خیزش سراسری ملت ایران که همه ۳۱ استان این کشور را فراگرفته است، وارد چهارمین هفته خود میشود. معترضان با استفاده از همه گزینههای ممکن برای جلوگیری از نزدیک شدن نیروهای امنیتی به تجمعهای مردمی، به اعتراضهای خود و شعار دادن علیه رژیم جمهوری اسلامی ادامه میدهند. برخلاف اعتراضهای قبلی که رژیم تهران موفق به سرکوب آنها شد، اعتراضهای اخیر بهسرعت رو به گسترش است.
هرچند ممکن است این اعتراضها بهطور مستقیم قادر به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نباشد، اما ادامه و گسترش روزافزون آن رژیم را بهشدت تکان خواهد داد و آن را در عرصههای مختلف آسیبپذیر خواهد کرد. البته واکنش دوگانه رژیم تهران میتواند موید این نتیجهگیری باشد.
رژیم جمهوری اسلامی این واقعیت را میداند که اعتراضهای کنونی بسیار متفاوت است و شرایط امروز با گذشته یکی نیست. تحریمها هنوز لغو نشده و فقر و تنگدستی مردم را به ستوه آورده است. شکی نیست که با توجه به تجارب گذشته، عوامل اقتصادی و معیشتی به تنهایی نمیتوانند قیام مردمی را به پیروزی برسانند، اما ادامه اعتراضها بار سنگین بحرانهای انباشته شده بر دوش دولت را سنگینتر میکند.
واکنش رژیم ایران در برابر اعتراضهای مردمی، جدی بودن آنچه در حال وقوع است را تایید میکند. این رژیم برای اینکه قدرت و توانایی نظامیاش را به معترضان نشان دهد، مواضع کردها را در عراق هدف حمله موشکی قرار میدهد و جزئیات این حمله را به سبک فیلمهای هالیوود در رسانهها به نمایش میگذارد، فارغ از اینکه این اقدام چه هزینه سیاسی بزرگی برای ایران در پی خواهد داشت.
دومین واکنش، گفتوگوی زنده تلویزیونی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری ایران بود که چهارشنبه شب هفتم مهر ۱۴۰۱ از شبکه یک سیما پخش شد. او با اشاره به تحولات جاری در کشور، گفت شخصا «پرونده مهسا امینی» را دنبال میکند. البته این نخستین باری است که رژیم جمهوری اسلامی وجود اعتراضها در کشور را تایید میکند، اما هدف از اذعان به این امر، راهاندازی تبلیغات برای متهم کردن معترضان به خیانت و وابستگی به کشورهای خارجی است.
این در حالی است که واکنش رسانههای عربی و بینالمللی به اعتراضهای سراسری ایران تاکنون ناامیدکننده بوده است و تنها برخی از شبکههای خبری عربی مانند الحدث و العربیه واقعیت آنچه در ایران میگذرد را بازتاب میدهند، در حالیکه لازم است سایر شبکههای خبری نیز در تلاش برای پوشش خبری اعتراضهای اخیر در ایران باشند و از حقیقت کشمکش بین مردم و نظام پرده بردارند، بهویژه اینکه رژیم جمهوری اسلامی تنها به نفع خودش تبلیغات میکند.
هیچ کشوری نباید از موضعگیری رسانهها برای بازتاب واقعیت اوضاع ایران، ابراز نگرانی کند. برخی از کشورها به این دلیل سکوت اختیار کردهاند که مبادا پوشش وقایع ایران، بهانهای به دست رژیم تهران بدهد تا اعتراضهای مردمی را به «خیانت» متهم کند، در حالیکه رژیم جمهوری اسلامی برای متهم کردن معترضان به وابستگی خارجی نیازی به دستاویز و بهانه ندارد و به محض آغاز هرگونه اعتراض و تجمع در کشور، بلافاصله آن را به خیانت متهم میکند.
بنابراین، باید کشورهای منطقه و جهان جزئیات اعتراضهای سراسری مردم ایران و چگونگی واکنش نیروهای امنیتی با معترضان را تحت پوشش خبری قرار دهند. جهان عرب که در امور داخلی ایران مداخله نکرده است، باید نگران اتفاقهای کنونی باشد و به دفاع از مردم ستمدیده ایران که مانند ملتهای منطقه از سیاستهای مخاطرهآمیز رژیم جمهوری اسلامی رنج میبرند و هزینه سنگینی را میپردازند، به پا خیزد، بهویژه اینکه رژیم تهران رویکرد خصمانهای در قبال منطقه و مردم آن دارد که بهدست گروههای شبهنظامی وابسته به آن اعمال میشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پیوند به واکنشهای بینالمللی، واضح است که در واشینگتن دو طرز تفکر وجود دارد؛ برخی بر این باورند که «سکوت» در قبال اعتراضهای اخیر ایران بهترین راه برای حمایت از معترضان ایرانی است تا کسی به این بهانه متوسل نشود که اعتراضها از بیرون هدایت و حمایت میشود، اما گروه دیگر معتقد است که حمایت از معترضان یک «ضرورت» است. البته ایرانیان مقیم خارج پیوسته تاکید بر لزوم حمایت از معترضان دارند و از جامعه جهانی میخواهند برای حمایت از ملت ایران مداخله کنند تا از سرکوب و کشتار آنها بهدست رژیم جمهوری اسلامی جلوگیری شود.
ناظران اعتراضهای ملت ایران اصرار دارند که باید جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده در تلاش برای کمک به ایرانیانی باشد که سعی دارند از چنگال رژیم جمهوری اسلامی رهایی یابند.
هرچند حمایت عملی از معترضان ایرانی کار آسانی نیست، اما چنین اقدامی در عین حال «غیرممکن نیست»، بهویژه اینکه ملت ایران تصمیم جدی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی دارند، علاوه بر اینکه این رژیم اکثر کشورهای جهان را دشمن خود میداند. اکنون آیا اروپاییهایی که از حقوق بشر، دموکراسی و آزادی دفاع میکنند، میتوانند در برابر خواستههای مشروع ملتی که قصد سرنگونی رژیم حاکم بر کشور را دارند تا سرنوشت خود را تعیین کنند و حقوق مسلم خود را به دست آورند، سکوت اختیار کنند؟
تردیدی نیست که جامعه جهانی برای رساندن کمک به ایرانیها با چالشهای بسیاری روبرو است، اما باید این حقیقت درک شود که در حال حاضر «در ایران اراده جدی و واقعی برای تغییر وجود دارد و اگر رژیم تهران مانع فعالیت آزادیخواهان نشود، ایران به سرعت به سمت تغییر و تحول پیش میرود».
جامعه جهانی باید بیدرنگ به دنبال یافتن راهی برای حمایت از معترضان ایرانی باشد و پیش از آنکه مردم این کشور از بیتوجهی جهان ناامید شوند، به حمایت آنها بشتابد. باید یادآور شد که اگر واشینگتن و جامعه جهانی به سرعت دست به کار نشوند، اعتراض سراسری اخیر نیز به سرنوشت قیامهای قبلی دچار خواهد شد.
البته مردم ایران امروز علاوه بر ضرورت برای دستیابی به اینترنت، همانگونه که وزارت خزانهداری آمریکا پیشنهاد کرده است به تجهیزات فناوری و کمکهای مالی نیز نیاز دارند تا بتوانند خیزشی که سراسر ایران را فراگرفته است به پیروزی برسانند.
در عرصه دیپلماسی نیز باید وزارت امور خارجه ایالات متحده از هر فرصتی برای جلب توجه متحدان به اعتراضها استفاده کند و آنها را به ارائه کمک و همکاری به معترضان ایرانی تشویق کند. باید در همه بیانیههای متعلق به مذاکرات احیای برجام، بر همبستگی با معترضان و محکومیت شدید سرکوب آنها اشاره شود.
کاخ سفید باید به صراحت بیان کند که هر مقام رژیم جمهوری اسلامی که در سرکوب معترضان دست داشته باشد، با توجه به «قانون پاسخگوی حقوق بشر جهانی ماگنیتسکی» تحت تحریم و محدودیت قرار خواهد گرفت.
من از برخی از ایرانیان پرسیدم که شما از جامعه جهانی چه میخواهید؟ آنها در پاسخ گفتند: «جهان باید مذاکره با این رژیم را متوقف کند و از این پس آن را به رسمیت نشناسد. کشورهای اروپایی باید سفرای خود را از تهران خارج کنند و رسانههای عربی و غربی تلاش کنند صدای ملت به پاخاسته ایران را به جهان برسانند.»