ناظران در حیرتاند که رفتار ایران را در قبال حملههای اسرائیل در سوریه که مواضع سپاه پاسداران و شبهنظامیان وابسته به آن را هدف قرار میدهند، چگونه توضیح دهند. بهرغم صدها حمله اسرائیل و اظهارات تقریبا روزانه رهبران رژیم ایران مبنی بر آمادگی برای نابودی اسرائیل و محو آن از نقشه جهان، رژیم جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به حملههای یادشده اسرائیل، تاکنون حرکتی نکرده و واکنشی نشان نداده است.
در چند روز اخیر، اسرائیل به فرودگاه حلب حمله کرد و باعث تعطیلی آن شد. پیش از آن، همین اقدام را در فرودگاه دمشق انجام داد و یک هواپیمای ایرانی را که گفته میشد محمولهای از سلاح در مسیر حلب و دمشق حمل میکرد، تعقیب هوایی کرد و مانع رسیدن آن به مقصد موردنظر شد.
حمله روز سهشنبه هفته پیش به فرودگاه حلب، دومین حمله از این نوع در هفت روز گذشته بود. این در حالی است که چند روز پیش و چند روز پس از این حمله، فرماندهان ارتش و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با لحنی تند و خشمگین علیه اسرائیل و آمریکا سخن گفتند. تهران اعلام کرد که برای کشورهای میزبان سربازان آمریکایی، یادداشت هشداری درباره آسیبهایی که در نتیجه این میزبانی متوجه آنها خواهد شد، ارسال کرده است. با این حال، در برابر حملههایی که از آغاز سال جاری میلادی تاکنون بیش از ۲۰ بار مواضع ایران را در سرزمین شام هدف قرار داده است، هیچ واکنشی نشان داده نشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جمهوری اسلامی ایران از هدف قراردادن اسرائیل و پاسخ به حملههای این کشور خودداری میکند، اما از ایجاد مزاحمت برای آمریکاییها در هیچ مقطعی از زمان دریغ نمیکند. پس از حملههای پهپادی به پایگاه «التنف»، نیروی دریایی سپاه پاسداران یک شناور بیسرنشین آمریکایی را در آبهای خلیج فارس توقیف کرد. سه روز پس از آن، شناور آمریکایی دیگری را در دریای سرخ رهگیری کرد. در نتیجه، نیروی دریایی آمریکا وارد عمل شد و برای آزادسازی دو شناور یادشده به مذاکره پرداخت و گفتوگو میان نیرویهای دریایی ایران و آمریکا در فضای مثبت و دیپلماتیک انجام شد و ایران ضمن رها کردن شناورهای یادشده، نیروی دریایی آمریکا را متهم کرد که امنیت دریانوردی بینالمللی را به خطر میاندازد.
حمله به پایگاه «التنف» با پاسخ محدود هوایی آمریکا به پایان رسید و مذاکره برای بازگرداندن دو شناور نیرویی دریایی آمریکایی نیز با مهارت ویژهای میان دو طرف انجام شد، اما درگیری بزرگی که تهران پیوسته از آن سخن میگوید، هرگز رخ نداد. در پیوند با حملههایی پیدرپی اسرائیل به مواضع نیروهای وابسته به رژیم ایران در سوریه، سکوت بر هر دو طرف حاکم است. نه اسرائیل مدعی انجام حملههای مزبور میشود، نه رژیم ایران سخنی از آنها به میان میآورد، و نه حتی با صدور بیانیه کوتاهی به آنها پاسخ میدهد.
یکی از توضیحات متعددی که درباره این رفتار میتوان ارائه داد، این است که تهران در توافق با روسیه، حفظ نقش خود در سوریه را در اولویت قرار میدهد و نمیخواهد جبههای از سوریه علیه تلآویو باز کند تا اتحادش با مسکو در معرض فروپاشی قرار گیرد؛ بهویژه که تهران میداند که روسیه و اسرائیل در عرصههای بسیاری، از جمله عملیات نظامی اسرائیل علیه مواضع نیروهای وابسته به رژیم ایران در سوریه، هماهنگی و همسویی دارند.
نخست اینکه جمعه گذشته، روزنامه روسی «کمرسانت» به تشریح کامل وضعیت ایران در سوریه پرداخت و نوشت: «ارتش روسیه بارها از همکاران ایرانی خود خواسته است که مواضع استقرار تشکیلات مسلح تحت کنترل خود را به گونهای تغییر دهد تا از روسها و شهروندان سوریه در حکم سپر انسانی استفاده نشود.» البته واضح است که ایرانیها به پیشنهاد روسیه پاسخی ندادند. دوم اینکه روسیه و اسرائیل از طریق یک سامانه هشدار اطلاعاتی با هم ارتباط دارند و روزنامه روسی خاطرنشان کرد که اسرائیلیها معمولا کمتر از یک دقیقه پیش از انجام حمله و زمانیکه هواپیماها در آسماناند، گزارش میدهند. سوم اینکه بین روسیه و اسرائیل توافقی برقرار است مبنی بر اینکه اسرائیل از حمله به مناطقی که تاسیسات نظامی روسیه در آنها واقع است، خودداری کند. با این حال، هواپیماهای اسرائیلی مناطق نزدیک به دو پایگاه روسیه را در حمیمیم و طرطوس بمباران کردند.
ایرانیها این واقعیت را میدانند که ارتش روسیه وارد رویارویی با اسرائیل نمیشود، زیرا روابط دو طرف بسیار قویتر از صحبتهایی است که درباره نزدیکی راهبردی تهران و مسکو مطرح میشود. آنها بدون شک میدانند که اسرائیل با ادامه حملههای هوایی، میخواهد نیروهای ایرانی را از سوریه بیرون کند، در حالیکه روسیه قادر یا مایل به این کار نیست، مگر اینکه آمریکا دست روسیه را در سوریه باز کند و از پایگاه التنف و شاید از سراسر مناطق شرقی سوریه عقبنشینی کند. البته در چنین عملیات بزرگی نیز اسرائیل بازیگر موثری برای اعمال فشار در میدانهای نبرد خواهد بود و میتواند به مثابه میانجی، با آمریکاییها نقش قابل ذکری ایفا کند.
شاید بتوان گفت که رژیم ایران به دلیل مواردی که در بالا اشاره شد، سعی میکند سیاست «شترمرغی» در قبال حملههای اسرائیل به سوریه به کار گیرد، زیرا حضور ایران در سوریه و لبنان، نقشی اساسی در پیشبرد سیاست توسعهطلبانه آن در منطقه دارد و بدون این حضور، جمهوری اسلامی ایران نفوذ منطقهای خود را از دست میدهد؛ به ویژه که حوزه نفوذ آن در عراق نیز پایداری و ثبات خود را از دست داده و در حال گذار از یک مرحله انتقالی است.
به همین دلیل، ایران پاسخ مستقیمی به اسرائیل نخواهد داد و صرفا به سردادن شعارهای تهدیدآمیز از طریق نهادها و عوامل خود ادامه خواهد داد. در چارچوب همین تهدیدها، امیر صباحیفرد، فرمانده نیروی پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد «اگر اسرائیل میخواهد عمر کوتاه خود را کوتاهتر کند، این گوی و این میدان.»
به نظر میرسد که فرمانده نیروی پدافند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در سوریه چیز مشکوکی ندیده است که مستلزم مقابله و پاسخگویی باشد. او کوشید با یادآوری جنگ غزه و لبنان، دشمنان خود را با بازوی دیگران تهدید کند، اما نتوانست به نبردی اشاره کند که ارتش ایران علیه اسرائیل انجام داده باشد.
© IndependentArabia