بعد از ساخت ۲۳ فیلم بلند، به نظر میرسد که داریوش مهرجویی خود را بازنشسته کرده، یا به بیان بهتر، تن به بازنشستگی اجباری داده است. انتشار نسخه کامل یکی از فیلمهای قدیمیاش با کیفیت خوب در فضای مجازی، یادآوری کرد که یکی از خلاقترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران گوشهنشینی اختیار کرده است و از مدتی پیش خبری از او به گوش نمیرسد. این در حالی است که او یک فیلم آماده نمایش دارد که اکرانش مدام به تاخیر میافتد.
کارگردان ۸۲ ساله ایرانی همین چند ماه پیش به بهانه تولدش در مصاحبهای از محدودیتها گلایه کرد و گفت که هرچه میسازد، توقیف و سانسور میشود. او از همان ابتدای کارنامهاش با سانسور دست به گریبان بود و حداقل پنج فیلم سینماییاش بین یک سال تا یک دهه در محاق ماند و تعداد ایدههایش برای فیلمسازی بسیار بیشتر از آثاری است که روی پرده به نمایش درآمد.
او «گرانی و تورم» را یکی دیگر از موانع فیلمسازی خود دانسته است. سازنده فیلمهای ماندگاری مانند «گاو»، «هامون»، و «لیلا»، در حالی از مشکلات اقتصادی گله میکند که طی دو سال گذشته که شیوع ویروس کرونا اکران سینمای ایران را تقریبا تعطیل کرده است، به گواه فیلمهای متقاضی در دو دوره جشنواره فجر، حدود ۲۰۰ فیلم بلند جدید تولید شدهاند که بیشتر آنها یا با بودجه نهادهای حکومتی ساخته شدهاند، یا منابع سرمایهشان ناشناخته و مشکوک است. سرمایهگذران این تولیدات پرشمار، میدانند که ممکن است حتی نوبت اکران به آنها نرسد، چه برسد به این که بتوانند سرمایه را با فروش در سینماها بازگردانند. اما همچنان پول هنگفتی صرف تولید فیلم در ایران میشود.
فلاشبک به «اجارهنشینها» و معنای نمادین فروپاشی
در همین حال، مهرجویی که آخرین ساختهاش، «لامینور»، را در سال ۹۸ و قبل از شیوع کووید-۱۹ ساخته بود، چشم به راه اکران آن است. در زمان تولید «لامینور»، جدال لفظی تهیهکنندهاش با بنیاد سینمایی فارابی در رسانهها بازتاب یافت و مشخص شد که از حمایتهای مالی آن بنیاد که وظیفهاش تسهیل تولید فیلم در ایران است، سهمی به کارگردان باسابقه سینما نرسیده است و آن فیلم با سرمایه بخش خصوصی تولید میشود. در نهایت، تهیهکننده و کارگردان فیلم به این نتیجه رسیدند که فیلم را به جشنواره فجر سی و هشتم ندهند و بلافاصله اکرانش کنند. اما «لامینور» که متقاضی اکران عید ۹۹ بود، به یکی از اولین قربانیان شیوع کرونا در ایران تبدیل شد و تا امروز به نمایش درنیامده است. مهرجویی در آن فیلم پس از چهار دهه، بار دیگر با علی نصیریان همکاری کرد و در آن بازیگران جوانتری مانند رضا داوودنژاد، مهرداد صدیقیان، پردیس احمدیه، و دیبا زاهدی در کنار بازیگران باسابقه، شامل بیتا فرهی و فریماه فرجامی و امرالله صابری، مقابل دوربین رفتهاند.
اما اگر فیلم تازه مهرجویی اکران نشده است، در عوض هفته گذشته نسخه باکیفیتی از «اجارهنشینها»، کمدی ماندگار او، در اینترنت پخش شد که همان نسخه اکران شده در سال ۱۳۶۶ است. این فیلم که بارها از تلویزیون پخش شده است و نسخه ویدیوییاش هم موجود بود، پس از ۳۵ سال، همه صحنههایی را دارد که در بازپخش حذف شده بود و تماشای دوبارهاش، بار دیگر بحثهای قدیمی درباره معنای نمادین آن را زنده کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
چند هفته پیش جواد شمقدری، رئیس سازمان سینمایی در دولت دوم محمود احمدینژاد و از سینماگران نزدیک به اصولگرایان، در گفتوگو با فریدون جیرانی تایید کرد که این کمدی داریوش مهرجویی به شکل نمادین انقلاب را به تصویر کشیده است که در نهایت، با «فریاد هنرمند فرو میریزد». اشاره او به یکی از فصلهای پایانی فیلم است که ویرانی خانه تصویر شده در فیلم، با صدای آواز حسین سرشار به نقطه نهایی میرسد و از هم میپاشد. شمقدری تاکید کرد که او و همفکرانش در همان زمان اکران هم به این معنای نمادین پی برده بودند، اما چون فیلم کمدی بود، چیزی نگفتهاند تا ذهن مردم به سمت آن نرود.
«اجارهنشینها» به عنوان یکی از مهمترین فیلمهای سینمای بعد از انقلاب و یکی از معدود فیلمهای کمدی که منتقدان سینما آن را جزو بهترین آثار سینمای ایران میدانند، همواره در معرض این گمانهزنیها بوده است. مهرجویی به دفعات این برداشتهای اجتماعی-سیاسی از فیلم خود را رد کرده است؛ از جمله در آخرین مصاحبهاش که در پرونده مجله «فیلم امروز» به بهانه سی و پنجمین سالگرد نمایش آن کمدی منتشر شد. اما تاثیرپذیری او از وقایع بعد از انقلاب را نمیتوان نادیده گرفت.
مهرجویی به عنوان یکی از شاخصترین روشنفکران سینمای ایران، در سال ۱۳۵۹ فیلم «مدرسهای که میرفتیم» را ساخت و بعد از توقیف آن از ایران رفت و حدود پنج سال در اروپا زندگی کرد؛ دورانی که با غلامحسین ساعدی، دوست و همکار نویسندهاش در فیلمهای قبل از انقلاب او، چندین طرح و فیلمنامه نوشت. این شایعه نیز در بین است که ساعدی در فیلمنامه «اجارهنشینها» نقش داشته است؛ هرچند، مهرجویی این نکته را هم تکذیب کرده است. جواد مجابی، شاعر و نویسنده و پژوهشگر ایرانی، در سال ۹۶ در گفتوگو با مجله اندیشه پویا صراحتا به نقش ساعدی اشاره کرد و گفت: «اجارهنشینها مال ساعدی است، اما مهرجویی همیشه گفته که مال من است. او یک کلمه هم درباره ساعدی صحبت نکرد، چون میترسید که نانش آجر شود.» ساعدی از همان ابتدا مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران بود و تلاش مهرجویی برای بازگرداندن او به ایران بعد از مهاجرتش، نتیجه نداد.
گرفتاریها و ناگفتههای مهرجویی
البته سالها بعد از «اجارهنشینها»، کارگردان کهنهکار با تبعات برداشت نمادین از یکی از فیلمهایش روبهرو شد. فیلم «سنتوری» در سال ۱۳۸۵ در جشنواره فجر به نمایش درآمد و جوایز بهترین بازیگر نقش اول مرد و فیلم منتخب تماشاگران را گرفت. اما شیوه تصویر کردن شخصیت اصلی فیلم که نامش علی بود، به موسیقی علاقه داشت، در خانه عبا میپوشید، یک دستش آسیب میدید، و درگیر مواد مخدر میشد، ظاهرا میتوانست برای برخی از تماشاگران یادآور رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران باشد. در نهایت، آن فیلم چند روز پیش از موعد اکران در خرداد ۸۶، به دستور حسین صفار هرندی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توقیف شد.
مهرجویی در چندین نوبت به صراحت از صفار هرندی انتقاد کرد و از جمله در یک مصاحبه گفت که وزیر «ما را از نان خوردن انداخت». او حتی مرگ دوست و همکار تهیهکنندهاش، فرامرز فرازمند، در سال ۸۹ را ناشی از مشکلات بعد از توقیف «سنتوری» دانست و در متنی به صراحت نوشت که او «دق کرد».
مهرجویی آذر ماه امسال در مصاحبهای گفت که مشغول نوشتن خاطراتش شده است و خیلی از مسائل را «درباره آنچه بر سر فیلمهایم آمد»، مینویسد. کارنامه او سرشار از موفقیت و ناکامی است. موفقیتهایش اغلب به کیفیت فیلمهایش ربط دارد؛ از «گاو» که یکی از آغازگران موج نو سینمای ایران بود، تا «هامون» که در چندین نظرسنجی از منتقدان، به عنوان بهترین فیلم سینمای بعد از انقلاب شناخته شده است، تا چهارگانهاش درباره زنان، فیلمهای «بانو»، «سارا»، «پری» و «لیلا»، و تا موفقیت «اجارهنشینها» که هنوز یکی از پرمخاطبترین فیلمهای چهار دهه اخیر است. ناکامیهایش بیشتر به ممنوعیتها و محدودیتهای دستگاه سانسور در قبل و بعد از انقلاب برمیگردد. شاید انتشار کتاب خاطراتش سرانجام معماهای مربوط به شماری از مهمترین فیلمهایش را رمزگشایی کند.
داریوش مهرجویی «لامینور» را بعد از شش سال دوری از سینما ساخت و دو سال است که منتظر اکران آن مانده است، در حالی که همکار و همدورهاش، مسعود کیمیایی، هر دو سال یک بار فیلم میسازد و با وجود بازتابهای متفاوت آثار جدیدش، همچنان سینما را ادامه میدهد. اخیرا جدیدترین فیلم کیمیایی، «خائنکشی»، و انصراف خودش در جشنواره فجر، بسیار خبرساز بود.
اکران جدیدترین فیلم مهرجویی، فارغ از کیفیت آن، میتواند یادآور دورانی باشد که سینما معنای متفاوتی داشت و حتی جشنواره فجر محلی بود برای رونمایی از آثار مهمترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران.