امانوئل مکرون، برنده نخستین دور انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه و همسر باوقار موطلایی‌اش، بریژیت دست در دست قدم به مراسم پیروزی در انتخابات گذاشتند و روی صحنه یکدیگر را در آغوش کشیدند و بوسیدند.

در نطق آن روز، مردی که حالا در دور دوم انتظار می‌رود مارین لوپن را شکست دهد -‌با آن که تا یک سال پیش از آن و قبل از به راه انداختن جنبش مارش! (به پیش) عضو هیچ حزب سیاسی‌ای نبود- از همه کسانی که به او در رسیدن به موفقیتی چنان اعجاب‌انگیز کمک کردند، تشکر کرد.

سپس برگشت، به او لبخند زد و از ثابت‌قدم‌ترین حامی کارزار یعنی همسرش بریژیت سپاسگزاری کرد: «همیشه پشتیبان من است و به علاوه، بدون او من این آدم نمی‌شدم».

جمعیت تماشاچی در تایید این حرف دم گرفتند و نامش در تالار پیچید: «بریژیت! بریژیت! بریژیت!»

برای هر ناظر انگلیسی که ماجرای پشت پرده را می‌دانست این صحنه یادآور آن بود که اگر آقای مکرون یک‌شبه در دور نهایی پیروز شود، همچنان با پایبندی به سنت روسای جمهور خوب فرانسه و برای به تامل واداشتن و سرگرم کردن آنگلوساکسون‌های ملال‌زده ابعاد عاشقانه زندگی‌اش را خواهد داشت.

خانم مکرون که ۶۴ ساله است، هفت نوه دارد و ۲۵ سال از شوهر ۳۹ ساله و جوانش بزرگتر است. شاید این‌طوری بهتر باشد که [بگوییم] وقتی آن دو همدیگر را دیدند آقای مکرون ۱۵ ساله بود و خانم مکرون معلم متاهل یک مدرسه خصوصی که دخترش هم‌سن او و در همان کلاس بود.

گویا خانواده بریژیت تروینو که در شهر آمین واقع در شمال فرانسه شکلات‌ساز‌ان خوش‌نامی بودند (و حالا ناگهان به تولید ماکارون روی آورده‌اند) ابتدا راضی به رابطه او با آقای مکرون نبودند.

به گفته یک روزنامه‌نگار محلی که حافظه خوبی دارد این رابطه عاشقانه در مقطعی «جنجال فراوانی» ایجاد کرد.

بر اساس معیارهای انگلیسی‌ها این واقعه جالب است، اما واقعیت نسبتا کمتر ‌جذاب این ماجرا چنان که زوج مکرون و نزدیکانشان نشان داده‌اند این است که این رابطه شاید زیادی وفادارانه باشد (شاید کمی زیادی شبیه کتاب‌های نشر میلز‌اند بون است‌) و به این ترتیب آقای مکرون شایستگی ورود به معبد روسای جمهور بزرگ فرانسه را ندارد.

تاکنون مکرون حتی برای شکست فرانسوا اولاند، ساکن فعلی کاخ الیزه هم باید دست‌وپا می‌زد، کسی که سیاست‌هایش چندان موفقیت‌آمیز نبود، اما مردم را خیلی خوب سرگرم و دلشاد کرد، زیرا عکسی از او منتشر شد با چهره پوشیده پشت نقاب کلاه ایمنی موتورش هنگامی که برای دیدن بازیگری ۱۷ سال از خودش کوچکتر به خانه‌اش رفته بود.

این واقعه منجر به پایان رابطه‌اش با شریک رسمی زندگی‌اش، والری تریرویلر (ملقب به راتویلر) شد و دست‌کم موجب شد آقای اولاند قد کوتاه و عینکی جرات کند سگولن رویال را به عضویت کابینه خود درآورد، زنی که مادر چهار فرزند اولاند است و اولاند برای ازدواج با مادام تریرویلر او را ترک کرده بود.

با همه این احوال فرانسوی‌ها اولاند را آقای معمولی صدا می‌زنند که شاید پر بی‌راه هم نباشد، زیرا شهرت اولاند به زن‌بارگی در برابر شهرت والری ژیسکار دستن هیچ است. ژیسکار دستن کمی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۹۷۴ در یک خودروی حمل شیر ماجرای عاشقانه‌ای داشت و همراه زنی که همسرش نبود به خانه می‌رفت.

(محبوبیت ژیسکار دستن در نظرسنجی‌ها افزایش یافت، شاید به این دلیل که رای‌دهندگان زن نیز همچون مردان از معرفت رئیس‌جمهوری فرانسه که معشوقه‌اش را به خانه رسانده بود، خوششان آمد.)

البته نباید فرانسوا میتران بزرگ را هم فراموش کرد، کسی که در دوره ۱۴ساله ریاست‌جمهوری‌اش این واقعیت را پنهان کرد که بیشتر شب‌ها را با معشوقه‌اش و دخترشان مازارین که کسی از وجودش خبر نداشت، سر کرد.

در سال ۱۹۹۵ ژاک شیراک، نامزد جناح راست بر میتران سوسیالیست پیروز شد. عملکرد برق‌آسای شیراک موجب شده بود اطرافیان به او لقب «با دوش، پنج دقیقه» بدهند.

در برابر چنین شاهکارهایی، ماجرای عاشقانه آقا و خانم مکرون با وجود شروع غیرعادی‌اش کم‌ کم تبدیل به الگوی ملال‌آور تعهد خانوادگی می‌شود.

آن دو در لا‌پروویدنس همدیگر را دیدند، مدرسه خصوصی باشکوهی که عابدی به نام ژوسوت در شهر آمین بنیان گذاشت. بر‌اساس مطلبی که بعدها پاری‌مچ منتشر کرد او معلم برون‌گرای درس‌های لاتین، فرانسه و نمایش بود با موهای طلایی مدل بریژیت باردو که در ۲۰ سالگی با یک بانکدار اهل همان شهر ازدواج کرده بود.

آقای مکرون ۱۵ ساله عاشق نوشته‌های غول‌های ادبیات فرانسه نظیر آندره ژید و نوجوانی پرشور بود. گویا لارنس، دختر مادام اوزیه (نام آن دوره بریژیت) یک روز از مدرسه به خانه برگشته و از استعدادهای یکی از همکلاسی‌هایش که «پسری دیوانه و همه‌چیزدان است» با آب‌وتاب تعریف کرده است.

خانم معلم، مکرون ۱۵ ساله را اولین بار سر بازی او در نقش اصلی نمایشی به نام ژاک و اربابش در مدرسه می‌بیند، نمایشی نوشته میلان کوندرا نویسنده چک مهاجر که آثارش عمیقا فلسفی است.

مکرون ظاهرا بی هیچ خجالتی زنی را که سه فرزند داشت دعوت به همکاری در بازنویسی بخش‌هایی از نمایشنامه «هنر فرهنگستان» نوشته ادواردو دوفیلیپو می‌کند تا نمایشنامه را بسط دهند و ۱۵ نقش جدید در آن ایجاد کنند.

دیدارهای هر جمعه‌ آن‌ها با چنین منظوری آغاز شد. بی‌شک چنین رابطه‌ای بین دانش‌آموز و معلم  به تمامی از محدوده قانون فرانسه فراتر بود، زیرا طبق آن در مواردی که یکی از طرفین بر دیگری اختیارهایی داشته باشد سن رضایت دادن به رابطه جنسی ۱۸ سال است.

اما بریژیت بعدها اعتراف کرد: «رفته رفته مجذوب هوش او شدم. هنوز هم نتوانسته‌ام به تمامی به عمق آن راه پیدا کنم.»

کششی برق‌آسا میان آن‌ها در پیاده‌روی‌های طولانی کنار آبراه‌ها شکل گرفت.

او در مصاحبه با هفته نامه پاری‌مچ گفت: «خودم حس فروافتادن داشتم. او هم.»

طبق گزارش مجله‌های فرانسوی، این عشقی بود که باید بر همه چیره می‌شد. معلم متاهل به پسر نوجوان گفت که باید او و آمین را ترک کند تا تحصیلات خود را در دبیرستان نخبگان هانری چهارم در پاریس به پایان برساند.

اما  بریژیت سال گذشته در درد دل با مجله پاریس مچ گفت: امانوئل در ۱۷ سالگی به من گفت: «هر کاری می‌خواهی بکن، من با تو ازدواج خواهم کرد!»

او افزود: عشق همه چیز را با خود برد و مرا به سوی طلاق کشاند.

بریژیت ۵۴ ساله ۲۱ ماه بعد از طلاق گرفتن از بانکدار، آندره لویی اوزیه در اکتبر ۲۰۰۷ در شهر شیک «لو توکه» با مکرون ۲۹ ساله ازدواج کرد، شهری که در همان جا ساکن‌اند.

بریژیت لبخندزنان در آن مصاحبه به یاد آورد: امانوئل گفت «کاری می‌کنیم دهان مردم بسته شود.»

به گزارش مجله لی‌لاستره او لباس سفیدی به تن داشت «به کوتاهی لباسی که در شهر می‌پوشد» و در ادامه آمده است مکرون که دیگر در دل خاندان بورژوا و شکلات‌ساز بریژیت جا باز کرده بود در سخنرانی مراسم عروسی سپاسگزاری از فرزندان همسر جدیدش را از قلم نینداخت و گفت: «همین‌طور که هستیم دوست‌داشتنی هستیم.»

از قرار معلوم  در مورد عشقی هم صحبت کرد که «در مجموع رایج نیست، [بین] زوجی که به هیچ‌وجه عادی نیستند، گرچه از این صفت بیزارم و البته [بین] زوجی که وجود دارند.»

همان احساس‌هایی را بروز داد که در کتاب منتشر شده‌اش در ماه نوامبر به نام «انقلاب» آمده است. او در کتاب این عروسی را «تقدیس رسمی عشقی در آغاز مخفیانه، اغلب پنهان و دستخوش بدفهمی بسیاری از افراد» توصیف کرد.

گویا در حقیقت، مشارکتی پایدار «گفت‌وگویی ۲۵ سال پس از نخستین دیدارشان همچنان با دوام» و به قول برخی «بین دو روشنفکر» است.

دوست بریژیت، نویسنده‌ای به نام فیلیپ بسون به خبرنگاران گفت او یک بانو «غرق در دل‌مشغولی‌های ادبی» است. گویا میشل ولبک نویسنده، پیر آردیتی هنرپیشه و لین رنو بازیگر و کنشگر ایدز از مهمانان «ضیافت‌های» او بوده‌اند.

اما انگار ستایش او از همسرش را پایانی نیست. همسرش را در مصاحبه با پاری‌مچ «شخصیتی از سیاره‌ای دیگر» وصف کرد که «آمیزه‌ای از هوشی کمیاب با انسانیتی خارق‌العاده دارد و فیلسوفی‌ست که بانکدار و سیاستمدار شده است.»

همسرش نیز به وضوح برای نظرهای او ارزش قائل است به‌طوری که در زمان وزارتش او را به برخی از جلسه‌ها دعوت می‌کرد.

ماه پیش بود که آقای مکرون تایید کرد بریژیت در جایگاه «همسر نامزد انتخابات» فقط نقش حمایتی و منفعل را ایفا نمی‌کند و نکرده است.

او به حامیانش گفت همسرش هرگز فقط «پشت سر» او نخواهد بود. «اگر انتخاب شوم - نه، ببخشید، در صورتی که انتخاب شویم - او هم نقش و جایگاهی خواهد داشت.»

بریژیت در سال ۲۰۱۵ برای حمایت از همسرش که در آن زمان وزیر اقتصاد فرانسه بود، تدریس را کنار گذاشت و پیش از آن نیز با نشان دادن جنبه‌ برون‌گراتر این بانکدار سابق شرکت سرمایه‌گذاری روچیلد اعتبار به دست آورده بود.

او همچنین با آینده‌نگری به اطرافیان خود هشدار داد که «سخنان درست و نادرستی» در مورد همسرش به گوششان خواهد رسید. مانند شایعه کذبی که در مورد رابطه همجنس‌گرایانه با ماتیو گال، مدیر اجرایی رادیو فرانسه منتشر شده بود و مکرون زیرکانه بر آن خط بطلان کشید و نشان داد همچنان رابطه صمیمانه‌ای با همسرش دارد.

او در یک گردهمایی انتخاباتی در ماه فوریه گفت: بریژیت خوشش نمی‌آید. به لحاظ فیزیکی هم باور نمی‌کند بتوانم چنین کاری بکنم. از صبح تا شب زندگی من خبر دارد. من که نمی‌توانم خودم را دو شقه کنم. اگر در شهر سر میز شام بگویند که با ماتیو گال زندگی دیگری هم دارم، لابد هولوگرام من زیرآبی رفته است چون خودم که نیستم!

نزدیکان خانواده مکرون می‌گویند حقیقت را باید در سخنان تیفاین ۳۳ ساله، کوچک‌ترین دختر بریژیت یافت که گفت: «زوج‌های اندکی را می‌شناسم که تا این حد خوش‌بخت باشند.»

رابطه امانوئل مکرون و بریژیت شاید اندکی با سنت سیاسی مرسوم در فرانسه ناهمخوان باشد.

اختلاف سنی‌شان کمابیش مانند اختلاف سنی بین رئیس‌جمهوری دونالد ترامپ ۷۰ ساله که هم مرد است و هم پدربزرگ با همسرش ملانیا ۴۶ ساله است، اما بنا به دلایلی شاید نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد مثل توضیحی که مجله اخبار روز فرانسه لکپسرس (L'Express) با استفاده از واژه فرانسوی نوه‌ (پتی-آنفان) زحمت آن را کشید: «زمانی که این مرد سی و چند ساله [مکرون] درباره رفتن به دیدن بچه‌های کوچکش در آخر هفته صحبت می‌کند، منظورش فرزندان کوچک خودش نیستند، بلکه درباره نوه‌های همسرش صحبت می‌کند».

به نظر می‌رسد این توضیح  در مورد مردی که شاید به زودی رئیس‌جمهوری فرانسه شود و همسرش گویا باشد.