کشور نروژ که بهنام میانجی بینالمللی مشهور است، از سالها پیش با گروههای درگیر جنگ در کشورهای مختلف جهان ارتباط دارد. یکی از این گروهها طالبان است که از سال ۲۰۰۵ و همزمان با سروسامان گرفتن دوباره آنان پس از شکست در سال ۲۰۰۱، با سیاستمداران کشور نروژ ارتباط دارد. نشست سوم بهمن ۱۴۰۰، اولین سفر طالبان به نروژ نیست، بلکه در ۱۵ سال گذشته، سران این گروه بارها در سفرهای مخفی به نروژ دعوت شدهاند و با مقامهای آن کشور صحبت کردهاند.
ازآنجاییکه دولت نروژ همواره برای حل منازعات در کشورهای مختلف جهان تلاش کرده است، این بار نیز با دعوت رسمی و علنی از مقامهای طالبان، حضور رسمی و با تشریفات سیاسی طالبان را در اروپا کلید زد. نروژ در این سفر از طالبان با تشریفات معمول دیپلماتیک پذیرایی کرد و فرصت گفتوگوی آنان را با مقامهای سیاسی اروپایی، آمریکایی و نمایندگان جامعه مدنی افغانستان فراهم کرد. اما چرا نروژ ابتکار عمل را در مورد دعوت طالبان در دست گرفت و چه نکاتی سبب علاقهمندی نروژ به موضوع طالبان و تعامل آنان با جامعه افغانستان شد؟
منیژه باختری، سفیر پیشین افغانستان در نروژ در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی روابط کشور نروژ با طالبان را رابطهای دستکم ۱۵ساله تعریف کرد. به گفته او، به دلیل اینکه دولت نروژ همواره به دخالت در برقراری صلح و حل منازعه در کشورهای مختلف جهان علاقهمند بوده است، با طالبان نیز دستکم از سال ۲۰۰۵ که آغاز رشد دوباره طالبان در افغانستان بود، در ارتباط است. منیژه باختری که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ سفیر افغانستان در نروژ بود، گفت: «در زمان ماموریت من، بارها دولت نروژ سران طالبان را کاملا مخفیانه به آن کشور دعوت کردند و سیاستمداران نروژ با آنان ملاقات داشتند؛ اما این ملاقاتها همواره از دید مردم، رسانهها و حتی سفارت افغانستان پنهان بود و در مکانهای محافظت شده برگزار میشد.»
در همین حال، یک دیپلمات پیشین افغان که نخواست نامش فاش شود، به ایندیپندنت فارسی گفت، دعوت با تشریفات دیپلماتیک از طالبان، برای کشور نروژ مورد تازهای نیست. او تصریح کرد: «در سال ۲۰۱۳ نیز، همزمان با آزاد شدن زندانیان طالبان از زندان گوانتانامو و مستقر شدن آنان در دوحه پایتخت قطر، دولت نروژ برای برخی از سران طالبان، گذرنامه خدمت (Service Passport) صادر و آنان را برای گفتوگو به نروژ دعوت کرد. این در حالی بود که دولت افغانستان در آن زمان، به دلیل پیشینه تروریستی این افراد، حاضر به دادن گذرنامه به آنان نبود.»
با این حال، در کنار دیگر حواشی سفر اخیر هیئت طالبان به اسلو، حضور انس حقانی یکی از اعضای برجسته شبکه حقانی که مسئولیت حملات مرگبار تروریستی در افغانستان را به عهده داشت، سبب انتقاد شدید فعالان حقوق بشر از دولت نروژ شد. اما نخستوزیر نروژ در پاسخ به این واکنشها، از دعوت انس حقانی ابراز بیخبری کرد.
دیپلمات پیشین افغان، ادعای نخستوزیر نروژ در مورد این که از سفر انس حقانی اطلاعی نداشته است، را غیرمنطقی خواند و گفت، حتی اگر حقانی با تغییر نام شامل فهرست مهمانان شده باشد، اما عکس وی در گذرنامهاش وجود دارد و اداره مهاجرت نروژ که مسئولیت صدرو ویزا را دارد، چگونه ممکن است متوجه این امر نشده باشد.
با این ادعا، این نخستین بار نیست که طالبان به پایتخت یک کشور اروپایی متعهد به تمام موازین حقوق بشری برای گفتوگو با مقامهای سیاسی دعوت میشود.
در همین حال، شکریه بارکزی که از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ سفیر افغانستان در نروژ بود، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی، روابط دیرینه نروژ با طالبان را تایید کرد، اما آغاز روابط رسمی میان طالبان و نروژ را از زمان تشکیل دفتر طالبان در قطر تعریف کرد و گفت، دولت نروژ نقش مستقیم در نوشتن موافقتنامه آمریکا با طالبان در قطر داشت. خانم بارکزی از همگام و همراه بودن کشور نروژ با ایالاتمتحده آمریکا نیز سخن گفت و تاکید کرد: «کشور نروژ درواقع اهرم فشار نرم ایالاتمتحده آمریکا است. کشورهایی که تاکنون نروژ در مسائل آنها دخالت کرده و برای آنان برنامه داشته است، کشورهاییاند که برای آمریکا مهماند و آمریکا برنامه مشخصی در آن کشورها دارد.»
به گفته این دو دیپلمات افغان که هر دو تجربه کار با دولت نروژ را دارند، نشست اسلو هرچند نخستین رویداد و ملاقات رسمی میان هیئت طالبان و دولت نروژ قلمداد میشود، اما رابطه و تماس میان طالبان و دولت نروژ سابقه زیادی دارد و آن کشور در توافقنامه صلح دوحه که بسیاری آن را عامل فروپاشی دولت پیشین افغانستان میدانند، نقش داشته است. بنابراین، نروژ از بازیگران اصلی و کلیدی در تحول اخیر در افغانستان است و میزبانی از طالبان در اسلو میتواند تغییراتی را در جایگاه طالبان و نحوه تعامل این گروه با بقیه کشورها ایجاد کند.
پیامد نشست اسلو چیست؟
دعوت دولت نروژ از طالبان با بدبینیها و خوشبینیهای سیاستمداران و کنشگران حوزه حقوق بشر افغانستان روبرو شد. گروهی، نشست اسلو را گامی برای به رسمیت شناختن طالبان و عادیسازی حضور آنان با نام یک دولت، تعبیر کردند، درحالیکه برخی دیگر، این نشست را فرصتی برای گفتوگوی مستقیم فعالان حقوق بشر و حوزه زنان با مقامهای طالبان آنهم با حضور ناظران بینالمللی عنوان کردند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
شکریه بارکزی، تنها اهمیت این نشست را حضور نمایندگان زنان افغانستان بر سر یک میز با طالبان و نمایندگان جهان و طرح خواستههای حقوق بشری زنان افغانستان دانست و گفت: «در این نشست قرار نیست هیچ گروهی به نتیجه نهایی برسد. نه طالبان از این نشست رسمیت به دست میآورد و نه دستور جنگ با طالبان داده میشود؛ اما آنچه مهم است، جهانیشدن مبارزه و مقاومت زنان افغانستان در برابر افراطگرایی و دستورهای ضد حقوق بشری است.» او گفت که ارزش کوچکترین فرصت جهانی را برای به اشتراک گذاشتن خواستهای زنان افغانستان با جهان میداند.
در همین حال، منیژه باختری، نشست اسلو را گامی برای معرفی گروه طالبان در قالب یک گروه سیاسی در جامعه جهانی عنوان کرد و گفت، بنا به تجربهای که از حضور سیاسی در کشورهای اروپایی دارد، پس از این نشست کشورهای دیگر اروپایی نیز اقدام مشابه خواهند داشت. او گفت: «ادامه این نشستها در کشورهای اروپایی سبب میشود تا سرانجام طالبان دستکم به گونه موقت (دی فاکتو) به رسمیت شناخته شود. البته اکنون هم این کار صورت گرفته است، اما بیشتر عادیسازی خواهد شد.»
باختری، طالبان را یک گروه تروریستی خواند و پذیرایی از آنان با تشریفات سیاسی در نروژ را یک اشتباه جدی و خلاف ارزشهای حقوق بشری نروژ عنوان کرد. او اذعان داشت، در حال حاضر تنها امیدوار است که این نشست برای تسهیل کمکهای بشردوستانه به افغانستان موثر باشد.
شکریه بارکزی خاطرنشان کرد، این نشست یک فرصت برای گفتوگوی مستقیم نمایندههای زنان افغانستان با طالبان است. او افزود: «اگر این نشست تنها با حضور طالبان برگزار میشد و نمایندگان جامعه مدنی افغانستان در آن حضور نداشتند، کشور نروژ با ملامت جدی شهروندانش و دیگر مدافعان حقوق بشر مواجه میشد.»
بارکزی از رنگ باختن بحثهای حقوق بشری در معاملات سیاسی سخن گفت، «به نظر میرسد ارزشهای حقوق بشری آرام آرام جایگاهش را در تعاملات سیاسی از دست میدهد. دولتهای مدعی حقوق بشر، معمولا در دایره جغرافیای خود، خود را ملزم به رعایت قواعد حقوق بشری میدانند، اما وقتی از جغرافیای خود پا فراتر میگذارند، معادلات سیاسی مهمتر از موضوع حقوق بشر عرضاندام میکند.»
آیا تصور تغییر در رفتار طالبان درست است؟
منیژه باختری، درباره تغییر چهره طالبان از یک گروه خشن افراطی به گروهی دارای موضع منطقی سیاسی گفت، طالبان همواره تلاش کرده است روی جوان و تلطیف شدهاش را به اروپا نشان دهد، درحالیکه هیچ تغییر واقعی در آنان ایجاد نشده است. او افزود: «کشور نروژ زمان زیادی است که با طالبان ارتباط دارد و در این مدت طالبان همواره تلاش کرده است تا چهره جدید و نرمی از خود به این کشور نشان دهد. اعتماد به وجود آمده میان طالبان و کشورهای اروپایی ازجمله نروژ به همین دلیل است. درحالیکه در حقیقت طالبان همان طالبان گذشته است.»
در همین حال، شکریه بارکزی نیز از مشاهده تغییر در رفتار و کردار طالبان ابراز ناامیدی کرد و گفت، رهبری حکومت طالبان را ملاهای افراطی، افراد بیسواد، فاقد دانش و درک مشخص از سیاست و حکومتداری به عهده دارند که با حضور آنان به هیچ تغییری نمیتوان امیدوار بود. او افزود: «طالبان هماکنون مشخصا آزادیهای مدنی و حقوق بشر را نقض میکند، حق آموزش، کار، تعامل اجتماعی و حتی انتخاب پوشش را از زنان گرفته است و با این وضعیت، تسلط طالبان و حکومتش بر افغانستان رو به زوال است؛ زیرا مردم در برابر این افراطیگری و نقض حقوق انسانی به مبارزه برخاستهاند.»
خانم بارکزی رفتار طالبان در برابر مردم افغانستان بهویژه زنان را رفتاری دور از فرهنگ جامعه افغانستان و حتی قواعد اسلامی دانست و گفت، طالبان یک گروه منحصربهفرد با رفتارهای ویژه خودش است و همگام با فرهنگ افغانی و اسلامی نیست.
نشست هیئت طالبان با نمایندگان کشورهای اروپایی و آمریکایی و نیز نمایندگان جامعه مدنی افغانستان در حالی در اسلو برگزار شد که طالبان در پنج ماه گذشته به دهها مورد قتل، بازداشت، شکنجه و ربودن افراد نظامی و غیر نظامی دولت پیشین، خبرنگاران و زنان معترض متهم شده است. در آخرین مورد نیز بازداشت دختران معترض در کابل و بلخ در رسانهها خبرساز شد که بخشی از صحبتهای هدا خموش، نماینده زنان افغانستان در نشست اسلو درباره این موضوع بود.