چهار ماه و نیم از پایان حضور بیست ساله آمریکا در افغانستان میگذرد. در آمریکا هر روز اطلاعات تازهای از این طولانیترین نبرد بیرون از خانه خود آشکار میشود. روزنامه وال استریت ژورنال بهتازگی گزارشی منتشر کرده است که نشان میدهد جنگ افغانستان عدهای را به غولهای تجاری تبدیل کرد و آنها را صاحب سرمایههای چند میلیون دلاری کرد. از تاجران خردهپا گرفته تا مترجمان و سربازان جنگ، گروهی توانستند میلیونها دلار از پول جنگ افغانستان را به جیب خود بریزند و صاحب سرمایههای هنگفتی شوند.
دفتر بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار، sigar) در جستوجوی ۱۵۰ میلیارد دلار کمکی است که هرچند در افغانستان به مصرف رسیده، چگونگی مصرف بخشی از آن هنوز مشخص نشده است. هرچند دولت آمریکا میگوید در جنگ افغانستان حدود دو تریلیون دلار صرف شده است، به نظر میرسد که هزینه آن جنگ بیشتر از اینها باشد. دولتهای آمریکا معمولا برای این که افکار عمومی را متاثر و نگران نکنند، هزینههای جنگ را کمتر از آنچه بوده است، نشان میدهند.
وال استریت ژورنال در گزارش خود نوشته است که پنتاگون در بیست سال گذشته در مجموع در افغانستان و عراق در حدود ۱۴ تریلیون دلار هزینه کرده است. از این میان، یکسوم تا نصف این پول را پیمانکاران خصوصی به جیب زدهاند. در جنگ افغانستان، پیمانکاران خصوصی نقشی بسیار آشکار و سهمی بیشتر از نیروهای دولتی به عهده داشتند. برای مثال، در سال ۲۰۰۸ آمریکا در افغانستان و عراق در حدود ۱۸۷ هزار سرباز داشت. اما سهم حضور پیمانکاران در این دو کشور بیش از ۲۰۳ هزار تن بود. به همین دلیل، بخش بزرگی از هزینههای جنگ به جیب این پیمانکاران و نیروهای پیمانی خصوصی میرفت. اما این پیمانکاران گاهی پروژههایی را در افغانستان به دست میگرفتند که یا هیچگونه بازدهی نداشت یا به دلیل وضعیت امنیتی نیمهکاره رها میشد. برای مثال، بررسیهای سیگار نشان داد که از مجموع ۷.۸ میلیارد دلاری که بازرسان این نهاد بررسی کردند، ۲.۴ میلیارد دلار آن تلف شده است.
پنتاگون پروژهای را برای رشد صنعت ترمه که در افغانستان به آن کرک یا کشمیره میگویند به دست گرفت. برای این کار، پیمانکاران ۹ بز ایتالیایی را به قیمت شش میلیون دلار خریدند. این پروژه هرگز به سرانجام نرسید و بعدها مشخص شد این ۹ بز را نیز سر بریدند و خوردند. همچنین، آژانس بینالمللی توسعه آمریکا (USAID) ۲۷۰ میلیون دلار به یک شرکت خصوصی برای ساختن ۱۹۳۰ کیلومتر جاده شنی داد. اما پس از ساختن حدود ۱۶۰ کیلومتر و کشته شدن ۱۲۵ تن از کارمندان شرکت به دست طالبان، آن پروژه نیمهکاره رها شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جان ساپکو، سر بازرس اداره بررسی بازسازی افغانستان (سیگار) میگوید که اغلب پیمانکاران در افغانستان کلاهبردار و سودجو بودند. به همین دلیل، کارها درست پیش نرفت. در گزارش وال استریت ژورنال بیشتر از پیمانکاران خارجی و بهویژه آمریکایی نام برده شده است، در حالی که به همین ترتیب، عدهای از افغانها نیز توانستند میلیونها دلار از جنگ افغانستان سهم ببرند.
یکی از این «کارآفرینان» داگ ادلمن است که پیش از حوادث یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، میکدهای را به صورت مشترک با یک شهروند قرقیز مدیریت میکرد. او با گرفتن قرارداد تامین سوخت برای هواپیماهای جنگی آمریکا که در قرقیزستان فرود میآمدند، توانست میلیونر شود. او یک قرارداد چهار میلیارد دلاری با پنتاگون بسته بود. چاد مونین و گرگ میلر، دو سرباز گارد ملی آمریکا بودند که از سطح دانش مترجمان سربازان آمریکایی شکایت داشتند. آنان یک شرکت معرفی مترجم به نیروهای آمریکایی تاسیس کردند و خیلی زود توانستند میلیونها دلار از این راه به دست آورند. البته آنان حقوق مترجمان را که قبل از آن بالا بود، فورا کاهش دادند، ولی این کاهش حقوق مترجمان خودشان را میلیونر کرد.
اقتصاد جنگی در بیست سال گذشته، نسل تازهای از سرمایهداران در افغانستان به وجود آورد که هیچ پشتوانه اقتصادی قدرتمندی نداشتند. شرکتهای انتظامی-امنیتی در افغانستان، که پیمانکاران درجه دوم برای آمریکاییها شناخته میشدند، میلیونها دلار پول به چنگ آوردند.
یکی از این افراد که نخست مترجم آمریکاییها بود توانست فقط قرارداد ملحفه و پتو سربازان را به چنگ بیاورد. همین قرارداد او را صاحب میلیونها دلار کرد. او با همین سرمایهاش بعدها یک شبکه تلویزیونی و یک شرکت هواپیمایی نیز ایجاد کرد.
در کنار اینها، هزاران تن دیگر نیز با پیمانکاری در جنگ افغانستان امپراتوریهای اقتصادی برای خود برپا کردند. البته بخش عمدهای از این پولها به صورت قانونی به دست نیامده است. پیمانکاران خصوصی با تغییر دادن چگونگی قراردادها، گریز از مالیات، و هزاران نوع کلاهبرداری در پروژهها باعث شدند تا پول بیشتری به حسابهایشان سرازیر شود. جادههایی که این پیمانکاران خصوصی ساختند خیلی زود خراب شد. پیمانکاران از طریق رابطههایی که داشتند تلاش میکردند از پیگیری مالی قراردادهایشان جلوگیری کنند. این گونه بود که از ۱۵۰ میلیارد دلار بودجه کمک به بازسازی افغانستان، نزدیک به نیمی از آن هنوز مشخص نیست در کجا خرج شده است.