شورای شهر تهران اخیرا با طرحی موافقت کرده که به موجب آن نام محمدرضا شجریان و تعدادی دیگر از هنرمندان معاصر بر تابلوی خیابان های مناطق شمالی و غربی تهران نقش بندد. برای «فهرست امید» که به کمک عبارت «تکرار می کنم» محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران به پنجمین شورای شهر راه یافت و نتوانست امیدهای اصلاح طلبی را زنده کند، مصوبه اخیر،اقدامی فراتر از انتظارهایی است که به صفر رسیده بود.
برخی این اقدام را نمایشی و با انگیزههای انتخاباتی توصیف می کنند. گروهی هم بر این باورند فارغ از انگیزه این تصمیم گیری، نامگذاری خیابان ها به نام چهره های پیشکسوت هنر و ادبیات ایران گامی مثبت است، به خصوص که نام هایی مانند محمدرضا شجریان مطرح باشد.
در بیانیه شورای عالی خانه موسیقی که شجریان اکنون ریاست افتخاری آن را بر عهده دارد، آمده است: «هرچند اقدام شورای شهر در نامگذاری گذرگاهها به نام اهالی فرهنگ دیر هنگام بوده، اما به هر روی پیشنهاد اخیر بویژه ذکر نام استاد محمدرضا شجریان که سالها از حقوق شهروندی و فعالیت حرفهای محروم بوده است، جای تقدیر و تشکر دارد».
شجریان در تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری بحث برانگیز سال ۸۸، در کنار مردم قرار گرفت و در پاسخ به محمود احمدی که رای دهندگان را خس و خاشاک خوانده بوده، گفت:«من هم خس و خاشاکم». پس از آن حمله تندروها برای بایکوت این چهره مردمی آغاز شد،کنسرت های وی مجوز نگرفتند و ربنای مشهور او از برنامه های ماه رمضان حذف شد. اما محبوبیت شجریان در بین مردم به اندازه ای است که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در تبلیغات انتخاباتی سعی کرد با ابراز علاقه نسبت به این استاد موسیقی اصیل، حمایت مردم را به دست آورد. اکنون نیز شورای شهر تهران امیدوار است به کمک نام شجریان، سرمایه سیاسی کسب کند.
شیوه نامگذاری خیابان ها و معابر در ایران بیش از هر کشور دیگری دچار سیاست زدگی است. پس از انقلاب اسلامی، از اردیبهشت ۵۸ تا آبان ۵۹، شورای نامگذاری شهرداری در دولت موقت، نام ۵۰۰ خیابان و معبر را با توجیه طاغوتی یا غیراسلامی بودن، تغییر داد. تنها شمار معدودی از خیابان ها مانند دماوند، بهارستان، راه آهن و کریمخان به نام سابق باقی ماندند. اما این پایان ماجرا نبود. در سال های گذشته، تلاش ملی گرایان برای تغییر نام یک خیابان به نام محمد مصدق به نتیجه نرسید و پهلوی سابق،ولیعصر نام گرفت؛ اما برای سطلنت طلبان هنوز هم نام طولانی ترین خیابان تهران، پهلوی است.
در خیابان های تهران ردپای ایدئولوژی و اندیشه های انقلابی رادیکال هم خودنمایی می کند. مانند نام بابی ساندز که بر کوچه کناری سفارت انگلیس جا خوش کرد و خیابان وزرا که نام خالد اسلامبولی، ضارب انور سادات، رئیس جمهور اسبق مصر را یدک می کشد. از سوی دیگرحدود درصد خیابان ها به نام شهدا نامگذاری شده و تازه ترین نمونه نام میدان کاج سعادت آباد است که به نام تهرانی مقدم، شهید هسته ای تغییر کرد.
حالا نیز شورای شهر تهران می خواهد نام هایی بر خیابان های شهر نقش ببندد که بسیاری از آنها مغایر با دیدگاه های سیاسی و ایدئولوژیک گروهی است که تابلوی نوفلوشاتو را در اعتراض به توهین به پیامبر در فرانسه پایین کشیدند و هنوز می خواهند تهران خیابانی به نام انتفاضه داشته باشد.
علاوه بر شجریان که پس از انتخابات ۸۸ به چهره مغضوب حاکمیت تبدیل شد، نام های دیگری مانند فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، محمد علی سپانلو و... نیز در فهرست شورای شهر به چشم می خورد که محافظه کاران دیدگاه تندی علیه آنها دارند. آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی که خود طبع شعر دارد، شاعرانی مانند فروغ را «ولنگار» توصیف می کند. روزنامه کیهان که به انعکاس دیدگاه های بیت رهبری شهرت دارد نیز در یادداشتی می نویسد، شورای شهر تهران به جای پرداختن به موضوعات اساسی و زیرساختی مشغول بازی اسم-فامیل است.
همین موضع گیری ها موجب شده است که برخی اجرایی شدن مصوبه شورای شهر یا دست کم اجرای کامل آن را دشوار بدانند. طبق قوانین در صورتی که در دو هفته آینده فرمانداری تهران یا دیوان عدالت اداری دلایل موجهی در مخالفت با این طرح ارایه کنند یا اینکه شورای نظارت بر عملکرد شوراها این مصوبه را خلاف قوانین اعلام کند، اجرای آن امکانپذیر نخواهد بود. در غیر این صورت باید مصوبه را اجرا کرد.
روشن نیست در شرایطی که رهبران جنبش سبز که جمهوری اسلامی آنها را فتنهگر میخواند، همچنان در حصر به سر میبرند، چگونه نام شجریان به عنوان حامی این جنبش بر خیابان فلامک در شهرک غرب نقش میبندد. شاید فهرست شورای شهر کوتاه تر شود؛ شاید هم این مصوبه به سرنوشت پرونده خیابان خالد اسلامبولی تبدیل شود که از سال ها پیش در کشاکش نبرد قدرت جریان های سیاسی، همچنان باز مانده است.