در جهان امروز دستکم از قرن بیستم به بعد، هر صنعتی برای رشد و توسعه به جهانی شدن نیاز دارد و صنعتی که درون مرزهای یک کشور باقی بماند، بیشک رشد نمیکند؛ هرچند به هر حال برای رشد اولیه و ورود به بازارهای جهانی به توانمند شدن در داخل نیاز است. به همین دلیل کشوری که منابع انسانی و مالی زیادی دارد، به خودیخود میتواند به حدی از رشد و توانمندی برسد که به بازارهای جهانی راه پیدا کند و با کسب درآمد از بازارهای جهانی، اقتصاد خود را توانمندتر کند. صنعت سینما هم از این مقوله جدا نیست.
مقایسه صنعت سینمای ایران و ترکیه، کشور همسایه آن که جمعیتشان تقریبا برابر است، شواهد بسیار خوبی را در اختیار ما قرار میدهد. فیلم «ورود لوکوموتیو بخار به ایستگاه لسیوته» به کارگردانی لوییس لومیر که تهیهکننده آن برادرش آگوسته لومیر بود و در فرانسه ساخته شد، یک سال پس از ساخت در استانبول به نمایش درآمد اما اولین فیلم ترکیه را فواد اوزکینای در سال ۱۹۱۴ ساخت. این فیلم مستند اولین فیلم ترکیه محسوب میشود. سینمای ایران هم چند سال زودتر و دیرتر همین مراحل را پشت سر گذاشت. اما چه شد که صنعت سینما در ایران موفق نبود و در ترکیه موفق بود؟
در این نوشته، نخست به موفقیتهای سینمای ترکیه نگاهی میاندازیم و بعد به دلایل پیشرفت نکردن سینما بهويژه در دوران جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت.
خبرگزاری مهر چندی پیش در خبری تحت عنوان «فیلمها و سریالهای ترکیه در آمریکای لاتین پرطرفدار شدند» نوشت: «در دو سال اخیر، تقاضای جهانی برای برنامههای تلویزیونی ترکیه ۴۴ درصد رشد داشت و در این میان، بیشترین تقاضا از مخاطبانی است که در آمریکای لاتین زندگی میکنند.» اینکه کشوری بتواند سریالهایی تولید کند که هزاران کیلومتر آنسوتر مخاطب داشته باشند و سالانه ارز زیادی وارد این کشور کنند، یک توانمندی منحصربهفرد است.
دورسون توپچو، معاون رئیس اتاق بازرگانی استانبول، هفت سال پیش در نمایشگاه تلویزیونی و رسانههای دیجیتال «امآیپیتیوی» (MIPTV) در شهر کن فرانسه طی مصاحبهای گفت: «صادرات سریال ترکیه در سال ۲۰۱۵ به ارزش بیش از ۳۰۰ میلیون دلار بود. هدف ما رسیدن به مبلغ یک میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۳ است.»
سریالهای ترکیهای اکنون در بیش از ۱۵۰ کشور جهان بیننده دارند و به زبانهای مختلف دوبله یا با زیرنویس عرضه میشوند. حتی ویاودیهایی [مخفف Video On Demand در واقع همان تکنولوژی IPTV است؛ با این تفاوت که به جای پخش زنده، فیلم و سریالهایی به صورت آنلاین روی سرور قرار داده شدهاند] مانند نتفلیکس پر از فیلمهای سینمایی ترکیهاند که به زبان انگلیسی دوبله شدهاند. در این پلتفرمها میتوان زبان یا زیرنویس فیلم را تعیین کرد و فیلمها را به زبان اصلی با زیرنویس دلخواه دید. اکنون ترکیه پس از آمریکا دومین صادرکننده سریال در جهان است که درآمد ارزی مستقیم و غیرمستقیم کلانی برای این کشور به همراه دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
هادی حدادی، دبیر کمیته اقتصاد فرهنگ اتاق بازرگانی تهران، طی گفتوگویی اعلام کرد: «سهم اقتصاد خلاق در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته از زیر یک درصد به حدود ۳۷ درصد رسیده است؛ برای مثال در کشوری مانند ترکیه سهم اقتصاد خلاق در تولید ناخالص داخلی این کشور به بیش از ۱۸ میلیارد دلار رسیده که نمود آن در تولید و صادرات محصولات فرهنگی مانند فیلمها و سریالهای تولید ترکیه قابل مشاهده است.»
البته منظور حدادی این نیست که درآمد ترکیه از راه فروش فیلم و سریال ۱۸ میلیارد دلار بوده، اما طبق برخی بررسیها، ترکیه در سال ۲۰۱۹ عدد یک میلیارد را پشت سر گذاشته و با این شتابی که در دو سال گذشته داشته و به بازارهای جدیدی در آمریکای لاتین دست یافته است، تخمینها برای سال ۲۰۲۳ عددهای بسیار بالایی را نشان میدهند.
ترکیه نفت ندارد که از زیر زمین بیرون بیاورد و برای خودش درآمد ارزی درست کند. عمده درآمد ارزی ترکیه از راه گردشگری و صادرات صنایع دستی و فیلم و سریال است. فروش بالای فیلم و سریال و جهانی شدن آن گردشگری و صنعت توریسم در این کشور را هم رونق داده و بر صادرات صنایع دستی چه بهطور عمده، چه خرید از طریق گردشگران تاثیر شگرفی داشته است.
وقتی سریالی که در ایران با نام «حریم سلطان» یا «خرم سلطان» شناخته میشد (نام اصلی آن «سده باشکوه» است) به زبان فارسی برای ایرانیان و در کشورهای عربزبان به زبان عربی پخش شد، سیل گردشگران ایرانی و عربزبان به ترکیه سرازیر شدند. توجه داشته باشیم درصد بالایی از مردم ایران ترکزباناند و ترکی استانبولی را از طریق همین سریالها و مسافرت گسترده به استانبول آموختهاند و در همان پخش اولیه، بهراحتی میتوانند با این سریالها به زبان ترکی ارتباط برقرار کنند.
تاثیر فیلم و سریالهای ترکی بر صنعت گردشگری این کشور اینقدر زیاد است که نابی آوجی، وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه، از احداث صندوقی برای حمایت از فیلمهای سینمایی کوتاه و بلند صحبت کرده و این صندوق اکنون با ۱.۵ میلیون دلار شروع به کار کرده است و از سینماگران در حوزههای مختلف حمایت مالی میکند.
بیشک اگر اکنون از مردم ایران آمار گرفته شود، میزان تماشای سریالهای ترکیهای در داخل ایران یا حتی ایرانیان خارج از ایران بسیار بیشتر از تماشای سریالهای تلویزیون ایرانی یا حتی مجموعههای نمایش خانگی پلتفرمها و بسترهای نمایشی داخل ایران است. اما دلیل این همه تفاوت در چیست؟
برخی میگویند تفاوت در «فیلمنامه» است که اینطور نیست؛ بلکه در چیز دیگری است که حتی نوشتن فیلمنامه را هم تحت تاثیر قرار میدهد؛ در یک کلمه میتوان گفت این «سانسور» است که موجب تباهی سینمای ایران شده است!
سانسور کموبیش در بسیاری از کشورها اعمال میشد و هماکنون هم در بسیاری کشورها به شیوههای مختلف اعمال میشود اما تنها کشوری که در آن فیلم ساخته میشود و زنها در خانه پیش شوهر یا حتی در رختخواب هم با حجاب اسلامیاند، جمهوری اسلامی است.
ضمنا اکنون در جمهوری اسلامی فیلمسازی هم مانند بقیه امور امنیتی شده است؛ یعنی سانسور چه سیاسی چه غیرسیاسی، به حذف یک یا دو صحنه ختم نمیشود؛ بلکه از فیلمنامه شروع میشود تا بعد از ساخت یا حتی قبل از پخش ادامه پیدا میکند. حکومت و رهبر آن و نیروهای امنیتی و سپاه پاسدارانش روی تمام مملکت خیمه زدهاند؛ از جمله سینما و اجازه نمیدهند سینما و سریالسازی نفس راحتی بکشند و بتواند توجه جهانی را به خود جلب کنند.
جمهوری اسلامی تنها کشور صاحب سینمایی است که کارگردانان بزرگش نمیتوانند در آن کار کنند. در طول این سالها، برخی مانند نصرت کریمی تا پای اعدام رفتند و برای همیشه خانهنشین شدند و برخی هم اکنون در زنداناند. در مورد جعفر پناهی و محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد صحبت میکنم؛ کسانی که در جهان شهرهاند و از جشنوارههای درجه ۱ جوایز ارزشمندی دریافت کردهاند؛ وگرنه کارگردانان و فیلمنامهنویسان بسیاری در دو دهه اخیر به زندان افتاده و حبس کشیدهاند.
موضوع این نیست که فیلمها و سریالهای ساخته شده در جمهوری اسلامی به قارههای دوردست نرسیدهاند؛ موضوع از این قرار است که حتی در کشورهای همسایه هم خریداری ندارند. در حالی که مردم ایران با تمام سریالهای ترکیهای آشنایی دارند و حتی بازیگران و کارگردانان ترک را میشناسند، مردم ترکیه از سینما و تلویزیون ایران که جمهوری اسلامی آن را اشغال کرده است، هیچ خبر و اطلاعی ندارند.
تا جمهوری اسلامی هست، سانسور امنیتی هم هست، حجاب اجباری هم هست، مرگ بر آمریکا هم هست و تا اینها هستند فیلمها و سریالهای ایرانی روز به روز حتی در خود ایران هم بیمشتریتر میشوند چه برسد به تماشاگران غیرایرانی.