یک سال پس از سلطه طالبان، بهنظر میرسد این گروه سختگیریهایشان را علیه مردم افغانستان بیشتر کردهاند. جامعه جهانی که برای جلوگیری از وقوع فاجعه انسانی در افغانستان، صدها میلیون دلار به مردم این کشور کمک کردهاند، کوچکترین نشانهای از انعطاف طالبان مشاهده نمیکنند. بهنظر میرسد برخلاف درخواستهای طالبان برای به رسمیت شناخته شدن بهعنوان یک دولت مشروع، این گروه به انزوا تمایل دارد.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در مطلبی که برای نشریه فرانتیرپست نوشت، رویکرد طالبان را سختگیرانه و انعطافناپذیر خوانده است. او در این مطلب نوشت افغانستان ممکن است از تیتر اخبار خارج شده باشد، اما وضعیت برای مردم آن وخیم است. طالبان در سال گذشته، هیچ نشانهای از میانهروی نشان ندادهاند و برخلاف وعدههای گذشته همه دختران را از تحصیل منع کردند.
در حال حاضر بخش عظیمی از افغانستان را گرسنگی فراگرفته است؛ یعنی حدود ۷۰ درصد جمعیت این کشور در گرسنگی بهسر می برند و بسیاری از افغانها در ترس یا تبعید زندگی میکنند. قابل درک است که هیچ دولتی، حتی پاکستان یا قطر، طالبان را به رسمیت نشناختهاند. در همین حال، مردم افغانستان بهای سنگینی را برای انزوای کشورشان میپردازند و سطح کمکهای بشردوستانه در مقایسه با نیازها ناچیز است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به باور بورل با وجود ۲۰ سال حضور جامعه جهانی و دهها هزار نیروی نظامی ناتو، ماموریت روشن سازمان ملل متحد و صرف هزینهای بالغ بر یک تریلیون دلار در افغانستان، در این کشور یک دولت قانونی و پایدار ایجاد نشد، زیرا خارجیها تنها میتوانستند امنیت را تامین کنند و فقط افغانها قادر بودند فعالیت سیاسی داشته باشند و کارخانهها را فعال کنند. حتی اشرف غنی، آخرین رئیسجمهوری افغانستان نیز که کتاب دولتسازی را نوشت، نتوانست برای افغانستان کاری انجام دهد.
به گفته جوزپ بورل آنچه در افغانستان با عنوان یک عملیات محدود بهمنظور پایان دادن به حکومت طالبان که به القاعده پناه داده بودند - یعنی یک عملیات ضد تروریسم - آغاز شد، به یک عملیات «دولتسازی» بسیار گسترده و جاهطلبانه تبدیل شد. دولت افغانستان در آغاز موفق بود، زیرا یک دولت پاسخگو ایجاد شده بود، اما این وضعیت دیری نپایید و به مرور زمان تمامی مولفههای شکلگیری دولت مدرن دچار گسیختگی شد. از نظر رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، عقبنشینی جهان از افغانستان و واگذاری این کشور به حال خود، به نفع هیچکس نیست، زیرا آنچنان که بورل نوشته است «شاید شما به هرجومرج علاقه نداشته باشید، اما هرجومرج به شما علاقه دارد.»
به باور بورل اگر افغانستان همچنان در انزوا بماند و جهان این کشور را به فراموشی بسپارد، این مسئله میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد. تشدید بیثباتی، تروریسم و مهاجرت از جمله پیامدهایی بهحساب میآید که بورل در این مقاله به آنها اشاره کرده است؛ به همین دلیل از نظر بورل انزواطلبی نیز کارساز نخواهد بود.
به گفته بورل، جهان نیاز دارد تا در امور افغانستان تا حدی مداخله کند، اما این مداخله نباید به صورت راهبردی تهدیدکننده باشد. این مداخله حتی میتواند شامل مدیریت کمکهای بینالمللی برای افغانستان نیز باشد.
جامعه جهانی یک سال پس از سلطه طالبان، تاکنون دولت این گروه را به رسمیت نشناخته است، زیرا به باور سیاستمداران جهان، طالبان حتی تعهد لازم برای اجرای مفاد توافقنامه صلح دوحه را ندارند. این گروه بیشتر خواستههای جامعه جهانی و اتحادیه اروپا را نادیده گرفتهاند و با این حال اصرار دارند که به تعهداتشان پایبند بودهاند.
اتحادیه اروپا بزرگترین کمککننده افغانستان در یک سال گذشته بود. این اتحادیه وعده کمک یک میلیارد دلاری برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم افغانستان را داد و بخشی از این مبلغ در اختیار سازمانهای کمکرسان در این کشور قرار گرفت. با این حال و با توجه به رویکرد طالبان در قبال شهروندان افغان و منافع کشورها در منطقه و جهان، این احتمال وجود دارد که اتحادیه اروپا با ناامیدی از بهتر شدن وضعیت در افغانستان، سطح کمکهایش را کاهش دهد.