مصرف سالیانه گوشت در میان کارگران ایران کمتر از ۳ کیلوگرم است

پایین بودن قدرت خرید مردم تنها به طبقه کارگر و فقرا محدود نمی‌شود و در حال حاضر لایه‌هایی از طبقه متوسط ایران را هم درگیر کرده است

حداقل دستمزد روزانه یک کارگر در سال ۱۴۰۱، اندکی بیش از ۱۳۹ هزار تومان است؛ رقمی که به مراتب از قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ایران پایین‌تر است- ATTA KENARE / AFP

خبرگزاری کار ایران، ایلنا، با انتشار گزارشی نوشت کارگرهای ایران و خانواده‌های آن‌ها سالیانه کمتر از ۳ کیلوگرم گوشت مصرف می‌کنند. این خبرگزاری از قول مسعود رسولی، دبیر انجمن صنعت بسته‌بندی گوشت و مواد پروتئینی ایران، نوشت: «مرکز آمار ایران سرانه مصرف گوشت قرمز در سال را ۴ کیلوگرم به ازای هر نفر اعلام کرده است. اما آنچه واقعیت دارد چیزی حدود ۳ کیلوگرم است که باید گفت این آمار برای هر جامعه‌ای نگران‌کننده است.»

رسولی به‌منظور مقایسه و عینی‌سازی ارقام ارائه شده به‌وسیله او تاکید کرد که مصرف سرانه گوشت در کشور چین ۵۳ کیلوگرم است. از سوی دیگر وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا، در سال ۲۰۱۷، سرانه مصرف گوشت در این کشور را بیش از ۶۵ کیلو گرم اعلام کرد.

مدیرعامل اتحادیه مرکزی دام سبک کشور نیز پیش از این در مهرماه ۱۴۰۰ به رسانه‌ها گفت: «سرانه [مصرف] گوشت در کشور از ۱۲ کیلوگرم در سال به ۶ کیلوگرم رسیده و به‌عبارتی با ۵۰ درصد کاهش مصرف مواجه شده است.» با این‌حال بر پایه داده‌های تازه منتشر شده در این زمینه، مصرف سالیانه گوشت در ایران در کمتر از یک سال بار دیگر کاهشی چشمگیر داشته است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این مساله در گزارش‌های سال‌های اخیر مرکز آمار ایران نیز دیده می‌شود. ایلنا با اشاره به یکی از گزارش‌های این مرکز در سال‌های پایانی دهه ۱۳۹۰، سطرهایی از این گزارش را منتشر کرد: «در حالی‌که سرانه مصرف گوشت قرمز در دنیا رو به افزایش است، سرانه مصرف گوشت قرمز در کشور ما در حال کاهش است.»

آگاهی نسبت به پایین بودن مصرف سالیانه گوشت قرمز در ایران نیازمند پژوهش‌های دقیق نیست و با مشاهده روند زندگی روزانه طبقه کارگر و فقرای ایران نیز می‌توان به این حقیقت پی برد. به‌گزارش خبرگزاری ایلنا، حداقل دستمزد روزانه یک کارگر در سال ۱۴۰۱، اندکی بیش از ۱۳۹ هزار تومان است؛ رقمی که به مراتب از قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ایران پایین‌تر است.

ایلنا همچنین در گزارش اخیرش گفتگوهایی نیز با برخی کارگران داشت. این خبرگزاری از قول یکی از کارگران شاغل در عسلویه، که دستمزدش از حداقل حقوق تعیین شده نیز بالاتر است، چنین می‌نویسد: «من غذای کمپ را می‌خورم اما همسر و دو فرزندم اصفهان زندگی می‌کنند؛ فکر کنم هر دو یا سه ماه، یکی دو کیلو گوشت خورشتی می‌خرند تا بتوانیم هر پانزده روز یکبار غذا با گوشت قرمز داشته باشیم.»

با تمامی این اوصاف، برخی ناظران اجتماعی بر این باورند که بحران‌های ناشی از فقر و پایین بودن قدرت خرید مردم تنها به طبقه کارگر و فقرای ایران محدود نمی‌شود و در حال حاضر زندگی لایه‌هایی از طبقه متوسط ایران را هم دست‌خوش تلاطم کرده است.