نزدیک به دو هفته از آتشسوزی جنگلهای شرق افغانستان میگذرد و شعلههای آن با ارزشترین جنگلهای افغانستان را میبلعد. دامنه این آتشسوزی که نخست در استان نورستان آغاز شده بود، حالا به استانهای کنر و لغمان در همسایگی نورستان نیز رسیده است. در حالیکه روزانه دهها ویدیو از تداوم آتشسوزی در جنگلهای شرق افغانستان به نشر میرسد، طالبان ادعا دارند که آتشسوزی را مهار کردهاند.
خبرگزاری دولتی باختر که زیر کنترل طالبان است، به تازگی به نقل وزارت رسیدگی به حوادث طبیعی گزارش داده است که آتشسوزی جنگلهای نورستان و کنر مهار شده است.
در این گزارش از سوی وزارت رسیدگی به حوادث طبیعی گفته میشود که گزارش برخی از رسانهها که در خصوص ادامه آتشسوزی در جنگلهای کنر و نورستان، حقیقت ندارد و وزارت رسیدگی به حوادث طبیعی در همکاری با تیم فنی ریاست عمومی رسیدگی به حوادث وآتشنشانی وزارت امور داخله (کشور) و مردم محل، آتشسوزی را کاملا مهار کرده است.
این خبر در حالی منتشر میشود که منابع محلی از گسترش آتشسوزی به سوی جنگلهای استان لغمان نیز خبر میدهند. این آتشسوزی نزدیک به دو هفته پیش، پس از وقوع درگیری میان دو قبیله منطقه بر سر جمعآوری محصول جلغوزه ( چلغوز) آغاز شد. گفته میشود طالبان که طرف یکی از این قبیلهها را گرفته بودند، جنگلهای جلغوزه را در دو منطقه شهرستان نورگرام در استان نورستان آتش زدند. پس از آن به دلیل وزش باد، دامنه آتشسوزی گسترش یافت و تلاش مردم محل هم اثری نبخشید و حالا این آتشسوزی به دو استان مجاور نیز گسترش یافته است.
جنگلهای جلغوزه در افغانستان یکی از منابع عایداتی مهم این کشور است. سالانه میلیونها دلار از صادرات جلغوزه به کشورهای خارجی به افغانستان وارد میشود و یکی از اقلام مهم صادراتی افغانستان به شمار میرود. حالا طالبان در کمال بیخیالی و بیتفاوتی به سوختن درختان باارزش جلغوزه در شرق افغانستان چشم دوختهاند و جز درخواست کمک از کشور چین، کوچکترین اقدامی برای مهار آتشسوزی نکردهاند. به نظر میرسد که سوختن این درختان برای طالبان خوشآیند نیز باشد.
اما این تنها عملکرد طالبان در قبال مسائل اجتماعی و اقتصادی نیست که بحرانآفرین شده است. در مجموع، طالبان در ۱۰ ماه گذشته به عمد نظام اجتماعی و اقتصادی افغانستان را تخریب کردهاند. برخلاف ادعاهای طالبان مبنی بر تداوم فعالیت نظام اداری دولتهای سابق، در واقع این نظام در حال فروپاشی است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طالبان بیشتر به صورت سنتی و بدوی در افغانستان دولتسازی کردهاند. به گفته شماری از کارمندان دولت که طالبان آنان را کنار گذاشتهاند، این گروه دیگر از هیچ سیستم دیجیتال برای فعالیتهای حکومتی استفاده نمیکنند، و قرار است به زودی سیستم بانکداری اسلامی را جایگزین سیستم بانکداری متعارف کنند. این امر باعث میشود تا ارتباط بانکی میان بانکهای داخلی افغانستان با هر نظام بانکی جهانی کاملا قطع شود و در نتیجه، بانکهای داخلی نیز سقوط میکنند.
گزارشهای زیادی در دست است که طالبان تسلیحات پیشرفته نظامی را که امریکا در افغانستان به جا گذاشته اند، به پاکستان و حتی کشورهای دیگر میفروشند. برای طالبان که عادت به جنگهای چریکی دارند، تانکهای فوق پیشرفته آمریکایی چیز خارقالعاده ای نیست. تنها مقاومتی که در مقابل طالبان در حال حاضر وجود دارد، در منطقهای است که حضور تانکها و نفربرهای زرهی را منتفی میکند.
طالبان برای حمله به مقاومت ملی نیاز به نیروی هوایی دارند که در حال حاضر کمترین بخش آن در دسترس آنان است. با این حال، طالبان سریعا هلیکوپترهای نظامی را برای عملیات در پنجشیر فعال کردند. از سوی دیگر، بر خلاف ادعای طالبان در مورد اتفاق نظر و یکدستی این گروه، واقعیت این است که اختلاف نظر و تنشهای قدرت میان آنان حتی حکومتداری را با چالش روبهرو کرده است.
این گروه حتی در باب مسائلی مانند حجاب و حضور دختران در مدارس نیز با هم اختلاف دارند. شبکه حقانی به رهبری سراجالدین حقانی در تلاش است تا به هر نحو ممکن قدرتش را بر تمامی ارکان «امارت اسلامی» بسط دهد. اما از سوی دیگر، شورای کویته نیز که بیشتر از طالبان قندهاری تشکیل شده است، در تلاش قبضه کامل قدرت است.
بسیاری از تحلیلگران سیاسی مسایل افغانستان، پیشبینی میکنند که احتمال درگیری مسلحانه میان رقبا متصور است و این درگیری هر لحظه امکان دارد بروز کند. به دلیل اینکه بر خلاف ادعای طالبان، ساختار تشکیلاتی آنان یکدست نیست، کودتا هم در حکومت آنان ممکن نیست. یعنی این امکان که شبکه حقانی با یک کودتا تمامی قدرت را به دست بگیرد، یا طالبان قندهاری یکباره شبکه حقانی را حذف کنند، و بدنه حکومت در سطوح مختلف به آن حرکت تن دهد، وجود ندارد. تنها درگیری و جنگ خونین داخلی میتواند قدرت بلامنازع را به یکی از آنها انتقال دهد.
در مجموع، قدرت در حال حاضر در دست تعدادی از ملایانی است که تمام دانش نصفه و نیمهشان در مدارس دینی شکل گرفته است. آنان هیچ نیروی متخصصی برای استوار نگاه داشتن نظام اداری افغانستان که در طول ۲۰ سال گذشته، فارغ از فساد اداری آن، به صورت جا افتاده و معیاری شکل گرفته است، ندارند.
طالبان اکثریت متخصصان را نیز از دولت بیرون راندهاند. در چنین وضعیتی، در واقع این گروه تمام سیستم را به دست شماری از همپیمانهای خود در سازمان استخباراتی «آیاسآی» دادهاند. گفته میشود که مشاوران پاکستانی در لباس افغانستانی در اکثریت ادارات دولت طالبان حضور دارند. سازمان استخباراتی پاکستان مسلما این وضعیت را همچنان حفظ خواهد کرد. زیرا به این ترتیب، سلطه آنان بر طالبان نیز تداوم خواهد یافت. طالبان نیز که هیچ دورنمای سیاسی برای حفظ قدرت ندارند، افغانستان و جامعه ۳۷ میلیونی آن را همچنان به سوی قهقرا خواهند برد.