ماجرا از یک سخنرانی در مشهد شروع شد. وحید جلیلی در روز 19 مرداد در جشن سالانه «انجمن فیلمسازان انقلاب اسلامی» میکروفون را به دست گرفت تا از موفقیتها و چالشهای فیلمسازی «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» سخن بگوید.
وحید جلیلی برادر کوچک سعید جلیلی و مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است. بهجز نشریه راه که از تولیدات مکتوب این دفتر است، «جشنواره عمار» نیز هر سال توسط این دفتر برگزار میشود.
بخش عمده سخنرانی وحید جلیلی تکرار سخنان پیشین او درباره «مظلومیت فرهنگی انقلاب و ضعف بچه حزباللهیها در نمایش دستاوردهای جمهوری اسلامی» بود. اما وقتی ماجرا به صداوسیما رسید سخنان او تند و تندتر شد تا آنجا که پای حسین محمدی، «معاون بررسی» دفتر علی خامنهای هم به میان کشیده شد.
جلیلی در این سخنرانی در نقد سریالی به نام «بوی باران» که مدتی پیش از شبکه 1 سیما پخش شده بود گفت که 15 میلیارد خرج این سریال شده است تا چهرهای سیاه و کثیف از جمهوری اسلامی نشان داده شود. او حسین محمدی و مدیران صداوسیما را مخاطب قرار داد و گفت «باند» آنها در صداوسیما که کنترل همه امور را در دست دارند، درگیر مناسبات «مفسدهانگیز»ند و مصالح خودشان را به مصالح انقلاب ترجیح میدهند.
وحید جلیلی در توصیف صداوسیما و نقش معاون بررسی دفتر علی خامنهای میگوید: «رسانهای که رفیقبازی و باندبازی و انحصارطلبی در عالیترین سطوحش باعث فساد و میدان پیدا کردن عناصر ضد ملی و ضدمردمی و ضدانقلابی در بعضی از مهمترین بخشهایش شده است».
جلیلی در این سخنرانی میگوید که ساخت سریال بوی باران بهوسیله شبکه نفوذ انجام شده است، چرا که برخی از عوامل ساخت این سریال در سالهای گذشته متهم به «توهین به معصومین» بودهاند و تا مرز «محکومیت به اعدام هم رفتند، ولی مدیریت مدبر و مدعی رسانه ملی اینها را میبرد در حساسترین جایگاههای مدیریتی صداوسیما مینشاند و دستشان را باز میگذارد که هر بلایی خواستند بر سر خانوادههای بیپناه ایرانی بیاورند».
او در ادامه نتیجه میگیرد که جریان نفوذ در ارکان جمهوری اسلامی نه فقط آن چیزی است که در سریال گاندو نشان داده شده، بلکه صداوسیما مقصد اصلی نفوذ در جمهوری اسلامی بوده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
حسین محمدی؛ رئیس پشت پرده صداوسیما
حسین محمدی که در زمان ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما، معاون سیاسی این سازمان بود، سالها است که در پست معاونت بررسی دفتر علی خامنهای مشغول به کار است. او که خویشاوندی سببی با خانواده برادر کوچکتر رهبر جمهوری اسلامی نیز دارد، در ۲ دهه گذشته مسئول هدایت و مدیریت رسانههای دفتر علی خامنهای بوده است. علاوه بر این نقش، او بازیگردان پشت پرده صداوسیما است و پس از علی لاریجانی، روسای این سازمان عریض و طویل همگی به اشاره او منصوب و در یک مورد معزول شدهاند.
روایت محمد سرافراز، رئیس معزول صداوسیما از نحوه برکناریاش، گوشهای از قدرت حسین محمدی و هماهنگی او با مجتبی خامنهای و رهبر جمهوری اسلامی را نشان میدهد. سرافراز در مصاحبه مفصلی که اخیراً در فضای مجازی منتشر کرده است، برکناری خود را به محصول اقدامات هماهنگ حسین محمدی، مجتبی خامنهای و حسین طائب میداند و پس از قطعی شدن عزلش از این سمت خطاب به رئیس سازمان اطلاعات سپاه میگوید: «من تشکر میکنم از شما و چون ممکن است آقایان را نبینم، از طرف من از آقای حسین محمدی و حاجآقا مجتبی (خامنهای) تشکر کنید؛ زیرا زمینه را فراهم کردید که من از صداوسیما بروم و این جای تشکر دارد و من راحت میشوم».
برکناری عبدالعلی علی عسکری از پست معاون فنی صداوسیما، یکی از اختلافات حسین محمدی با او بود. معاون فنی صداوسیما بهواسطه در اختیار داشتن بودجه ارزی و ریالی هنگفت یکی از مهمترین معاونتهای این سازمان است.
در روایت سرافراز آمده است که بهجز مناقشه بر سر عزل علی عسکری، موضوع مزایده و واگذاری بخش بازرگانی صداوسیما نیز سبب تعمیق اختلافات او با حسین محمدی، مجتبی خامنهای و سازمان اطلاعات سپاه و نهایتاً برکناری او شده است.
صفآرایی یاران محمدی و دوستان جلیلی
چند روز پس از انتشار سخنان وحید جلیلی در نشست سینماگران جبهه فرهنگی انقلاب، یادداشتی از او با عنوان «این گروه خشن» در خبرگزاری فارس منتشر شد که از فشار به او برای پس گرفتن سخنانش پرده برمیداشت.
جلیلی در این یادداشت که چند ساعت بعد حذف شد، نوشته بود: « دوستان از داخل صداوسیما خبر دادند که « آب در خوابگه مورچگان ریختهای» و آشفتهاند حضرات، در آن گفتار از مدیران ارشد رسانه ملی و برخی پشتیبانان با نفوذشان در برخی جاهای مهم نظام سخن گفته بودم و اینکه دیگر بعد از 20 سال کمکم وقت نهی از منکر علنیشان رسیده است و بعضی تاریکخانههای مدیریت باندی و ناکارآمد صداوسیمای جمهوری اسلامی باید مورد هجوم نورافکنها قرار گیرد».
او طیف حسین محمدی و مدیران نزدیک به او در صداوسیما را گروهی مافیایی خطاب کرده که 26 سال در این سازمان فعال بودهاند و عدهای بنا به مصلحت و برای حفظ نظام از مفاسد و روابط باندی آنها چشمپوشی کردهاند.
پس از انتشار این یادداشت از سوی جلیلی، احسان محمدحسنی، مدیرعامل موسسه اوج وابسته به سپاه پاسداران با انتشار مطلبی در خبرگزاری دانشجویان ایران از او حمایت کرد و نوشت: « به شما برادرانه توصیه میکنم که «این گروه خشن» را مظلوم نکن! قدری صبوری کن ... به حول و قوۀ الهی و به فرمودۀ سیدنا القائد و سکاندار جانباز سفینه عاشورایی انقلاب، جناح مومنِ انقلابی و یاران جوانِ تازهنفس برخاستهاند».
حمایت مدیرعامل موسسهای وابسته به سپاه پاسداران از وحید جلیلی نشان از عمق درگیریها بر سر تصاحب صداوسیما داشت. موسسه اوج و دفتر مطالعات فرهنگی جبهه انقلاب در سالهای گذشته همکاری نزدیکی با هم داشتهاند و بخش مهمی از تولید محتوای شبکه افق و همچنین مدیران شبکه ۳، ۶، ۱ از افراد نزدیک به این دو موسسه هستند.
موضوع خیز بلند سپاه برای تصاحب صداوسیما، پس از تأسیس شبکه افق بر سر زبانها افتاد. تغییر مدیران قدیمی صداوسیما و انتصاب مدیران جوان و نزدیک به سپاه در شبکههای اصلی صداوسیما در 3 سال گذشته، این فرضیه را بهشدت تقویت کرده است.
حسین محمدی در این حملات رسانهای تنها نماند. حسین صفارهرندی، وزیر سابق ارشاد برای حمایت از دوست دیرینش دستبهکار شد و با انتشار مطلبی شهادت داد که از محمدی جز وفاداری و خدمت صادقانه به علی خامنهای چیزی ندیده است.
یاسر جبرائیلی نیز که بهتازگی کتاب «روایت رهبری» را در مجموعه دفتر علی خامنهای منتشر کرده به جلیلی تاخته و گفته است که حسین محمدی هیچ لکه خاکستری در زندگیاش ندارد و تمام زندگی او وفق فعالیت مجاهدانه میشود.
مهدی محمدی دیگر چهره اصولگرا و نویسنده سابق کیهان هم انتقاد به حسین محمدی را «انتقاد از امناء رهبری» دانسته و نوشته است که حسین محمدی پناهگاه جریانها، افراد و حلقههای انقلابی در دفتر رهبری بوده و همواره این افراد را حمایت کرده است. او طیف وحید جلیلی را کسانی دانسته که در مقابله با دشمن اصلی غایباند ولی در حمله به دوستان و نزدیکان جنگاورانی ماهرند.
به نظر میرسد تلاشها برای به دست آوردن زمام سازمان صداوسیما سبب ایجاد اختلاف در جبههای شده است که تا پیش از آن متحد و یکدست مینمود. در دست داشتن انحصار انتشار رسمی صوت و تصویر در کنار بودجه عظیم ریالی و ارزی و پستهای سازمانی و مدیریتی فراوان بخشی از جذابیتهای این سازمان است. شاید همین مزیتها است که حلقه نزدیکان علی خامنهای را رو در روی هم قرار داده است.