سیاست غالب بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در مورد تجاوز نظامی پوتین به اوکراین، فقدان خبررسانی و سانسور است؛ مثل سانسور لحظات اعلام همبستگی ورزشکاران اروپایی با مردم اوکراین در مسابقات فوتبال. رنج دهها میلیون زن و کودک و سالخورده اوکراینی در تلویزیون دولتی رژیم اسلامی به نمایش در نمیآید؛ اما در مواردی هم که خبرهایی منتشر میشود، مقامها نمیتوانند نظرات خود را در آنها نگنجانند.
اگر مجموعه مواضع مقامها و گزارشهای بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران از دو هفته اول حمله پوتین به اوکراین را بررسی کنیم، پنج روایت اصلی میان آنها پررنگتر است؛ این پنج روایت کاملا با تبلیغات حکومتی ضدغربی در ایران همجهتاند که برخی از آنها همیشه در جریان بودهاند و در هر مورد خاص، تنها لباس و بستهبندی را عوض میکنند تا همان مضمون را عرضه کنند.
۱- مردم اوکراین از کشورشان دفاع نمیکنند
بیشرمی بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی تا آن حد است که گریز مادران و کودکان اوکراینی از مناطق تحت بمباران و حملات توپخانه روسیه را فرار مردم و ترسو بودن آنها جلوه داده میدهد (الف- ۱۴ اسفند ۱۴۰۰). این بوقها هزاران ویدیو در مورد آماده شدن مردم عادی برای دفاع از کشورشان و نیز ایستادن جلو تانکها و نفربرهای روسی را نادیده میگیرند. روایتی که دستگاه تبلیغاتی رژیم اسلامی در ایران از مردم اوکراین در برابر تجاوز روسیه ارائه میکند، همان روایت برخورد خنثی افغانها مقابل پیشروی طالبان است؛ در حالی که مقامهای اوکراینی علیه پیشروی روسیه و کنار مردماند. رئیسجمهوری سابق اوکراین با لباس نظامی بارها در خیابان کنار مردم ظاهر شده و رئیسجمهوری فعلی نیز (تا این لحظه) محکم در برابر تجاوز ایستاده است.
۲- به غرب نمیتوان اعتماد کرد
بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران حتی حمله پوتین به مناطق مسکونی را مشروع جلوه میدهند و علت بروز جنگ را بیتوجهی آمریکا به متحدان خود معرفی میکنند. در این روایت، درسی که قرار است گرفته شود و خود بوقها آن را بهصراحت بیان میکنند، دوری گزیدن از آمریکا برای داشتن امنیت است. این در حالی است که اعضای ناتو و متحدان آمریکا در شرق آسیا (ژاپن و کره جنوبی) در ۸۰ سال گذشته همیشه در امنیت بودهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این روایت، اصولا عضو نبودن اوکراین در ناتو (به دلیل نزدیکی روسایجمهور قبلی این کشور به روسیه و پس گرفتن درخواست عضویت در ناتو) و امنیت جمعی سایر کشورهای اروپایی مثل استونی، لیتوانی و لتونی نادیده گرفته میشود. بوقهای تبلیغاتی رژیم جنگ در اوکراین را فرصتی برای تبلیغ سخن بیاساس خامنهای در مورد بیاعتمادی به غرب میدانند و پوتین را در این مورد تبرئه میکنند. مشخص نیست چگونه میتوان اعتماد رژیمی را که خواهان نابودی شما است، کسب کرد.
وقتی ابراهیم رئیسی میگوید: «مردم اوکراین نیز مانند مردم افغانستان، یمن و عراق قربانی سیاستهای شیطانی آمریکا هستند.» (فارس- ۱۵ اسفند ۱۴۰۰) در واقع عینا سخنان سفیر روسیه در تهران را تکرار میکند که گفت: «اتفاقهایی که در اوکراین افتاد، نتیجه اقدامها و تحریکات رذیلانه آمریکاییها است؛ هدف آنها نابودی اوکراین مثل افغانستان، لیبی و سوریه و عراق است.» (بیان شده در روز ۱۵ اسفند- کیهان- ۱۶ اسفند ۱۴۰۰)
فقط معلوم نیست دولت آمریکا چگونه پوتین را به حمله به اوکراین واداشته است.
۳- رهبران اوکراین عروسک آمریکا و ضعیفاند
وقتی در روزهای پس از تجاوز روسیه، به چهره و سخنان مقامهای اجرایی و قانونگذاران و مقامهای محلی اوکراین در صدها مصاحبه نگاه میکنید، اکثرا افرادی زیر۴۰ سال را میبینید که پس از دو تجربه انقلاب نارنجی و سرنگونی «آدم» پوتین از ریاستجمهوری، به میدان سیاست آمدهاند. اینها همه دموکراتاند و میخواهند اوکراین به اروپا بپیوندند.
آنها هیچ اقدامی علیه همسایگانشان انجام ندادهاند اما بوقهای پوتین آنها را نازی معرفی میکند. بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی و روسیه و دیگر اقمار روسیه رهبران اوکراین را که منتخب مردماند، عروسک آمریکا معرفی میکنند تا مقاومت آنها در برابر روسیه را بیارزش کنند. در تبلیغات روسی مطلبی در مورد دولت اوکراین نیست که بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی آن را منعکس نکرده باشند؛ مثل این ادعای وزارت دفاع روسیه که دولت اوکراین کنترل این کشور را از دست داده است (تابناک- ۱۶ اسفند ۱۴۰۰).
تنها خواست دولت اوکراین در اروپا پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو بود. اگر پیوستن همسایه یک کشور به ناتو و تقاضای پیوستن به اتحادیه اروپا مجوز خوبی برای حمله به آن است، جمهوری اسلامی ایران از سالها قبل باید به ترکیه که عضو ناتو است و تقاضای پیوستن به اتحادیه اروپا را داشت، حمله میکرد.
۴- اوکراین، یمن و غربیهای نژادپرست
نصب پرچم اوکراین و یمن در کنار هم در مراسمی مذهبی که یک هیئت برگزار کرد و یک مداح حکومتی در آن به مداحی سیاسی پرداخت، نمونهای روشن از روایت ماشین تبلیغات حکومتی، مبنی بر این است که غرب نژادپرست است: «به پناهجویان و جنگ در یمن کاری ندارد و به جنگ در اوکراین و پناهجویان آن حساسیت دارد.» مداح این مراسم از ادارهکنندگان مراسم مربوط به «مدافعان حرم» و تشکیلات گسترشطلبانه جمهوری اسلامی است.
بوقهای تبلیغاتی حکومت رسانههای غربی را نیز به بیتوجهی به مشکلات میلیشیای رژیم در سوریه و لبنان و یمن و عراق و غزه در گزارشها متهم میکنند تا با ایجاد احساس گناه، آنها را بیشازپیش به گرایش به اسلامگرایان متوجه کنند. این روایت ضدرسانهای با روایت رسانههای غربی در این مورد هماهنگ نیست؛ چون رسانههای غربی اکثرا با روایت مداحان همراهی دارند. در این روایت، اصولا به این سوال توجه نمیشود که چرا اروپاییان باید در سمت حوثیها و رژیم ایران که این جنگ را در یمن به راه انداخته است، بایستند؟ در یمن، دو طرف برای ارزشهای اروپایی یعنی دموکراسی و آزادی نمیجنگند؛ در حالی جنگ دراوکراین جنگ میان اقتدارگرایی و دموکراسی است.
در حوزه حقوق بشری نیز اصولا سه نکته در بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی و رسانههای غربی گم شدهاند: اول آنکه پناهندگی ناشی از جنگ اصولا با پناهندگی اقتصادی متفاوت است و طبیعی است کشورها با این دو رفتار متفاوتی داشته باشند.
دوم آنکه پناهندگان فراری از جنگ تنها حق دارند در اولین کشوری که مکانی امن برای آنها تهیه میکند، بمانند و رفتن تا مقصد موردنظر حق آنها نیست. به عنوان مثال، مردم سوریه در چارچوب حقوق بینالملل حق داشتند به ترکیه یا اردن بروند اما مهاجرت به بریتانیا یا فرانسه یا آلمان برای سیستم رفاهی بهتر حق آنها نبود.
سوم آنکه هیچ شهروند اوکراینی در بمبگذاری، سلاخی کاریکاتوریستها و تیراندازی به مردمی که در رستوران غذا میخورند نقش نداشته است و رفتار احتیاطآمیز کشورهای غربی در برابر مهاجران مسلمان مشروع دارد. جالب است که چون خبرنگاران و تحلیلگران رسانهها به این امور توجه ندارند، بقیه نیز باید آنها را بیتوجه رها کنند.
۵- اوکراین، خطر امنیتی برای روسیه
در بوقهای تبلیغاتی رژیم اسلامی، مطالب تهیهشده برای اسپوتنیک و پراودا و آرتی (تلویزیون روسیه) و خبرگزاریهای تاس، ریانووستی و اینترفاکس عینا تکرار میشود. یکی از خطوط تبلیغاتی دولت پوتین درست کردن خطر امنیتی ازطرف اوکراین با خبرهایی از این دست است که عناوین مطالب بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی نیز بودهاند: نازی بودن دولت اوکراین (کیهان- ۱۶ اسفند ۱۴۰۰)، همکاری دولت اوکراین با تروریستهای اسلامی (الف- ۱۷ اسفند ۱۴۰۰)، تهدید بمبگذاری در خطوط آهن و مترو روسیه (الف- ۱۶ اسفند ۱۴۰۰)، کشتارجمعی روستباران در دونباس (تسنیم- ۱۵ اسفند ۱۴۰۰)، برنامه ساخت سلاح اتمی اوکراین در چرنوبیل (شفقنا- ۱۵ اسفند ۱۴۰۰) و طرح حمله اوکراین به کریمه و لوهانسک (ایسنا- ۱۵ اسفند ۱۴۰۰).
در تبلیغات فوق، مردم دنیا به عوامل و دشمنان امریکا تقسیم میشوند و هرکه دشمن آمریکا نباشد، به حقوقبگیر و نوکر بیجیرهومواجب ناتو (رسالت- ۱۶ اسفند ۱۴۰۰) تنزل مقام مییابد. با این منطق، دولت و اکثریت مردم اوکراین که با آمریکا دشمنی ندارند و با حمله نظامی روسیه به کشورشان مخالف بودهاند، به عوامل دستنشانده آمریکا تبدیل میشوند و آنچه بر سرشان میآید حقشان است؛ چون در کنار پوتین و خامنهای نبودهاند؛ اما حوثیها و حزبالله لبنان و دولت بشار اسد به دلیل دشمنی با آمریکا هر جنایتی مرتکب شوند، حمایت میشوند. بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی به هر کس که در ایران با جنگ پوتین مخالف کرده است، برچسب غربپرستی زدهاند؛ مثل برخورد کیهان با حمید فرخ نژاد در روزنامه چاپ چهارشنبه ۱۷ اسفند ۱۴۰۰.