بر اساس نتایج نظرسنجی جدید موسسه اس.اس.آر.اس (SSRS) که دیروز از سیانان اعلام شد، محبوبیت جو بایدن به رقم نومیدکننده ۳۸ درصد رسیده است. نرخ محبوبیت رئیس جمهوری در قیاس با همه روسای جمهوری دیگر نیمه دوم قرن بیستم، پایینتر است و حتی یک درصد هم ازمحبوبیت دونالد ترامپ در حدود ژوییه ۲۰۱۸ کمتر است.
از این هم ویرانگرتر، نتایج این نظرسنجی نشان داد از هر ۱۰ نفر ۷ نفر میگویند بایدن توجه کافی به مشکلات اصلی کشور نکرده است. فقط ۳۰ درصد از نحوه مدیریت اقتصادی او رضایت دارند، و فقط ۲۵ درصد از نحوه مدیریت تورم. این [خبر] پس از آن [انتشار یافته] است که آمار هفته پیش اداره کار نشان داد که تورم به میزان حیرتآور ۹.۱ درصد (بالاترین میزان در ۴۰ سال گذشته) افزایش یافته است.
برخی نظرسنجیها نشان میدهد که دمکراتها در انتخابات عمومی دست بالا را دارند که نشانی از این است که رایدهندگان از بین دمکراتها و جمهوریخواهان، کدام را برای رسیدن به ریاست کنگره ترجیح میدهند، و پس از آنکه رای «دابز علیه جکسون» در شورای عالی قضایی حق سقط جنین را لغو کرد، دمکراتها عموما کمکم دست بالا را پیدا کردهاند. اما از روی نتایج نظرسنجیهای سراسری این کشور نمیتوان معلوم کرد که تکتک ناحیهها به کدام سو متمایلاند، چه برسد به تعیین وضعیت مناطق آونگی (swing districts). شاید بسیاری از رایدهندگان در رقابتهای داغ احساس کنند باید تغییری ایجاد کنند و به جمهوریخواهان اجازه دهند زمام کنگره را به دست بگیرند.
فعلا عملکرد نومیدکننده بایدن نشانهای از این است که شاید دمکراتها در انتخابات میاندورهای نوامبر پیش رو، باید خود را برای فاجعهای آماده کنند که ممکن است در برابر آن، «امواج آبی» ۲۰۱۸ و «شکست مفتضحانه» جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۰ شبیه «دورهمی چای» [اشاره به فعالیت و جناحبندی موسوم به Tea Party] به نظر برسد.
همه اینها نشان میدهد که چرا برخی میگویند بایدن باید در سال ۲۰۲۴ به خاطر منافع حزب، [از نامزدی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری] کنارهگیری کند. اما با این حساب، تازه این پرسش مطرح میشود که چه کسی به جای او نامزد اصلی دمکراتها خواهد بود.
کامالا هریس، معاون رئیس جمهوری، گزینهای منطقی بر اساس موقعیتش، اغلب با بادهای مخالفی حتی شدیدتر از خود رئیس جمهوری مواجه است. پیت بوتجیج، وزیر حمل و نقل، تجربهای در سطح کل کشور ندارد، و فرمانداران ایالتهای آونگی همچون گرچن ویتمر، فرماندار میشیگان، در واقع پیش از آنکه حتی به فکر نامزدی برای تصاحب کاخ سفید باشند، باید انتخابات مجدد فرمانداری را ببرند (این موضوع در مورد سناتورهایی نظیر رافايل وارناک هم صادق است.)
فرمانداران ایالتهای جنوبی نظیر روی کوپر، فرماندار کارولینای شمالی، شاید زیادی برای حزب دمکرات میانهرو باشند، در حالیکه فرمانداران ایالتهای آبی نظیر جیبی پریتزکر، فرماندار ایلینوی، و گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، هم شاید زیادی لیبرال باشند. علاوه بر اینها، شاید بسیاری از رایدهندگان پس از نامزد کردن پیرمردی کاتولیک و سفیدپوست در دور قبل، به دنبال زن یا فردی رنگینپوست برای نامزدی باشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با توجه به این واقعیت که امسال بسیاری از نامزدهای حزب جمهوریخواه برای مجلس سنا دارند ثابت میکنند که به کلی از مرحله پرتاند، شاید دمکراتها احساس آرامش کنند، اما باید در برابر جذابیت این حس کاذب امنیت، مقاومت کنند. اگر دونالد ترامپ یا جمهوریخواهی دارای جذابیت فراجناحی مانند گلن یانکین از ویرجینیا، یا ران دسنتیس از فلوریدا تصمیم بگیرند در سال ۲۰۲۴ وارد میدان شوند، دمکراتها با خطری مواجه میشوند که شاید برای برخی قابل تصور هم نباشد: از دست دادن کامل قدرت به مدت حدود یک دهه.
دیوید شور، دادهپژوه (data scientist) عضو حزب دمکرات، سال گذشته در این باره هشدار داد، اما شاید بتوان گفت اهمیت این تهدید را دستکم گرفت. حتی اگر معجزه رخ دهد و دمکراتها در سال ۲۰۲۲ تمام کرسیهای خود را در سنا حفظ کنند، سال ۲۰۲۴ که فرا برسد، اگر بایدن به اندازه اکنون نامحبوب باشد، دمکراتها ممکن است نه فقط کاخ سفید، بلکه هشت کرسی را هم از دست بدهند.
این طور به موضوع نگاه کنیم که اگر اوضاع همین طور بماند، در سال ۲۰۲۴ سه عضو دمکرات مجلس سنا، یعنی جو منشن از ویرجینیای غربی، جان تستر از مونتانا، و شرود براون از اوهایو، در ایالتهایی برای انتخاب مجدد مبارزه میکنند که ترامپ دو بار در آنها برنده شده بود. وقتی هم که رای دادن فراجناحی کاهش یابد، ربودن گوی سبقت از نامزدی جمهوریخواه در صدر آرا، برای آنها دشوارتر خواهد بود.
در گام بعد به سراغ سه نماینده دمکرات ایالتهای معروف به «کمربند زنگار» (Rust Belt states) میرویم که ترامپ در سال ۲۰۱۶ در آنها برنده شد، اما در سال ۲۰۲۰ شکست خورد؛ یعنی باب کیسی از پنسیلوایا، تیمی بالدوین از ویسکانسین، و دبی ستبنو از میشیگان. اگر رایدهندگان همچنان از دمکراتها دلخور باشند، این کرسیها هم به آسانی تمام میتواند به دست جمهوریخواهان بیفتد.
سرانجام، اگر دو دمکراتی را در نظر بگیریم که در سال ۲۰۱۸ کرسیهای ایالتهای آونگی را به دست آورند، یعنی کرستن سینما از آریزونا و جکی روزن از نوادا، و فرض کنیم که آنها نیز از گود خارج شوند، دمکراتها فقط ۴۲ کرسی در سنا خواهند داشت؛ البته اگر تمام کرسیهای خود را در سال ۲۰۲۲ نیز به طریقی حفظ کنند.
حتی اگر ذکری از پیروزی رئیس جمهوری با دستورکاری محافظهکارانه هم به میان نیاوریم، چنین نتیجهای برای دمکراتها فاجعهبار خواهد بود و پیامد آن در چند انتخابات بعدی به معنای آن خواهد بود که باید فقط دفاع کنند و جای چندانی برای رشد نداشته باشند. دمکراتها حتی اگر امسال بتوانند به نحوی کرسیهای چرخشی کارولینای شمالی، پنسیلوانیا و ویسکانسین را به دست آورند، همچنان با این خطر مواجه خواهند بود که با فرارسیدن سال ۲۰۲۵، فقط ۴۵ کرسی در اختیار داشته باشند.
البته این نتایج وحی منزل نیست و دمکراتها قطعا میتوانند مسیر کشتی را برگردانند. ممکن است ایالات متحده بدترین تورم خود را پشت سر بگذارد، یا جمهوریخواهان نامزدهایی به کلی فاقد صلاحیت را به میدان آورند. اما نخست باید اتفاقات خیلی زیادی رخ دهد تا دمکراتها بتوانند فقط خلاصی یابند.
در حال حاضر، این «آخرالزمان» قریبالوقوع مینماید و با عرض احترام به ادریس آلبا [اشاره به حذف صحنهای از بازی ادریس آلبا در فیلم «آخرالزمان»]، چندان بختی برای برطرف شدن آن وجود ندارد.
© The Independent