله نهتنها کنترل یک سوم نهادهای از کارافتاده دولت را در دست دارد، بلکه بر نهاد نخستوزیری نیز تسلط یافته است و در مورد نصب یا عزل وزرا تصمیم میگیرد، آیا دیگر چیزی از اقتدار و حاکمیت دولت لبنان باقی مانده است؟
بنابراین نخستوزیر میقاتی باید بهعنوان آخرین فرصت، درباره حفاظت از آنچه از توافق طائف باقیمانده است، تصمیم بگیرد و این اقدام را نهتنها برای بازگرداندن روابط با عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس اتخاذ کند، بلکه هدف او باید تلاش برای حفظ آنچه از دولت لبنان باقی مانده است، باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اگر حزبالله که در بسیاری از کشورهای منطقه و جهان در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دارد، لبنان را با زور سلاح گروگان میگیرد، نهاد قوه قضاییه را در بلاتکلیفی قرار میدهد و در روابط میان نخستوزیر و اعضای کابینه مداخله میکند، پس چه چیز در دست نخستوزیر باقی مانده است و چگونه نخستوزیر میپذیرد که این سازمان بر هر سه قوه تسلط داشته باشد؟
آنچه میگویم اغراق و گزافهگویی نیست. لطفا به اظهارات اولیویه دو شوتر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور فقر و حقوق بشر، توجه کنید. او پس از دو هفته تحقیق درباره فقر شدید در لبنان، در مصاحبهای با رویترز میگوید: «من از دیدن وضعیت کنونی لبنان جدا شوکه شدهام. گرچه دولت لبنان تاکنون فرو نپاشیده، عملا در آستانه فروپاشی است و نیازمندیهای مردم لبنان تا به حال برآورده نشده است». او با توصیف دقیق از اوضاع لبنان، سیاستمداران لبنانی و تروریستهای وابسته به رژیم جمهوری اسلامی ایران در لبنان میافزاید: «آنها همه در عالم وهم و خیال بهسر میبرند و این البته برای آینده لبنان خبر خوشی نیست.»
از این جهت میگوییم که جناب آقای نخستوزیر میقاتی! شما باید یک تصمیم قاطع و سرنوشتساز بگیرید تا همه سیاستمداران لبنانی که در عالم وهم و خیال زندگی میکنند، تکان بخورند و از خواب غفلت بیدار شوند. تاریخ لبنان درسهای زیادی برای آموختن دارد؛ یکی از این درسهای عبرتآموز این است که طرفهایی که در لبنان تلاش کردند برای به دست آوردن منافع شخصی و گروهی با حزبالله همدست و همداستان شوند، نهتنها با واکنش عربستان سعودی و کشورهای عربی خلیج فارس و حتی جامعه جهانی روبهرو شدند، بلکه با واکنش شهروندان عادی لبنان نیز مواجهاند؛ چنانچه اعتراضکنندگان لبنانی در خیابانها برای سرنگونی همه آنها شعار میدادند.
همدست شدن با حزبالله و دنبالهروی از آن در شرایط کنونی نهتنها روابط خارجی لبنان را به بحران میکشاند، بلکه به قدرت و نفوذ باقیمانده دولت لبنان و جایگاه نخستوزیری آن آسیب میرساند. اینجا من در مورد شکاف فرقهای سنی یا موضوع دیگری صحبت نمیکنم، زیرا همه گروهها و فرقههای لبنان قربانی اقدامهای حزبالله شدهاند. منظور من این است که باید از آنچه از قدرت و نفوذ نهاد نخستوزیری تا به حال باقی مانده، حمایت و پاسداری شود تا جایگاه آن جدی گرفته شود نه اینکه وابسته و دنبالهرو باشد.
برای رسیدن به این هدف مکررا تاکید میکنم که جناب آقای نخستوزیر میقاتی! اکنون زمان آن فرا رسیده است که شما دستبهکار شوید و تصمیمی جدی اتخاذ کنید.