در سایه سیاستهای ضدمردمی رژیم جمهوری اسلامی ایران، برای مردم این کشور یکسان است که در توهم زندگی کنند یا به آنها توجه نشود. تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی معتقد باشد مردم به دلیل احداث سدهای مشکوک که منافع سپاه پاسداران را تامین میکند و برق موردنیاز دستگاههای استخراج بیتکوین و سایر رمزارزها به نفع دولت را فراهم میکند، از خشکسالی و کمآبی راضی و خوشحالاند، زندگی در حقیقت یک «توهم» محض است.
امروز در بسیاری از روستاها و شهرها از آب آشامیدنی خبری نیست و تشدید کمبود آب به خشک شدن زمینهای کشاورزی منجر شده است. با این حال، رسانههای رسمی ایران سعی میکنند نشان دهند که پیامدهای این بحران تنها بخش کشاورزی را آسیبپذیر کرده و بر بخشهای دیگر زندگی مردم تاثیر چندانی نگذاشته است.
البته «بیتوجهی» دولت به ملت در شیوه برخورد آن با مردم بهویژه در رویکردش در قبال بازنشستگانی که به منظور افزایش حقوق و بالابردن سطح قدرت خرید خود اعتراض میکنند یا تاجرانی که برای کسب مجوز صادرات کالا به خارج از کشور و دریافت بخشی از سود آن به ارز خارجی تظاهرات میکنند، آشکار میشود.
در واقع، سیاستهای دولت ایران در دوره روحانی و رئیسی آنچنان باعث بیاعتمادی شد که بسیاری از تاجران ایرانی تصمیم گرفتند برای تضمین درآمد و تداوم منافع تجاری، بازده صادرات خارجی خود را در بیرون از ایران نگه دارند.
این در حالی است که تجمعهای اعتراضی معلمان و فرهنگیان برای بهبود وضعیت معیشت همچنان ادامه دارد. علاوه بر اینکه کارگران بندرگاهها، تاسیسات عمومی، کارخانههای قند و حتی افرادی که در زندانها کار میکنند، به دلیل مشکلات روزافزون اقتصادی پیوسته در شهرهای مختلف ایران اعتراض میکنند.
با گسترش دامنه اعتراضها، شعارها نیز سیاسی شدند و معترضان با سر دادن شعارهای ضددولتی، خواستار تغییر و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامیاند. معترضان خشمگین در شهرهای مختلف ایران عکسهای خمینی، خامنهای، قاسم سلیمانی و سران سپاه پاسداران را به آتش میکشند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از آنکه دامنه اعتراضها به دلیل گرانی و تورم شدید و کمبود آب و برق، گسترش یافت، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران، برخی از وزرای کابینه و مشاوران خود را برکنار کرد تا خشم مردم را فرو بنشاند، اما اقدامهای او رضایت مردم را جلب نکرد و اعتراضهای ضددولتی شدت بیشتری گرفت. حتی سفرهای رئیسی به شهرهای مختلف ایران هم از خشم مردم کم نکرد و نتوانست از گسترش دامنه تظاهرات جلوگیری کند.
از حدود بیش از یک سال و نیم پیش که ابراهیم رئیسی به قدرت رسید، پدیده اختلاف بین جناحهایی موسوم به اصلاحطلب و محافظهکار پایان یافت؛ زیرا ابراهیم رئیسی نماینده افراطیترین جریان سیاسی در ایران است و با روی کار آمدن او، اصولگرایان قدرت را بهطور کامل در دست گرفتهاند.
رئیسجمهوری تندرو و رئیس مجلسی که یکی از تندروترین افراد به شمار میرود، با سپاه پاسداران که نماد تندروی رژیم جمهوری اسلامی ایران است، متحد شده و دست به دست هم دادهاند. این در حالی است که سپاه پاسداران اقتصاد ایران را به انحصار خود درآورده است و گروههای شبهنظامی وابسته به آن کنترل اکثر بندرگاههای دریایی در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای سرخ را در دست دارند. انحصار قدرت در دست اصولگرایان تندرو همچنین باعث شد خامنهای و افراد نزدیک و وفادار به او قدرت را بهطور کل و در همه زمینهها در دست گیرند و بر همهچیز مسلط شوند.
ابراهیم رئیسی در کارزارهای انتخاباتی و در سخنرانی که در مراسم تحلیفش ایراد کرد، به مردم ایران وعدههای بسیاری داد، اما در عمل به هیچ وعدهای وفا نکرد. او همه طرحها و برنامههای اقتصادی خود را روی درآمدهای نفت و گاز بنا کرد؛ در حالی که در چند سال اخیر، اکثر کشورهای تولیدکننده نفت طرحهای کوتاهمدت و بلندمدت برای توسعه اقتصاد کشور خود را طوری برنامهریزی میکنند که بر درآمدهای نفتی و اقتصاد مبتنی بر ثروت زیرزمینی متکی نباشد.
زمانی که به دوستان ایرانیام گفتم شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزبالله لبنان، در توییتی نوشته است که «دولت ایران برق ۲۴ساعته را هفت دلار در ماه و گاز را دو دلار در ماه به شهروندان خود عرضه میکند»، آنها از سر تعجب و حسرت خندیدند.
در بخش بعدی این مطلب، به تبلیغات اغراقآمیز دولت ایران درباره درآمدهای نفتی خواهیم پرداخت.