مجله تایم دیروز فهرست صد چهره تاثیرگذار سال 2019 را نشر کرد. در بخش رهبران هفت سیاستمدار آمریکایی در این فهرست قرار دارند. الکساندرا اوکازیو کورتز یکی از آن ها و جوان ترین نماینده کنگره آمریکاست. یک ماه پیش نیز دبیران مجله تایم در کنار تصویر وی که روی جلد این مجله قرار گرفت این عبارت را نوشته بودند: " اعجوبه؛ چگونه الکساندرا اوکازیو کورتز آذرخش امید آمریکا شد." هیچ چیزی در مورد کارنامه سیاسی او متعارف و معمولی نیست: چپ دموکرات، هواخواه برنی سندرز و از نسل وای.
در اوایل سال گذشته، کورتز 28 ساله با درآمدی اندک و ساکن یکی از محروم ترین محله های نیوریوک تصمیم می گیرد تا شانس خودش را برای انتخابات مقدماتی برای راهیابی به کنگره آمریکا بیازماید. رقیب او جو کرولی از غول های سیاسی حزب دموکرات؛ ده بار نماینده کنگره از حوزه انتخابی چهاردهم شهر نیوریوک و چهارمین چهره پر نفوذ حزب بود. در اوج ناباوری همگان، کورتز ناممکن ترین شکست انتخاباتی آمریکا را ممکن می سازد.
چند ماه بعد در نوامبر 2018 خبر پیروزی و رقابت نابرابر او در انتخابات میان دوره یی، شور بی سابقه ای در آمریکا بر پا می کند. کورتز به واشنگتن می رود و با قدرتمندترین های این شهر گلاویز می شود. طرح سبز او برای تولید انرژی و حفاظت از محیط زیست، حزب جمهوری خواه و رییس جمهوری را عصبی می کند. راست محافظه کار بر او می شورد و نام کورتز در صدر فهرست دشمنان حزب جمهوری خواه قرار می گیرد. کورتز اهل عقب نشستن و تهدید پذیری نیست. هر روز با پرسشگری منتقد و منسجم مقام های حکومتی را در مجلس به زانو در می آورد. در مباحث کلان اقتصادی و سیاسی آمریکا با محتوا و جسارت حرف می زند و ائتلاف او با زنان تازه وارد به کنگره آمریکا باعث می شود که جمهوری خواهان او را رهبر فراکسیون انقلابی کنگره بدانند. این ها بخشی از کار روزانه رهبر جوانیست که باور دارد سیستم در آمریکا ملیون های آمریکایی را مایوس ساخته است؛ بیمه صحی حق مسلم شهروندی آمریکایی هاست؛ دسترسی به نظام آموزشی عادلانه افزایش یابد و از همه مهم تر مزد چهل ساعت کار در یک هفته باید به حدی باشد که هیچ آمریکایی در فقر به سر نبرد.
مخالفان کورتز در حزب جمهوری خواه، راست محافظه کار و ملی گرا دیدگاه های او را در تناقض با ماهیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشوری به نام ایالات متحده آمریکا می دانند. کورتز از دید آن ها یک سوسیالیست _ کمونیستی است که می خواهد حتا " گاوهای آن را بکشد و مانع برگر خوردن آن ها شود." از مچ مکنال، تا پاول راین، از لندی گراهام تا شان هانتی بر این عقیده اند که کورتز جای در سیاست و اقتصاد یک کشور کاپیتالیستی ندارد و تلاش برای این که آمریکایی ها حق دسترسی به بیمه صحی و دستمزد مناسب داشته باشند، یک آیده آل کاپیتالیستی نیست و تنها می تواند در جماهیر اتحاد شوروی اتفاق بیفتد.
در جبهه دموکرات های میانه رو ،آن های که میانه خوبی با لابی شرکت های بیمه، تولیدکنندگان سلاح و ادویه و بانک های بزرگ دارند، کورتز چهره محبوبی نیست. زبان تند او رابطه آن ها را با تمویل کنندگان تاریخی شان برهم می زند. کورتز هرچند عضو حزب دموکرات است، اما آنقدر " دموکرات" نیست که "درست گفتن در مورد امر سیاسی" را بلد باشد و با پول هنگفت شبکه لابی گران آمریکایی برای عادلانه کردن! مناسبات اقتصادی و سیاسی آمریکا مبارزه کند. برای پیران کارکشته کادر رهبری حزب دموکرات کورتز یک موهبت مقطعی است. برای این که توازن قدرت در مواجهه با راست افراطی و پوپولیسم فزاینده ترامپ به نحوی حفظ شود، دموکرات های در کوتاه مدت به چهره های محبوب، جنجال آفرین و سلیبرتی های سیاسی همچون کورتز، ایلهان عمر و رشیده طالب ضرورت دارند. در درازمدت اما کورتز جوان و روایت مترقی و عدالت خواهانه او تهدید استراتژیک و جدی به حاکمیت پیران فرسوده بر حزب دموکرات است که سال هاست در تبانی با "تشکیلات" از شکل گیری یک گفتمان جدی سیاسی در آمریکا جلوگیری کرده اند.
ظهور پدیده کورتز در آمریکا بیشتر شبیه یک درام هالیودی است. به همین دلیل حتا مخالفان سیاسی او با همه نفرت و انزجاری که از شخصیت محوری این درام دارند، به نحوی به او و تحولات سازنده زندگی پرشتاب او حسد می برند. اصلا از کجا معلوم که پنهانی او را و تحقیق "رویایی آمریکایی" او را تحسین نکنند. فکر می کنید چرا باید فاکس نیوز در 42 روز بیش از سه هزار بار نام او را ببرد؟
سطر پایانی یادداشت سناتور الیزابت وارن به مجله تایم در مورد کورتز پیام مهمی دارد: " و او ( کورتز) فقط در شروع کار است."