جای تاسف است که هزینه سیاستهای نادرست حکومتها را همیشه ملتها میپردازند. این حقیقت را مردم ایران با همه وجود خود درک میکنند؛ چرا که چندین دهه است که بهدلیل سیاستهای نادرست و رفتار غیرمتعارف رژیم جمهوری اسلامی، این مردم صبور در محاصره سیاسی و اقتصادی قرار دارند و از تحریمهای همهجانبه رنج میبرند. البته رژیم ایران همواره تلاش میکند خود را قربانی نشان دهد، اما واقعیت این است که این محاصرهها و تحریمها واکنش جامعه جهانی به رفتار غیرمتعارف جمهوری اسلامی با شهروندان ایران و ملتهای منطقه است. علاوهبراین، شبهنظامیان نیابتی این رژیم در کشورهای دیگر مداخله میکنند و امنیت و ثبات منطقه و جهان را به خطر انداختهاند.
وضعیت یادشده در لبنان نیز صدق میکند. لبنان در طول تاریخ خود چه از نگاه موقعیت جغرافیایی و چه ازلحاظ تنوع فرهنگی، همواره نقطه تلاقی شرق و غرب بوده و جهان عرب را با اروپا و آمریکا پیوند زده است؛ ازاینجهت بعضی آن را «سوئیس شرق» مینامند. در همه کتابهایی که درباره لبنان نوشته شده به این ویژگی اشاره شده است؛ اما اکنون لبنان به دلیل مداخلههای ایران و اقدامات سازمان وفادارش «حزبالله»، این ویژگی را ندارد.
لبنان که از بنیانگذاران «اتحادیه کشورهای عرب» محسوب میشود با تصمیم ایران و اقدام حزبالله از تصمیمگیریهای جامعه عرب در رابطه با کشمکشهای منطقهای خارج شد؛ اما کشورهای عربی بهدلیل درکی که از این ویژگی لبنان داشتند، برای این وضعیت پیشآمده یک راه برون رفت دیپلماتیک ابداع کردند و آن را در چهارچوب اصل «بیطرفی» قرار دادند تا لبنان از آسیبهای ناشی از اختلافات منطقهای محفوظ بماند.
دولت لبنان هم متعهد شد که بیطرف باقی بماند و با همه کشورها روابط نیک و یکسانی داشته باشد؛ اما حزبالله که قدرت تصمیمگیری را از دولت لبنان ربوده است با پیروی از جمهوری اسلامی ایران و برخلاف تصمیم اتحادیه عرب و منافع لبنان، وارد کشمکشها و جنگهای منطقهای شد و امنیت و ثبات منطقه را برهم زد. حتی جبران باسیل، وزیر امور خارجه پیشین دولت لبنان هم به اصل بیطرفی لبنان احترام نگذاشت و دنبالهرو حزبالله شد.
ازاینرو اتحادیه کشورهای عرب، در مارس ۲۰۱۶ حزبالله را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد. این تصمیم پسازآن گرفته شد که شبهنظامیان حزبالله در کنار رژیم دمشق قرار گرفتند و در کشتار بیرحمانه مردم مظلوم سوریه مشارکت کردند. علاوهبرآن حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله همیشه در سخنرانیهای خود به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس حمله میکند، درحالیکه این کشورها صدها هزار لبنانی را با آغوش باز پذیرفتهاند و زمینه کار و زندگی شرافتمندانه را برای آنها فراهم کردهاند.
حزبالله در جنگ یمن نیز مداخله کرد و در کنار گروه تروریستی حوثیها علیه عربستان سعودی و امارات متحده عربی وارد جنگ شد. ویدیوهایی که منتشر شده است، نشان میدهد که فرماندهان نظامی حزبالله به جنگجویان حوثی پرتاب موشکهای بالیستیک را آموزش میدهند و در زمان شلیک این موشکها به خاک عربستان سعودی و امارات، در کنار آنها قرار دارند. البته همه میدانند که این موشکها را جمهوری اسلامی ایران به حوثیها میدهد و شلیک آنها به عربستان سعودی و امارات متحده عربی با چراغ سبز تهران انجام میشود.
حزبالله در کویت نیز برای خرابکاری برنامهریزی کرده بود و میخواست به وسیله یک گروه تروریستی به نام «هسته عبدلی» حملاتی را در آنجا انجام دهد که خوشبختانه نیروهای امنیتی کویت آن را خنثی کردند و این گروه به هدف شوم خود نرسید.
حزبالله همچنین با اتخاذ اقدامهای تروریستی در تلاش است تا روابط لبنان را با آمریکا و اروپا نیز تیرهوتار کند. این حزب در آمریکای لاتین با سازمانهای تروریستی مخفی و سیاستمداران مخالف دولتهای مشروع همدست و همداستان شده و مشکلاتی زیادی را به بار آورده است. حزبالله در اروپا نیز تلاش کرد تا با پولشویی و فرستادن کمکهای مالی برای اهداف تروریستی، امنیت این قاره را به خطر اندازد. اخیرا کشورهای بریتانیا، هلند و آلمان، حزبالله و هر دو بخش سیاسی و نظامیاش را یک سازمان تروریستی اعلام کردند.
بنابراین سیاستهای خصمانه و اقدامات تروریستی حزبالله در خارج از لبنان که چند نمونه از آنها را ذکر کردیم، لبنان را به انزوا کشاند و به یک جزیره منزوی در دنیا مبدل کرد. البته باید یادآوری شود که اگر دولت لبنان برائت خود را از این سازمان اعلام و بر بیطرفی خود اصرار میکرد، کار به اینجا نمیرسید، اما متاسفانه دولت لبنان این توانایی را ندارد؛ زیرا حزبالله بر همه نهادهای دولتی مسلط است و در تصمیمگیریهای مربوط به سیاست داخلی و روابط خارجی حرف آخر را میزند.
اکنون حزبالله با دستور و پشتیبانی ایران، لبنان را در روابط خارجی به یک جزیره منزوی و تنها در جهان مبدل کرده است و در داخل هم بر همه نهادهای دولتی سلطه دارد و به دولتی در درون دولت تبدیل شده است و مردم لبنان هم از ظلم، استبداد و زورگویی حزبالله رنج میبرند و هم با بحران اقتصادی، فقر، تنگدستی و فساد گسترده دستوپنجه نرم میکنند. برونرفت از این وضعیت فقط با رهایی لبنان از چنگال حزبالله و از تسلط جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر است.
البته نباید فراموش کرد که درنتیجه سیاستهای نادرست رژیم جمهوری اسلامی، وضعیت موجود در ایران با وضعیت موجود در لبنان تفاوت چندانی ندارد؛ ازاینرو تنها راه رهایی مردم ایران از این وضعیت اسفناک و رقتآور نیز سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.