تئاتر در تبعید؛ بیست و ششمین جشنواره تئاتر ایرانی در کلن

بهرخ بابایی از تاریخچه و حال و هوای این جشنواره می‌گوید

شهر کلندر غرب آلمان پنج روز میزبان بیست و ششمین جشنواره تئاتر ایرانی بود، که از قدیمی‌ترین رویدادهای فرهنگی مهاجران ایرانی در آلمان به شمار می‌آید. برای من که چند سالی است به آلمان مهاجرت کرده‌ام، جالب است که بدانم چنین جشنواره‌ای که برگزاری آن برای مهاجران بسیار سخت است، چگونه به سومین دهه عمر خود نزدیک می‌شود؛ در حالی که هر سال برگزاری آن باشکوه‌تر و پرمخاطب‌تر بوده است.

در جستجوهایم برای بانیان این رویداد، به نام هنرمند فقیدی می‌رسم که از قدیمی‌های تئاتر ایران است؛ مجید فلاح زاده. نویسنده، کارگردان، مترجم و پژوهشگر هنرهای نمایشی که دانشجویان هنر در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران و نیز دانشکده هنرهای زیبا در شهر کابل، کلاس‌های نقد هنری و زیباشناسی او را مابین سال‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ به یاد دارند. او پس از آن برای همیشه به آلمان مهاجرت می‌کند و همراه با همسرش بهرخ بابایی (بازیگر تئاتر) و چند تن دیگر از دوستان هنرمندشان برای نخستین بار جشنواره تئاتر ایرانیان را بنیان‌گذاری می‌کند. 

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بهرخ بابایی که پس از درگذشت مجید فلاح زاده در سال ۱۳۹۶ همراه با چند تن از دوستان و همکارانش همچنان پرچم این جشنواره را بالا نگه داشته است، از نحوه شکل‌گیری آن می‌گوید.

داستان او از تلخی‌های جنگ در ایران آغاز می‌شود و این که پس از تحمیل فشارهای مختلف به او و همسرش، در نهایت مجبور می‌شوند همراه با کودک یک سال و نیمه‌شان به افغانستان بگریزند و شش و سال و نیم هم در آنجا روزگار سختی را بگذرانند. 

بهرخ بابایی می‌گوید: «به علت دشواری‌های فراوان در افغانستان و اوضاع نامساعد آن کشور، به آلمان پناهنده شدیم. در همان دو سال اول، سه نمایش بزرگسالان و دو نمایش کودکان روی صحنه بردیم. پس از موفقیت این نمایش‌ها، همسرم از دوستانش خواست تا آنها هم به ما بپیوندند تا جشنواره تئاتر ایرانی را بنیان بگذاریم. به این ترتیب، جمع ما با ۴۰۰ مارک (واحد پول آلمان قبل از یورو) که روی هم گذاشتیم، اولین جشنواره تئاتر ایرانی را در کلن برگزار کردیم.»

استقبال بسیار خوب تماشاگران موجب می‌شود که مجید فلاح زاده و دوستانش برای ادامه برگزاری این جشنواره مصمم شوند، و باوجود ناملایمات و تعصب‌های سیاسی و هنری که به گفته بهرخ بابایی، گاهی سر راه‌شان قرار گرفته است، به خاطر هدف خود، عشق به انسان‌ها و این که لحظاتی مردم را شاد کنند یا به تفکر وادارند، آن راه را با قدرت ادامه دهند.

این جشنواره آنقدر رشد کرده است که اکنون نسل‌های قدیمی و جدید تئاتری را در کنار هم قرار داده است؛ از هم نسلان بهرخ بابایی که چهل سال است روی صحنه می‌روند، تا جوانان ۲۰ ساله‌ای که اولین کارهاشان را اجرا می‌کنند.

 

بهرخ بابایی گفت: «بهاره احمدی فارغ التحصیل موسیقی از کنسرواتوار نروژ و مسکو در شب افتتاحیه با هنرمندی در نواختن پیانو بسیار خوش درخشید و تماشاگران دقیقه‌های طولانی او را تشویق کردند. همچنین دختر ۲۱ ساله‌ای از افغانستان میهمان ما بود که استعداد و شور فراوانی در تئاتر دارد. در کنار اینها، سودابه فرخ‌نیا هنرمندی که ۴۵ سال از عمرش را روی صحنه‌های تئاتر گذرانده است، و ابراهیم مکی که استاد ما در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران و حامی همیشگی ما بودهاست، به جشنواره امسال هم رونق بخشیده‌اند.»

در این جشنواره، نمایشنامه‌هایی از بزرگانی چون «آگوست استریندبرگ» و«ادوارد آلبی» چند نمایشنامه به قلم جوانان ایرانی هم به نمایش در می آید، که نشان از تنوع فرهنگی و سنی، و همچنین توانایی‌ها و چهرچوب‌های فرهنگی این جشنواره و شرکت کنندکان آن دارد.

بهرخ بابایی در این باره می‌گوید: «جوانانی که در سال‌های اخیر از ایران به آلمان و دیگر کشورها مهاجرت کرده‌اند، غنای خاصی به جشنواره بخشیده‌اند. آنها به مسایل روز ایران در زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و غیره، از جنبه‌های مثبت و منفی متفاوتی نگاه می‌کنند و این بسیار ارزشمند است.»

از جمله موضوعاتی که در نمایش‌های آنها به آن پرداخته شده است، موضوع خیانت است که از رخدادهای پررنگ و نگران کننده اجتماعی این روزهای ایران است. 

خانم بابایی درباره نمایشنامه‌ای با این موضوع، می‌گوید: «در اوج تلخی‌ای که این نمایش دارد، اما یک نقطه روشن را از موضوعات اجتماعی را هم نشان می‌دهد. در این نمایشنامه، زنان با همبستگی با هم، دارند به مردان خائن پشت می‌کنند و بدون آنها به زندگی خودشان ادامه می‌دهند، که نشان از رشد شخصیتی و فکری زنان ایرانی دارد. زنانی که دیگر مثل گذشته با دیدن خیانت همسرشان فکر نمی‌کنند دنیا به آخر رسیده است، بلکه زندگی‌شان را بدون شخص خیانتکار، با قدرت ادامه می‌دهند.»

او ادامه می‌دهد: «از همین گروه‌های جوان همچنین نمایشنامه‌هایی با موضوع سانسور داریم که از مشکلات پررنگ اهالی فرهنگ و هنر در ایران است. نمایشی به نام «تفتیش واژه‌ها»، که نشان می‌دهد باید در مقابل کلمه به کلمه حرف‌هاتان پاسخگو باشید. این نمایشنامه را پویان مقدسی نوشته است و نیلوفر هنرمند آن را کارگردانی کرده است. 

«عشق فدرا» نوشته «سارا کین» به کارگردانی مهدی مهدی آبادی و بازیگرانی که از شهر اسن آمده بودند، روی صحنه رفت. جشنواره امسال همچنین شاهد اجرای دو نمایشنامه به کارگردانی نیلوفر بیضایی بود. «اگر که عشق گناه است» به قلم ژیلا مساعد و «شش زن شاعر» که روایت آن حول محور زندگی زنان شاعری از زمان «رابعه بلخی» تا امروز، همراه با اشعار آنها، بر روی صحنه رفت.

جشنواره ۲۰۱۹ کلن که امسال با شعار «صلح و دوستی و جهان عاری از جنگ و خشونت» برگزار شده است، از میهمانان غیرایرانی نیز برای اجرای برنامه‌هایی دعوت کرده بود. در آن چهارچوب، نمایشی از جوانان افغانستان و برنامه‌ای از یک گروه رقص سوریه‌ای، به تنوع و زیبایی این جشنواره افزودند.

خانم بابایی می‌گوید: «از دیگر نمایش‌هایی که می‌توانم نام ببرم، نمایش‌های «داستان باغ وحش»، «‌اگر بمیری»، «قوی ‌تر» «ملکه برفی» (نمایش حوزه کودک) و «جادوی دلقک‌ها» است. همچنین، نمایشنامه «‌جنگ کله‌شقها» که به زبان آلمانی اجرا شد. این متن نمایشی آلمانی، به انتقاد از جنگ و زیاده‌خواهی در دنیای سرمایه‌داری پرداخته است.» 

او در ادامه توضیح می‌دهد که نمایش‌ها به زبان‌های فارسی، دری، آلمانی اجرا شدند و برخی از آنها بالانویس آلمانی بالای پرده داشتند تا تماشاگران آلمانی با موضوع نمایش ارتباط بهتری برقرار کنند. 

نکته قابل توجه جشنواره امسال این بود که به طرز ویژه، از پناهجویان افغان و سوری دعوت شده بود تا به گفته برگزارکنندگان آن، به دور از رفتارهای نژاد پرستانه‌ای که گاهی به‌چشم می‌خورد، و با توجه به اشتراکات زبانی و فرهنگی که بین ملت‌ها هست، روابط دوستانه‌تری برقرار شود.

بیشتر از فرهنگ و هنر