مسکو با توجه به قدرت نظامی عظیم و محاسباتی که از حمله به اوکراین داشت، هرگز تصور نمیکرد که ارتش اوکراین بتواند برای مدت زیادی مانع پیشروی نیروهای روسیه شود و از سقوط سریع کشور جلوگیری کند. اکنون که ۱۱ روز از آغاز حمله روسیه به اوکراین میگذرد و هنوز بخش وسیعی از خاک اوکراین در کنترل ارتش آن کشور است، مسکو خود را در وضعیت دشواری میبیند و هر روز بیش از پیش در عمق بحران فرو میرود. اگر کرملین میتوانست وضعیت کنونی حمله به اوکراین را پیشبینی کند، شاید هرگز دست به این حمله نافرجام نمیزد. شکی نیست که ورود به هر جنگی آسان است، اما خروج از آن همواره نامشخص و پرهزینه است.
اکنون با توجه به وضعیتی که روسیه در اوکراین با آن مواجه شده است، کارشناسان پیشبینی میکنند که مسکو ممکن است با پنج سناریوی احتمالی در اوکراین روبهرو شود:
سناریوی نخست: سرنگونی رژیم پوتین
غربیها قصد دارند با اعمال تحریمهای سنگین علیه روسیه، اقتصاد آن را هدف قرار دهند تا اینکه تداوم تحریمها و وخامت بحران اقتصادی موقعیت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه را تضعیف کند و درنهایت منجر به سرنگونی او شود. همچنین بر اساس این سناریو ممکن است با فرسایشی شدن جنگ در اوکراین، ارتش روسیه از اجرای فرمانهای پوتین خودداری کند یا اینکه ملت روسیه در بحبوحه بحران اقتصادی بزرگ علیه دولت شورش کنند. علاوه بر آن، احتمال میرود که افراد بانفوذ روس پس از مسدود شدن یا مصادره داراییهایشان پوتین را ترک کنند.
ساموئل چاراپ، کارشناس امور سیاسی در اندیشکده راهبردی «رند»، در توییتی نوشت: «به نظر میرسد تغییر رژیم در روسیه تنها راه برونرفت از این فاجعه باشد، اما این امر به همان اندازه که باعث وخامت اوضاع میشود، میتواند منجر به بهبودی اوضاع نیز بشود.»
بااینحال، آندری کولسنیکوف از بنیاد کارنگی ضمن ابراز شک و تردید در مورد موفقیت این طرح خاطرنشان میکند که براساس تحلیلهای مستقل، پوتین تابهحال محبوبیت خود را حفظ کرده و حتی تحریمهای سنگین مالی غرب، طبقه سیاسی روسیه و افراد بانفوذ را به حامیان ثابت قدمی برای پوتین تبدیل کرده است.
سناریوی دوم: اوکراین تسلیم میشود
سرانجام ارتش روسیه با توجه به برتری نظامی میتواند اوکراین را وادار به تسلیم شدن کند، اما راه رسیدن به این هدف پرفراز و نشیب است و روسیه را در برابر چالشهای سختی قرار میدهد. در همین راستا، لارنس فریدمن، تاریخنگار بریتانیایی از کینگز کالج لندن معتقد است که «ولادیمیر پوتین نمیتواند برنده این جنگ باشد، مهم نیست که این درگیری چقدر طولانی و بیرحمانه باشد، زیرا ورود به یک شهر با تحت کنترل قرار دادن آن تفاوت بسیاری دارد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برونو ترترایس، معاون بنیاد تحقیقات راهبردی در باره احتمال تسلیم شدن اوکراین میگوید: «تقریبا هیچ شانسی برای وقوع چنین سناریویی وجود ندارد. البته تقسیم اوکراین مانند کره یا آلمان در سال ۱۹۴۵ را بهسختی میتوان پذیرفت و تنها گزینهای که باقی میماند این است که روسیه موفق به شکست نیروهای اوکراینی شود و یک رژیم دستنشانده را در کییف روی کار آورد.»
سناریوی سوم: فرو رفتن روسیه در باتلاق جنگ
ملت اوکراین بهرغم تلفات سنگینی که متحمل شدهاند، توانستهاند به پایداری خود ادامه دهند و در برابر نیروهای روسیه ایستادگی کنند. در پیوند با این موضوع، یک دیپلمات غربی خاطرنشان کرد که «دولت، ارتش و ساختار اداری اوکراین تابهحال از هم نپاشیده است.»
او افزود برخلاف اظهارات پوتین «مردم اوکراین روسها را نیروی آزادیبخش نمیبینند، علاوه بر اینکه ارتش روسیه با چالشهای احتمالی بزرگ دیگری نیز مواجه خواهد شد که اظهارنظر در مورد آنها خیلی زود است.»
این در حالی است که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، که با حفظ آرامش و شجاعت خود جهان را شگفتزده کرد، در حال تقویت مقاومت است. نیروهای اوکراینی میتوانند با حمایت سرویسهای اطلاعاتی غربی و با تامین سلاح، روسیه را به یک جنگ خیابانی ویرانگر بکشانند درحالیکه روسها با پیچوخم جادهها و مناطق مختلف شهرهای اوکراین آشنایی ندارند. درگذر تاریخ هیچ نیروی اشغالگری نتوانسته است در جنگ خیابانی به پیروزی برسد.
سناریوی چهارم: گسترش جنگ فراتر از مرزهای اوکراین
اوکراین با چهار عضو ناتو (لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی) که زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی به شمار میرفتند، مرز مشترک دارد. این در حالی است که پوتین آرزوی بازگشت کشورهای یادشده به قلمرو نفوذ روسیه را پنهان نمیکند. اکنون پس از کشاندن بلاروس به همسویی با روسیه، آیا پوتین به مولداوی، کشور کوچکی که میان اوکراین و رومانی واقع است یا گرجستان که در ساحل شرقی دریای سیاه قرار دارد، چشم طمع ندوخته است؟
برونو ترترایس استدلال میکند که مسکو ممکن است با ایجاد آشفتگی در مرزهای اروپا یا از طریق حملههای سایبری برای براندازی تعادل و توازن امنیت در اروپا و اقیانوس اطلس تلاش کند؛ اما آیا روسیه این جسارت را دارد که ناتو و ماده پنجم پیمان آن را به چالش بکشد که اعلام میکند در صورت حمله به یکی از اعضا باید سایر کشورهای عضو پاسخگو باشند؟
در این زمینه پاسکال آسور، مدیر بنیاد مدیترانه برای مطالعات راهبردی میگوید: «وقوع چنین احتمالی بسیار بعید است، زیرا هر دو طرف سعی دارند از رویارویی مستقیم بپرهیزند.»
او میافزاید: «بااینحال، ورود نیروهای روسی به یکی از اعضای ناتو مثل لیتوانی برای متصل کردن کالینینگراد به بلاروس میتواند یک فرضیه قابل پیشبینی باشد.»
سناریوی پنجم: رویارویی هستهای
هرچند استفاده از سلاحهای ویرانگر هستهای بسیار بعید به نظر میرسد، بااینحال چندی پیش ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه با قرار دادن تسلیحات هستهای در حالت «آمادهباش» به قدرتنمایی پرداخت و سعی کرد نگرانی ناتو را با این هشدار افزایش دهد.
در این راستا کریستوفر چیوویس از بنیاد کارنگی معتقد است که روسیه ممکن است از بمب «تاکتیکی» که میزان تخریب آن محدود است، استفاده کند، اما بههرحال چنین اقدامی برای روسیه مفید خواهد بود.
او میافزاید: «شکستن مرزهای هستهای لزوما به معنای آغاز یک جنگ جهانی هستهای نیست، اما در تاریخ جهان نقطه عطف بسیار خطرناکی خواهد بود.»
از سوی دیگر گوستاو گریسل از شورای روابط خارجی اروپا میگوید «روسیه آمادگی برای حمله هستهای را ندارد و اظهارات پوتین تنها برای ترساندن مخاطبان غربی است.»