مونیکا ویتی، هنرپیشهای ایتالیایی بود که در طول دهه ۶۰ میلادی در یک سری فیلمهای خاطرهانگیز به کارگردانی میکلآنجلو آنتونیونی به شهرت رسید و تا جایی پیش رفت که ستاره ژانر کمدی سبک ایتالیایی شد.
AFPویتی را که در سن ۹۰ سالگی درگذشت، در کشور خودش به عنوان «ملکه سینمای ایتالیا» میشناختند و تسلط خونسردانه او را در نخستین فیلمهایش و پذیرفتن نقشهای کمدی در فیلمهای بعدی، ستودهاند.
ادل ویتیلیا و آنجلو چکارلّی، مادر و پدر مونیکا، هنگامی که او در سال ۱۹۳۱ در رم دنیا آمد، فرزندشان را «ماریا» نامیدند. او یکی از سه فرزند آنها بود و بعدها از خاطراتش چنین میگفت: «من پدر و مادر سختگیری داشتم. دو برادرم، نماد قدرت و نیرو بودند. من ناتوانی و انزوا بودم.»
AFPاو نخستین بار در ۱۴ سالگی نقش ایفا کرد و به آزادیای که در محدوده خانواده نداشت، دست یافت. چهار سال بعد، والدینش به آمریکا مهاجرت کردند، اما «ویتی» که در آکادمی ملی هنرهای دراماتیک رم تحصیل میکرد و در ۱۹۵۳ فارغالتحصیل میشد، تصمیم گرفت بماند. او یک نام هنری برای خودش انتخاب کرد و نام کوچک شخصیت کتابی را که میخواند، با بخشی از نام خانوادگی مادرش ادغام کرد.
آنتونیونی حتی پیش از آن که با ویتی در فیلم ماجرا (L'Avventura) در سال ۱۹۶۰ (فیلم درامی که ویتی در آن نقش بهترین دوست زن جوانی را بازی میکند که گم میشود) همکاری کند، نیز کارگردانی قوی بود. او با کنار گذاشتن شیوههای سنتی روایتگری و جایگزینی آن با تم، حسوحال، میزانسن و اجرا، عرف موجود را زیر پا گذاشت.
واکنشها به فیلم متفاوت بود؛ از هو کردن و تمسخر گرفته تا راه یافتن به جشنواره بینالمللی فیلم کن.
Pierre VERDY / AFPروبرتو روسیلینی و دیگر کارگردانان، در مقابله با آن جو منفی بیانیهای انتشار دادند و در آن اعلام کردند: «با آگاهی به اهمیت استثنایی فیلم «ماجرا»، ساخته میکلآنجلو آنتونیونی، و با انزجار از نمایش خصمانهای که به راه افتاده است، منتقدان و اعضای این حرفه تحسین خود را در مورد سازنده این فیلم، مشتاقانه ابراز میکنند.»
اجرای بینظیر ویتی و قیلوقال حاشیه فیلم، او را متقاعد کرد که دارد مورد توجه تماشاگران فیلم قرار میگیرد. او با بازی در قسمتهای متعاقب این سه گانه، «شب» (La Notte) محصول ۱۹۶۱، و «خسوف» (The Eclipse) سال ۱۹۶۲، باز هم ستاره شد. آنتونیونی با تاکید بر تضاد میان حال و هوای این تولیدات و «خود» خارج از صحنه ویتی، یک بار گفت: «... نقشهایی که به او میدهم، خیلی از شخصیت خودش بهدور است. مونیکا لذت زندگی است (Monica c’est la joie de vivre)».
AFPبا آن که دیگران ممکن است در این مرحله هالیوود را انتخاب کنند، کمدی به سبک ایتالیایی در میانه دهه شصت به ویتی فرصت داد تا با کارگردان ماریو مونیچلی، در زمینه موضوعات خیلی شادتر کار کند؛ مانند «دختری با هفت تیر، ۱۹۶۸» (La ragazza con la pistola)، کمدیای با موضوعی دور از ذهن در مورد قتل ناموسی، که برای جایزه جشنواره نامزد شد و جایزه «دیوید دی دوناتلو» را برای بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای ویتی به ارمغان آورد.
ویتی بعدها چنین نظر داد: «وقتی نقشی سوزناک را طوری بازی میکردم که دوستانم را در آکادمی به خنده وامیداشت، متوجه شدم برای کمدی استعداد دارم. مدتها بعد بود که دریافتم چه استعداد خارقالعادهای است.»
اولین فیلمش به زبان انگلیسی، «مادستی بلیز» (Modesty Blaise) محصول سال ۱۹۶۶ بود؛ یک طنز کمدی که از آن زمان طرفداران سینهچاکی پیدا کرد. مونیکا ویتی در آن فیلم در کنار ترنس استمپ و درک بوگارد هنرنمایی میکند. دومین فیلم انگلیسیزبان او که کمدیای عاشقانه بود به نام «رابطه تقریبا عالی» (An Almost Perfect affair)، در سال ۱۹۷۹ با نظرات خوشایند منتقدان، از جمله دیوید آنسن از نیوزویک، روبهرو شد که نوشته بود: «نکته شگفتانگیز فیلم این است که ویتی فریبنده با صدایی خشدار، کمدین شگفتانگیزی است؛ یک مانیانی (Magnani) شیک با شیطنتهای لذتبخش و خاکی و روحیه شاد و پرشوروشری که همهگیر میشود.»
Filippo MONTEFORTE / AFPاو با لویی بونوئل در فیلم «شبح آزادی» (Le Fantome de la liberte) در سال ۱۹۷۴ همکاری داشت و نقش شخصیت «خانم فوکو» را در تصویری سورئالیستی و طنز، نمادی از ریاکاری طبقه متوسط، بازی کرد.
در سال ۱۹۹۵، جشنواره فیلم ونیز او را با اهدای جایزه شیر طلایی برای «دستاورد یک عمر» ستود. ویتی در اواخر عمرش در رم با همسرش، روبرتو راسو، که در سال ۲۰۰۰ با هم ازدواج کرده بودند و هنوز در قید حیات است، زندگی میکرد. مونیکا در آن دوران به آلزایمر دچار شده بود و در اثر عوارض ناشی از آن درگذشت.
داریو فرانچچینی، وزیر فرهنگ ایتالیا، با ادای احترام گفت: «بدرود مونیکا ویتی، بدرود ملکه سینمای ایتالیا. امروز روز واقعا غمانگیزی است، هنرمندی بزرگ و یک ایتالیایی بزرگ، ناپدید شد.»
© The Independent