سال ۱۴۰۰ به آخرین روزهایش رسید تا قرنی پرتلاطم در ایران به پایان برسد؛ سالی که سیر حوادث در آن به خاطر میماند.
بهار ۱۴۰۰ را باید فصل انتخابات خواند. انتخاباتی که اهمیتش نه در نتایج آن، که در تغییر نگاه حکومت به مقوله جمهوری و اعتنا به مشارکت مردمی بود؛ انتخاباتی که روزنامه کیهان با افتخار آن را حجامت حکومت نام نهاد و عرصه خودی و غیرخودی پس از آن به بستهترین حلقه ۴۰ سال گذشته ختم شد.
آنچه به اهمیت انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ افزود، تصمیم قطعی رهبر جمهوری اسلامی ایران و نظام برای پیروزی ابراهیم رئیسی بود. طوری که در کنار گذاشتن هر چهرهای که شانس پیروزی رئیسی را پایین میآورد، تردید نشد؛ حتی علی لاریجانی که از چهرههای نزدیک به طیف اصولگرا و شخص خامنهای بود، رد صلاحیت شد تا پسلرزههای این اقدام دامن صادق آملی لاریجانی را هم بگیرد و او نیز از شورای نگهبان کنارهگیری کند.
نتیجه اینکه، سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با نادیده گرفتن حق انتخاب مردم به طنزی سیاسی مبدل شد و نفر دوم و رقیب اصلی رئیسی «آرای باطله» نام گرفت.
قرارداد پرسروصدای ۲۵ ساله ایران و چین و همچنین حمله سایبری و خرابکاری در تاسیسات نطنز و پالایشگاه تهران از دیگر وقایع مهم بهار ۱۴۰۰ بودند. این قرارداد زمانی بیش از پیش موردتوجه قرار گرفت که مشخص شد نخستین همکاری دو کشور در چارچوب محدود کردن اینترنت و کنترل فضای مجازی خواهد بود؛ موضوعی که در ایران، به اینترنت چینی مشهور شد.
در تابستان ۱۴۰۰، همه نگاهها به اعتراضهای گسترده خوزستان معطوف شد. اعتراضهایی که به بهانه کمآبی به دادگاهی برای ناکارآمدی چهار دهه حکومت ایران تبدیل شدند. این اعتراضها که در اکثر شهرهای استان خوزستان فراگیر شد، بهسرعت در استانهای دیگر ایران همچون لرستان، اصفهان، خراسان، کردستان و آذربایجان نیز گسترش یافت.
دادخواهی و اعتراض مردم این بار هم با سرکوب خونبار به پایان رسید و نهتنها بیش از دهها کشته در کف خیابان به جا گذاشت، بلکه بازداشت گسترده و کمسابقه خانهبهخانه در اکثر شهرها و محلههای خوزستان در ادامه به کشف پیکر مفقودشدگان در رودخانهها منتهی شد. شدت سرکوبها در خوزستان به حدی بود که بعد از گذشت نزدیک به ۹ ماه، هنوز نمیتوان تعداد دقیق بازداشتشدگان، کشتهشدگان و مفقودان را اعلام کرد و جمله تاریخی پیرزن خوزستانی که فریاد زد: «چرا تیر میاندازی؟» به نماد تازهای برای مبارزات مردمی بدل شد.
از دیگر وقایع مهم تابستان ۱۴۰۰، کلید خوردن طرح صیانت یا همان محدود شدن گسترده اینترنت در ایران بود که نمایندگان مجلس تلاش کردند آن را هرچه سریعتر تصویب و عملیاتی کنند. واکنش عمومی به این قانون از جمله کارزارهای بزرگ مدنی در تاریخ ایران است.
خاموشیهای فراگیر برق، به نتیجه رسیدن پروژه تهیه واکسن و موضعگیری ایران در قبال قدرت گرفتن طالبان در افغانستان نیز از حوادث تابستان این سالاند.
در حالی که حکومت بهزعم خود گمان میکرد با سرکوب وقایع خوزستان تا مدتها جلوی اعتراضهای مشابه را گرفته است، پاییز ۱۴۰۰ با اعتراضها و تحصن کشاورزان و در ادامه مردم اصفهان از راه رسید.
آنچه در وقایع اصفهان بازتاب زیادی داشت، سرکوب مردمی بود که در مسالمتآمیزترین حالت ممکن تنها کنار زایندهرود چادر زده و تحصن کرده بودند. حکومت که از تکرار وقایع خوزستان وحشت داشت، همین رفتار کاملا مدنی را نیز تاب نیاورد و تنها پس از چند روز تظاهر به تحمل و سعی در مهندسی کردن اعتراضها، با هجوم وحشیانه به تحصنکنندگان موج تازهای از سرکوب را به نمایش گذاشت.
تجمع گسترده مردم اصفهان در بستر خشک زایندهرود در تاریخ شهر اصفهان تصویری بیسابقه بود. کارشناسان معتقدند آنچه در خوزستان و سپس در اصفهان رخ داد، فصل تازهای در جنبشهای اعتراضی ایران است؛ چرا که مطالبات مردمی در این دو جنبش از دل خواستههای ساده و بر حق طبقه محروم، کشاورزان و روستاییان یعنی «کمبود آب» نشات میگرفت.
حمله سایبری به پمپبنزینها، هک شدن تصاویر دوربین زندانها و موج پنجم گسترده همهگیری کرونا که کشتههای فراوانی به جا گذاشت، نیز از وقایع مهم پاییز بودند.
زمستان ۱۴۰۰ را بازهم باید در تداوم سرکوبهای گسترده فعالان سیاسی و مردم معترض دید. مرگ بکتاش آبتین، زندانی سیاسی و عضو کانون نویسندگان ایران که به دلیل اعزام نشدن بهموقع از زندان به بیمارستان رقم خورد، از نظر جامعه قتل عمد مخالفان حکومت ارزیابی شد. تصویر این شاعر که در اوج بیماری با پابند به تخت بسته شده بود، از نمادینترین تصاویر مبارزات مدنی مردم ایران است.
در کنار تداوم سرکوبها و کلید خوردن دوباره طرح صیانت در مجلس در زمستان ۱۴۰۰، بیش از هر چیز اخبار مذاکرات برجام در کانون توجه بود. جایی که تیم مذاکرهکننده ایرانی و هیئتهای غربی پس از چند دور مذاکرات فشرده خود را برای اعلام به نتیجه رساندن توافق آماده کرده بودند؛ اما با حمله روسیه به اوکراین، صحنه شطرنج مذاکرات تغییر کرد. روسیه کوشید از این مذاکره بهعنوان ابزار فشار بر غرب استفاده کند و ایران نیز میان تبعیت از روسیه و منافع ملی خود به نظر میرسد که اولی را برگزیده است.
سفر پرحاشیه و تحقیرآمیز رئیسی به روسیه، آزادی نازنین زاغری و انوشه آشوری هم از دیگر حوادث مهم زمستان ۱۴۰۰ بودند.
سال ۱۴۰۰ در کنار تمام این حوادث، سال ویرانی سفره معیشت مردم ایران هم بود. سالی که اقتصاد ورشکسته هر روز بیشازپیش فشار اقتصادی کمرشکنی بر مردم وارد کرد و جیبهای خالی آنان را به مصاف هزینههای گزاف زندگی فرستاد.