سه ماه گذشته برای زنان و دختران در افغانستان به مثابه کابوسی تیرهوتار گذشته است. بیشتر آنان پیش از این در جامعه حضوری فعال داشتند و بخشی از چرخه اجتماع را به حرکت درمیآوردند اما حالا بسیاری از آنان در چارچوب تنگ خانههایشان در یاس و ناامیدی به سر میبرند و نمیدانند سرنوشتشان چه خواهد شد و آینده چگونه رقم میخورد. با این حال برای تعدادی از این دختران هراتی در گوشه غربی افغانستان ناامیدی چیزی نبوده است که باعث شود دست از زندگی بشویند و در کنج انزوا جا خوش کنند. برخی از این دختران اهل فرهنگ در هرات جلسات کتابخوانی به راه انداخته و به گفته خود، از این طریق به جنگ ناامیدی رفتهاند.
منیژه بهره، از برنامهریزان نشست فرهنگی کتابخوانی دختران، به همراه تعدادی دیگر، از سه ماه پیش به اینسو در فرهنگسرای عبدالواحد بهره، برنامه کتابخوانی برای دختران را راه انداخته است. او که خود از یک خانواده فرهنگی است، میگوید که با کتابخوانی به جنگ ناامیدیها میرود: «نشست کتابخوانی بانوان در فرهنگسرای استاد عبدالواحد بهره بر مبنای چند هدف شکل گرفت. نخست برای چیرگی بر ناامیدی جمعی بهویژه ناامیدی و نگرانی که گریبان بیشتر خانمها را گرفته بود، خواستیم تا با توسل به کتاب روزنه امیدی باز کنیم.» او میافزاید که تثبیت جایگاه شناختی زن در جامعه از دیگر اهداف اساسی این جلسهها است و سعی میشود دیدگاه غالب و حاکم که زن را بهظاهر و خانه تقلیل داده است، کمرنگ کند زیرا زن میتواند بخواند، بیندیشد و سخن بگوید.
به گفته منیژه بهره، ترویج فرهنگ کتابخوانی یکی از اهداف دیگر این جلسهها است تا با توسل به کتاب و مطالعه، اگرچه در طولانیمدت، بتوان فقر فکری را از میان برداشت: «چون افغانستان فقط با فقر اقتصادی روبهرو نیست؛ با فقر اندیشه و فکر نیز مواجه است و از آنجا که در کوتاهمدت نمیتوان به اهداف بالا دست یافت، این جلسهها را تا مدت زیادی ادامه خواهیم داد و عمر این جلسات طولانی خواهد بود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این برنامه فرهنگی از حدود سه ماه پیش به اینسو به راه افتاده و منیژه بهره میگوید که جلسات در فرهنگسرای استاد بهره دو بار در ماه در روزهای پنجشنبه برگزار میشود و محتوای این نشستها بر تحلیل و تفسیر کتابها متکی است: «در یک جلسه کتابی مشخص میشود و در جلسه بعدی، هر یک از دوستان یادداشتها و برداشتهای خود از کتاب را بیان میکند تا در نهایت با توجه به تنوع فکری و رشته تحصیلی شرکتکنندگان، یک کتاب از چند منظر به بحث گذاشته شود. علاوه بر کتابخوانی، هرازگاه نگرانیها و درددلهای بانوان نیز چاشنی جلسات میشود. هر آنچه دل تنگمان میخواهد، میگوییم و میشنویم.»
به باور منیژه بهره، پیام این نشستها بسیار واضح و لزوم حضور زنان در جامعه مهمترین پیام آن است. او میافزاید: «پیام مستقیم و واضح این جلسات آشتی جامعه با زن و آشتی جامعه با کتاب است؛ چون هر دو در این جامعه بیگانهاند و به دلیل همین بیگانگی و آشتیناپذیری با کتاب و زن است که جامعه هم با پیشرفت و توسعه بیگانه شده است. در نهایت اگر به هزار و یک «بهانه» سعی میشود زن حذف شود، زن به هزار و یک «دلیل» دوباره ظهور کند.»
خانم بهره توقع ندارد که این نشستها به این زودیها به ثمر بنشیند اما بر این باور است که نقش این جلسات بر تفکر و نگرش زنان در درازمدت آشکار خواهد شد. او میگوید: «نخست از ادبیات غرب شروع کردهاند و آهسته آهسته به حوزههای دیگر مانند جامعهشناسی، روانشناسی، فلسفه و مطالعات دینی نیز وارد خواهند شد.»
نشست کتابخوانی دختران هرات با استقبال فرهنگیان و اهل ادب افغانستان مواجه شده است. نقیب آروین، نویسنده و شاعر افغان، میگوید: «شماری از دختران و زنان جوان در هرات در متن همین فضای کدر، گروههای کتابخوانی منظم ایجاد کردهاند و موضوعهایی مانند مطالعات زنان را محور قرار میدهند و در این خصوص به هم کتاب به امانت میدهند و حاصل دریافتهای خود را در نشست هفتگی به بحث میگذارند. ایجاد این گروه توانسته است حلقه وسیعی از دختران باسواد را دور یک محور جمع کند و پیام واضحی به وضعیت بدهد.»
به باور نقیب آروین، در وضعیت تازه افغانستان بهویژه برای زنان، خلق امید و دلیل ایستادگی و مقاومت فرهنگی در داخل کار بسیار بزرگی است: «زنان و دختران جوان و باسواد شوک بسیار بزرگی دیدهاند و دوباره تصور کردند که در یک مسیر تاریک تاریخی قرار گرفتهاند. در این فضای یاسزده، تلاش برای ایجاد شرارههایی کوچک از امید هم کمککننده است؛ مخصوصا که هرات و دختران و زنانش ظرفیت علمی و فرهنگی بالایی دارند و این یعنی تثبیت حق و حضورشان؛ چیزی که کسی انکار نمیکند.»
هرات را به عنوان قطب فرهنگی و ادبی افغانستان میشناسند. این شهر چندین مرکز فرهنگی و انجمنهای ادبی دارد. انجمن ادبی هرات که نخستین و قدیمیترین انجمن ادبی در افغانستان است، انجمن فدایی هروی، انجمن فرهنگی مهتاب و فرهنگسرای بهره از نهادهای ادبی و فرهنگی هراتاند. دختران هرات حالا دقیقا پا جای پای دخترانی گذاشتهاند که در حدود ۲۵ سال پیش در فضای پراختناق سلطه طالبان در دهه ۹۰ میلادی، به بهانه حضور در کلاس آموزش خیاطی، اصول داستاننویسی میآموختند.