در میان ضربههای سنگین افراطگرایی دینی و زنستیزی که هر روز محکمتر بر فرق زنان افغانستان نواخته میشود، شهر کابل روز پنجشنبه ۱۶ تیرماه (۷ ژوئیه)، شاهد یک رویداد نادر فرهنگی بود؛ دهها تن از زنان شاعر و نویسنده افغان زیر یک سقف جمع شدند و مجلس شعرخوانی برگزار کردند. رسانههای داخلی و بینالمللی نیز در این برنامه حضور داشتند. عنوان برنامه «رنا» بود که در زبان پشتو به معنای روشنایی است و هدف این زنان، دادخواهی برای گشایش مدارس دخترانه بود.
هرچند تجمع زنان با هماهنگی و به دستور طالبان در افغانستان، موضوع جدیدی نیست، زیرا این گروه در ماههای اخیر بارها مجالسی در حمایت از حجاب اجباری یا حمایت از حاکمیت طالبان برگزار کردهاند و زنان برقعپوش با حجاب و روبندهای سیاه و بلند را همچون عروسکان خیمهشببازی مقابل دوربین گذاشتهاند، اما مجلس شعرخوانی روز پنجشنبه را میتوان یک رویداد نادر دانست، زیرا زنانی که در این برنامه حضور داشتند، نه حجاب سیاه یا برقع بر سر داشتند و نه در تکریم طالبان سخن گفتند.
زنان شرکتکننده در این مجلس، شاعران و نویسندگانی بودند که به زبانهای پشتو و فارسی شعر خواندند و حرفهای دلشان را مقابل دوربین رسانهها بیان کردند. برخلاف دستور طالبان در مورد حجاب اجباری سیاهرنگ و برقع، زنان حاضر در این برنامه، لباسهای رنگی و حتی لباسهای سنتی افغان به تن کرده بودند و با آرایشهای معمول زنان در افغانستان، مقابل دوربینها ظاهر شدند.
نکته قابل تامل دیگر هم این بود که برگزارکنندگان این برنامه و نیز بیشتر زنانی که شرکت کرده بودند، از قوم پشتون بودند؛ یعنی زنانی همقوم و همزبان با طالبان و زنانی که این گروه مدعیاند برقع یا حجاب بلند سیاه بخشی از فرهنگشان است، اما این زنان پشتون علیه پوشش اجباری حرف زدند و خواستار آزادیها و حقوق انسانیشان شدند.
هوگی امیل، زن شاعر و نویسنده پشتون که مسئولیت برگزاری این برنامه را به عهده داشت، در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه به آنچه زنان پیش از ظهور طالبان در افغانستان داشتند اشاره کرد و گفت: «در کشوری که آهنگ بود، شعر بود، آزادی بود، از بین بردن همه اینها یک جفای بزرگ است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او گفت آنچه طالبان از اسلام تعریف میکنند، در اسلام وجود ندارد: «من در حیرتم که این (اسلام طالبانی) چه مدلی از اسلام است که با هرچه که زیبا باشد، مشکل دارد.» او به فشارها و سرکوب زنان اشاره کرد و گفت: «این خیلی دردآور است که موسیقی، شعر و احساس را از ما گرفتهاند.»
شعرهایی که در این برنامه خوانده شد از عاشقانهها و احساسهای زنانه تا مادرانهها و احساسات ملی و وطنپرستی را به تصویر میکشید. زنانی که در این برنامه شعر خواندند، سخنرانیهای کوتاهی نیز در مورد آزادیهای فردی و حقوق انسانی زنان داشتند.
لیمه رحمانی، دانشجو ادبیات و شاعر پشتو زبان، به آژانس خبری فرانسه در واکنش به نقض حقوق زنان در افغانستان، گفت: «خواستن حق نباید برای ما یک ترس باشد، چرا یک مرد میتواند بهراحتی حقاش را طلب کند، ولی یک زن محکوم به سکوت است. باید همه حق بلند کردن صدا را داشته باشند.»
او در سخنرانیاش نیز به محکومیتها و فشارهای اعمال شده بر زنان، ازجمله منع تحصیل برای دختران نوجوان و منع کار زنان اشاره کرد و آن را خلاف انسانیت دانست.
تجمعهای فرهنگی در افغانستان در ۲۰ سال گذشته آرام آرام به بالندگی رسیده بودند و سالانه دهها جشنواره کوچک و بزرگ فرهنگی و ادبی در کابل و شهرهای دیگر برگزار میشد. علاوه بر این در برخی از شهرستانها نیز انجمنها و مراکز فرهنگی وجود داشت که زنان و مردان اهل شعر، ادب و فرهنگ در کنار هم مجالس شعرخوانی، داستانخوانی و معرفی کتاب برگزار میکردند.
انجمن قلم افغانستان، یکی از نهادهای فرهنگی و ادبی بود که از سالها پیش بهطور مستمر نشستهای هفتگی شعرخوانی و داستان خوانی در کابل برگزار می کرد و دهها عنوان کتاب در افغانستان منتشر کرد. در کنار تجمعهای عمومی، شاعران و نویسندگان زن نیز جمعهای زنانه خود را در کابل و دیگر استانها، بهویژه استانهای پشتون نشین داشتند، اما با تسلط طالبان بر افغانستان، بنیاد فرهنگ، هنر و ادبیات در این کشور زیر فشار و دستورهای افراطگرایانه این گروه به لرزه درآمد و اعضای این نهادها به گوشههای کشور و جهان پراکنده شدند. در این میان، زنان شاعر، نویسنده و هنرمند بیشترین آسیب را متحمل شدند، زیرا طالبان هر گونه فعالیت فرهنگی و هنری را برای زنان منع کردند.
باور طالبان در زمینه کار و فعالیت زنان، چه در سطح وزارت امر بهمعروف و نهی از منکر و چه در سطح مقامهای محلی و استانی این است که زنان باید در خانه بمانند، فرزندان نیک (مسلمان و حامی طالبان) تربیت کنند و در نهایت در زمینه آموزش علوم دینی فعالیت کنند. یعنی نقش زنان در چهارچوب شریعت اسلامی طالبان، یک گام هم فراتر از چهاردیواری خانه و حیطه دین نمیرود و هرگز به فعالیتهای هنری، سیاسی یا ورزشی نمیرسد.