در بخش سوم و پایانی «ایدئولوژی قتل» که ماهیت تروریسم دولتی رژیم جمهوری اسلامی ایران را به خوبی آشکار میکند، به تلاش شهرام پورصافی، یکی از اعضای سپاه پاسداران اشاره میکنیم که قصد داشت در چارچوب توطئههای رژیم ایران برای ترور و حذف مخالفان، مایک پمپئو، وزیر پیشین امور خارجه، مارک اسپر، وزیر پیشین دفاع و جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا را در واشینگتن به قتل برساند.
همچنین انیمیشن «سوءقصد» به جان دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا در زمین گلف مارلاگو را که در پایگاه خبری علی خامنهای منتشر شد، نمیتوان فراموش کرد. جان بولتون با اشاره به این انیمیشن، در مصاحبهای با فاکس نیوز گفت: «رژيم ایران تنها قصد ترور من را ندارد، بلکه در تلاش برای هدف قرار دادن بسیاری از آمریکاییها است». او افزود «شما میتوانید این توطئه را که به خوبی پرده از اهداف رژیم ایران برمیدارد، یک اقدام جنگی بنامید.»
در واقع، اگر رژیم جمهوری اسلامی ایران با مانع جدی روبهرو نشود، عملیات ترور، جاسوسی و آدمربایی همچنان ادامه خواهد یافت. حمله با چاقو به سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی و آن هم در روز روشن و در برابر چشم نیروهای اطلاعات آمریکا و پلیس فدرال توسط هادی مطر، یکی از حامیان حزبالله در نیویورک، ماهیت ادامه خطر و تهدید رژیم تهران را به خوبی آشکار میکند، بهویژه اینکه حمله یادشده به منظور اجرای فتوای خمینی پس از شکست در جنگ عراق صادر شد. در آن زمان، خمینی سعی کرد با صدور این فتوا و وانمود کردن به اینکه رژیم ایران «نخستین خط دفاع از مقدسات اسلام است»، حمایت اهل سنت را بهدست آورد، اما فتوای خمینی برای دفاع از احساسات مسلمانان صادر نشد، بلکه به خاطر انتقام شخصی از نویسنده و رمانش بود که او را مانند یک «دیو خونخوار» به تصویر کشیده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، آنچه در سوءقصد به سلمان رشدی باعث حیرت و تعجب میشود، این است که اقدام مزبور بهجای اینکه به همسویی در محکومیت رژیم ایران که عامل اصلی این جنایت است، منجر شود، به یک جدال سیاسی در آمریکا تبدیل شد. حزب دموکرات (جریان چپ) که سال ۱۹۸۹ در کنار سلمان رشدی ایستاده بود، موضعش را تغییر داد و برای جلب آرای اقلیتها، بر لزوم احترام به دیدگاه اقلیتها تاکید کرد.
از سوی دیگر، پس از آنکه چندی قبل جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در سخنانش به «امام زمان» اشاره کرد، جناح راست به دفاع از دیدگاههای سلمان رشدی، بهویژه در پیوند با سیاستهای ضد مهاجرت، نزدیکتر شد. این در حالی است که خمینی که خود را نایب «امام زمان» میدانست، با صدور فتوای قتل سلمان رشدی، راه را برای قتلهای زنجیرهای فرامرزی و تروریسم بینالمللی باز کرد.
رژیم ایران چگونه جرات میکند در قلمرو ایالات متحده دست به فعالیت بزند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید به سیاست دوگانه آمریکا و لابی فعال ایرانی در واشینگتن بازگردیم. تردیدی نیست تا زمانی که در نهادهای تصمیمگیری ایالات متحده حامیانی وجود داشته باشند که از رویکرد رژیم جمهوری اسلامی ایران دفاع کنند، تهران میتواند بدون نگرانی از پیامدهای سیاستهایش، به طراحی و اجرای عملیات ترور و آدمربایی دست بزند. این در حالی است که بایدن در سفر اخیرش به خاورمیانه اظهار داشت که دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک چپ لیبرال، شکست خود را در نقاط مختلف جهان ثابت کرده است.
رژیم جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست خود، بر راهبرد ترور و آدمربایی با عنوان رویکردی ثابت تکیه میکند و هر اقدامی که هدف از آن رسیدن به اهداف سیاسی باشد را از دیدگاه مذهبی توجیه میکند. به همین دلیل، رژیم ایران دست به تشکیل گروههای شبهنظامی شیعه زد و در عین حال، گروههای سنی افراطی که کشتار، انتحار و ویرانی را پیشه کردهاند، مورد حمایت قرار داد و مسئولیت انجام عملیات ترور و آدمربایی را نه تنها در عراق، لبنان و سوریه، بلکه در بلژیک، هلند، ترکیه، پاکستان و بسیاری از کشورهای جهان بر عهده گرفت. در چارچوب همین راهبرد، رژیم ایران، شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ارتشبد غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی پیشین تهران و شهریار شفیق، افسر ارشد نیروی دریایی ایران و برادرزاده شاه را در فرانسه ترور کرد.
در واقع، گرگهای تنهای رژیم جمهوری اسلامی در هرکجا که منافع آخوندها ایجاب کند، چه اروپا و چه آمریکا دست به فعالیت تروریستی میزنند و در حالیکه سرگرم انجام ترور، آدمربایی و بمبگذاریاند، سرود «سلام فرمانده» را زمزمه میکنند، زیرا تاثیر فتواهای ایدئولوژیک از قرصهای آرامبخش وین قویتر است.
بنابراین، جای حیرت و تعجب نیست که جهان همواره در مورد تهدیدهای احتمالی منطقه خاورمیانه ابراز نگرانی میکند و شکی نیست که این هراس و نگرانی تا زمانی ادامه خواهد یافت که عوامل و انگیزههای آن ادامه داشته باشد و تصمیم جدی به منظور ممانعت از آن اتخاذ نشود. این در حالی است که رژیم جمهوری اسلامی ایران تمایل بسیاری به استفاده از سیاست خشونت و گسترش آن در سراسر جهان دارد و برای رسیدن به این هدف، علاوه بر پوشش قوی رسانهای، محیط مناسب و مورد نظر را نیز فراهم میکند.