پس از دو سال وقفه در برگزاری مراسم ازدواج جمعی و دولتی (بهدلیل همهگیری ویروس کرونا)، اولین مورد از این نوع مراسم در دانشگاه تبریز در ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ برگزار شد. با توجه به این که اسلامگرایان ازدواج را راهی برای خانهنشین کردن زنان، افزایش جمعیت، کاهش بدحجابی و رام کردن جوانان میدانند و میخواهند هزینه ازدواج را کاهش دهند، این نوع مراسم جمعی را در دوران پس از کووید، دولت رئیسی ترویج خواهد داد. در گذشته نیز هر از چندگاهی، دستگاههای حکومتی مثل سپاه، نمایندگی ولایت فقیه در دانشگاهها، بسیج و دیگر نهادهای دولتی مراسم ازدواج جمعی برگزار میکردند تا بنا به ادعای خود باعث شوند زوجها این مراسم را کمهزینه برگزار کنند و هم افراد را به ازدواج تشویق کنند. اینها ظاهر ماجرا است، هدف حکومت دینی از مداخله در امر ازدواج و برگزاری این نوع مراسم فراتر از صرفهجویی و تشویق ازدواج است.
تاثیر ازدواج جمعی بر افزایش آمار ازدواج کردهها
در ابتدای عمر جمهوری اسلامی، این نوع ازدواج را انجمنهای اسلامی برگزار میکردند. با مرگ سریع انجمنهای اسلامی در ابتدای دهه ۶۰، نهادهای حکومتی و دولتی این امر را بر عهده گرفتند. این نوع مراسم را در کشور حدود ۴۰ سال است که دولت و نهادهای انقلابی و نهادهای تحت نظر رهبر برگزار میکنند. اما تاکنون هیچ تحقیقی در مورد موفقیت این نوع ازدواجها انجام نشده است تا ببینیم واقعا این نوع ازدواجها تا چه حد به افزایش ازدواج کمک کرده یا موفقتر یا ناموفقتر از دیگر ازدواجها بودهاند. نویسنده این مطلب که شاهد برخی از این نوع مراسم در دوران دانشجویی بوده است تا حدی که خبر دارد بسیاری از آن ازدواجهای انقلابی و جمعی اوایل دهه ۶۰ به طلاق منجر شده است اما نمیتوان یک مورد را به بقیه تعمیم داد.
تحولهای مربوط به افزایش و کاهش ازدواج و نرخ پایداری آن در طول عمر رژیم اسلامی نشان میدهند که مهمترین عوامل عبارت بودهاند از عوامل اقتصادی مثل نرخ بیکاری و فقر و سطح انتظارهای افراد از زندگی. از این جهت، کارهای معمول روحانیون مثل تشویق ازدواج کودکان یا جهیزیه دادن سپاه یا وام ازدواج و ازدواج جمعی تاثیری بر افزایش ازدواج نداشته است.
مراسم ازدواج: پدیدهای جمعی یا شخصی
اما ازدواج میان دو نفر یک امر فردی و خانوادگی است. تنها در نظامهای سوسیالیستی و جمعگرا ازدواج به پدیدهای جمعی و فراتر از نهاد خانواده و دوستان نزدیک تبدیل میشود. اسلامگرایان مشخصا جمعی کردن ازدواج را از سوسیالیستها گرفتهاند چون در سنت مذهبی صیغه ازدواج میان دو نفر خوانده میشود و نه انبوهی از زوجها و مراسم با حضور اعضای خانواده و دوستان انجام میشود و نه هم حزبیها و رفقای ایدئولوژیک. همچنین در ایران، مراسم ازدواج همیشه به یک زوج تعلق داشته است و نه انبوهی از زوجها. در روستاها نیز، علیرغم روابط خویشاوندی، ساکنان روستا در حرکت عروس از خانه خود به خانه داماد آنها را همراهی میکردند و در مراسم خانوادگی همه حضور نداشتند. حتی ازدواج چند زوج هم اگر بوده ازدواج زوجهایی از یک خانواده بوده است مثل ازدواج همزمان دو برادر یا دو خواهر از یک خانواده.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آرزوی دختران و پسران ایرانی امروز در باب این ازدواج این است که مراسم ویژه و منحصربهفردی برای خود داشته باشند، از انتخاب گل تا کیک عروسی و از لباس عروس تا موسیقیای که در مراسم پخش میشود. زوجها میهمانان مراسم را دستچین میکنند چون نمیخواهند همه عالم را در شادی خود شریک کنند و میخواهند گروهی خاص را در این شادی شریک کنند. جمعی بودن مراسم همهی این امور را منتفی میکند. در مراسم ازدواج عروس و داماد میخواهند یک شب به ستارگان مجلس تبدیل شوند اما ازدواج جمعی این ستاره بودن را از آنها میگیرد.
حق انتخاب از میان گزینهها
ممکن است در عروسیهای خانوادگی افراد انتخابهای بسیار متفاوتی در مورد جزئیات مراسم داشته باشند و حتی عروسی بسیار سادهای برگزار کنند. این انتخاب خود آنها است. اما در عروسیهای جمعی انتخاب شخصی هیچ نقشی ندارد. این برگزارکنندگان دولتیاند که تصمیم میگیرند چه کسانی به مراسم دعوت میشوند، کدام شخصیت سیاسی یا مذهبی در عروسی سخنرانی میکند (مقام دولتی برگزارکننده از این امکان معمولا صرف نظر نمیکند)، کدام کمدین دست چندم برای اجرا دعوت میشود، روز عروسی چه زمانی باشد (معمولا ایام تولد مقدسان شیعه)، دعوتشدگان چگونه دست بزنند یا شادی کنند و لباس عروس و دامادها چه باشد. در مراسم دولتی معمولا صدای صلواتها و دست زدنها در هم فرو میروند.
حضور در عروسی جمعی درست مثل این است که عروس و داماد به مراسم زوجهای دیگری که خود هیچ نقشی در آن نداشتهاند، بروند. الگوی حکومت تمامیتخواه در اینجا نفی فردیت و انتخابهای شخصی و تبدیل کردن افراد به اتم در یک جامعه تودهوار است. کمونیستها/سوسیالیستها، فاشیستها و اسلامگرایان عاشق چنین جامعهای هستند و آن را بهعنوان نفی منیت و نفس اماره و ایثار برای خلق به افراد میفروشند. نام واگذاری اختیارها در همه حیطههای شخصی به حزب، دولت و روحانیت را کنار گذاشتن خودخواهی و خودمحوربینی گذاشتهاند. اخلاق ایدئولوژیک نه اخلاق بلکه نفی اخلاق با نفی انتخابهای فردی است. معنای یک عروسی خاص برای یک زوج و اعضای خانواده با انتخابهای شخصی آنها تعین پیدا میکند.
اگر ازدواج جمعی بدون دخالت دولت انجام شود پیامدهای تودهوار آن بهشدت کاهش مییابد، چون گروهی از افراد مجبورند جمع شوند و بر سر نحوه برگزاری با هم به توافق برسند و در نتیجه افراد نقش حداقلی در نحوه برگزاری مراسم دارند. بدترین نوع ازدواجهای جمعی ازدواجهایی است که نهادهای دولتی آنها را ترتیب دادهاند چون همه مراسم از بالا دیکته میشود.
عروسی یا عزا؟
مراسم ازدواج جمعی حکومتی در ایران به تنها چیزی که شباهت ندارد مراسم عروسی است. این مراسم در سالنهای بزرگ برگزار میشود که مهمانان مثل مراسم سخنرانی از ابتدا تا انتها بر سر جایشان مینشینند و حرکتی ندارند، عروسها و دامادها نیز در همین صندلیها نشستهاند. سخنرانی یا برنامه استندآپکمدی که به نشستن روی صندلیها اضافه شده است در نهایت این مراسم را به یک شو خستهکننده و تبلیغاتی دولتی تبدیل میکند. در سراسر تاریخ ایران و در مناطق مختلف آن، عروسی مراسمی برای رقص و پایکوبی و شادی و شادخواری بوده است. عروسیهای ایدئولوژیک درتاریخ اجتماعی ایران سابقهای ندارد و اختراع اسلامگرایان است. حتی پیش از انقلاب در عروسیهای روحانیون مردم عادی گوششان به درخواستهای داماد نبود و خانواده دو طرف رقص و پایکوبی و مراسم سفره عقد خود را برگزار میکردند.
ملتی بدون خاطره
جشنها و مراسم خانوادگی و شخصی برای افراد خاطرات شخصی میسازند. یک حکومت تمامیتخواه بهدنبال آن است که همه خاطرات افراد در چارچوب گفتمانها و روایتهای حکومتی باشد. حکومت دینی تمامیتخواه از این که در یک عروسی خانوادگی اتفاقهایی بیفتد که بیرون از دایره نظارت و کنترل آن است هراسان است. اما عروسی جمعی این مشکلات را ندارد. همچنین عروسی جمعی در ایران در باغی بیرون شهر بهطور مختلط، با حضور زنان بیحجاب، مشروبات الکلی و رقص مهمانان برگزار نمیشود. اگر قرار باشد مردم در همه لحظهها مقررات حکومتی را رعایت کنند همه ساعات آنها باید با برنامههای حکومتی پر شود. عروسی یا مهمانیهای دیگر بخشی از این برنامهها هستند.
جبران تاراجها
سپاه و دیگر نهادهای انقلابی منابع یک کشور را تاراج کرده و حق یک زندگی آبرومندانه را از اکثر جوانان گرفتهاند. آنها تلاش میکنند با تهیه جهیزیه یا برگزاری عروسی جمعی جوانان را به ایدئولوژی خود جذب کنند. سپاه به صدها هزار جوان غیرایرانی ماهی حدود ۵۰۰ دلار (۱۶ میلیون تومان) حقوق میدهد اما کسی که تازه لیسانس خود را گرفته است حتی در رشتههایی مثل کامپیوتر ماهی حدود ۶ تا ۸ میلیون تومان حقوق میگیرد. این فرایند در همه نظامهای ایدئولوژیک به یک شکل رخ میدهد: حکومت دست در جیب مردم کرده و آن را خالی میکند و مردم را به نان شبشان محتاج میکند و بعد با پولپاشی اندک تلاش میکند وفاداری آنها را بخرد.