از نظر تاریخی، زنان در سراسر جهان سعی بر پایان دادن به بارداری ناخواسته داشتهاند. آنها غالبا با به خطر انداختن جان و سلامت خود یا با روشهای غیر قانونی خطرناک، سقط جنین داشتهاند. پیشرفتهای پزشکی و علمی امروز باعث شده است که سقط جنین روشی بیخطر باشد و تحت نظارت پزشکی و با استانداردهای بالای مراقبت ارائه شود. با اینحال به دلیل سقط جنین ناامن، سالانه هزاران زن در جهان در حال توسعه میمیرند و میلیونها نفر دیگر، معلولیت موقت یا دائمی دارند. این واقعیت دردناک به طور گسترده اذعان شده است که در ایران سقط جنین به موجب قانون محدود شده است. زنان ایرانی بهطور غیرقانونی بهدنبال سقط جنین، غالباً در شرایطی هستند که از نظر پزشکی ناامن و تهدید کننده جان و زندگیشان است.
در سال ۲۰۰۰، کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی حق سلامت را به رسمیت شناخت. از دیدگاه حقوق بینالملل حق سلامت «حق کنترل سلامتی و بدن فرد، از جمله آزادی جنسی و تولید مثل و حق رهایی از مداخلات است». گذشته از این، با توجه بههمین دیدگاه، «حق سلامت مستلزم رفع همه موانع در ارتباط با دسترسی به خدمات درمانی، آموزش و اطلاعات است، از جمله در حوزه سلامت جنسی و باروری». اما زنان ایرانی به دلیل تابوهای فرهنگی و مداخلات مذهبی که بر سیاستگذاریها تاثیر گذار بوده است و در قانون مجازات اسلامی نیز جرم انگاری شده است، قادر به سقط جنین امن نیستند.
فقر و مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که زنان را مجبور به سقط جنین میکند. قانونگذاران که خود از طبقه مرفه جامعه ایران هستند به این نکته مهم که فقر به مادرانگی و سقط جنین مرتبط است اهمیتی نمیدهند. بههرحال، تصور میشود که میزان بالای بارداری ناخواسته در بین زنان فقیر نشان دهنده صورت فلکی عوامل در تقاطع جنسیت، فقر و سیستم مراقبتهای بهداشتی جامعه فعلی ایران باشد. همچنین، توجه صریح به تاثیر فقر در زندگی زنان ایران نشان میدهد که فقر بطور کلی چرخه زندگی تولید مثلی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، و همه چیز را از بارداری ناخواسته تا نحوه پاسخگویی زنان به آن، شکل داده و تحت تاثیر قرار میدهد.
محدودیتهای مربوط به سقط جنین اغلب به مذهب و سیاست مربوط میشوند. غیر قانونی بودن سقط جنین در ایران موضوعی سیاسی شده است که راه را برای سوءاستفاده از زنان هموار کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برخی از مخالفان سرسخت سقط جنین که از طریق مذهب به استدلالهای خود مشروعیت میبخشند بر این باورند که «زندگی يک موهبت الهی است و تنها خداست که میتواند به زندگی يک فرد پايان دهد. بنابراين، تصميم به سقط جنين از جانب يک زن، از نقطه نظر اين افراد، دخالت در يک امر الهی محسوب میشود. مخالفت با سقط جنين هميشه هم از موضعی مذهبی صورت نمیگيرد و برخی نيز از زاويه اخلاقی و بدون پيوند دادن آن به مسائل الهی با سقط جنين مخالفت میکنند». آنها سقط جنین را برابر با قتل یک انسان میدانند و داشتن این حق برای زنان جامعه را رد میکنند. طبق این استدلال، آنها سقط جنین را بطور قانونی منع کردهاند. بنابراین، بررسی هویت مذهبی قانونگذاران در جوامع مذهبی از جمله ایران و تاثیر تعصبات دینی آنها بر زندگی و سلامت روحی و جسمی زنان جای بررسی و بازنگری دارد. تعصباتی که ناشی از باورهای مردسالار و مذهبی قانونگذاران فعلی ایران است.
سقط جنین یکی از باستانیترین اقدامات پزشکی در خاورمیانه و آفریقای شمالی است و تکنیکهای آن توسط فراعنه مصری مورد استفاده قرار گرفت که در کتاب داروسازی مصر کهن پاپیروس ابرس نیز به ثبت رسیده است. اعتقاد محققان بر این است که در قرون وسطی، تکنیکهای سقط جنین توسط اروپای غربی مورد پذیرش و توسعه قرار گرفت و بعد در سراسر جهان منتشر شد. گرچه سقط جنین در بسیاری از کشورهای جهان قانونی شده اما بسیاری از زنان این مرز و بومهای کهن در خاورمیانه، از جمله ایران، سالانه به دلیل نداشتن حق سقط جنین و نبود قانونی که این حق انسانی را حمایت کنند جان خود را از دست میدهند.
زنان ایرانی نیز چون دیگر زنان جهان بایستی برای بدست آوردن کامل حقوق انسانی خود مبارزه کنند. این حقوق تنها داشتن حق رای، رانندگی یا حجاب اختیاری نیست و شامل حقوق بیشماری است که به دلیل سیاستهای تبعیض آمیز اکثر ما زنان از آنها بیخبریم. زنان بایستی بدنشان را تحت اختیار خود در آورند و به هیچ شخص یا حکومت ضد زن و تمامیتخواه اجازه ندهند آزادیهای جنسی و یا تولید مثل آنها را با قوانین ظالمانه پدرسالار کنترل کنند.