بازیگران و خوانندههای ترکیه طی بیش از سه هفته گذشته که اعتراضها به کشته شدن مهسا امینی در ایران ادامه داشته است، به شکل گسترده حامی مردم و بهخصوص زنان کشور همسایه خود بودند. اما پنجاهونهمین دوره جشنواره فیلم پرتقال طلایی آنتالیا به محلی برای اعتراض متمرکز سینماگران ترک به سرکوب ایرانیان و ستایش از شجاعت و مبارزه زنان ایرانی تبدیل شد.
برگزاری این جشنواره از یکم تا هشتم اکتبر در شهر آنتالیا با اعتراضهای سراسری در ایران همزمان شد. در روزهای نخستین جشنواره، رسانهها ویدیویی از همراهی سازندگان یک فیلم تولید ترکیه با زنان ایرانی منتشر کردند. ژاله اینجهکول، کارگردان فیلم «النگوی نارپری»، بعد از نمایش فیلم خود به شکل نمادین همراهی خود با معترضان در ایران را به نمایش گذاشت.
این فیلمساز ۵۲ ساله روی صحنه با روایت قتل مهسا امینی ۲۲ ساله به دست پلیس ایران گفت که «خواهران ما در ایران» مبارزه بزرگی را آغاز کردهاند و حالا او و سایر عوامل فیلمش میخواهند بگویند کنار آنها ایستادهاند. سپس در مقابل خبرنگاران و عکاسان، او و چند زن دیگر که در ساخت «النگوی نارپری» مشارکت داشتند، موهای خود را قیچی کردند.
علاوه بر برداشتن روسری یا سوزاندن آن، بریدن مو مقابل دوربین یکی از روشهای اعتراضی زنان و دختران ایرانی در روزهای اول بعد از اعلام مرگ مهسا امینی بود و فیلمهای زیادی منتشر شد که این اعتراض را به نمایش میگذاشت، این کار که سنتی قدیمی در ایران هنگام عزا یا اعتراض است، بهسرعت در سطح جهان بازتاب یافت و باعث اقدامهای مشابه شد.
در یک ویدیو که هفته گذشته پخش شد، ژولیت بینوش و چندین ستاره دیروز و امروز سینمای فرانسه مقابل دوربین موهای خود را بریدند. این هفته ویدیو مشابهی از بازیگران زن مطرح سینمای آلمان پخش شد که به همین شیوه همراهی خود با مبارزه زنان ایرانی را به نمایش گذاشتند.
به همین دلیل، همراهی سینماگران ترک در همان روزهای اول اتفاق دور از ذهنی نبود. نزدیکی جغرافیایی و فرهنگی در کنار هراس جامعه هنری و روشنفکری ترکیه از بالا گرفتن اسلامگرایی و ایجاد محدودیت برای زنان به همراهی آنها با ایرانیان رنگ و بوی دیگری بخشیده است.
به نظر میرسد هنرمندان ترکیه وضعیت چهار دهه اخیر ایران و بهخصوص فشارهایی را که جمهوری اسلامی به زنان میآورد -و در قالب حجاب اجباری و اجرای قوانین تبعیضآمیز جنسیتی مانند حضانت یا طلاق و از این قبیل اجرا شده است- بهعنوان آینه عبرتی مقابل خود میبیند که در صورت قدرت گرفتن بیشتر اسلامگرایان ممکن است در این کشور هم تکرار شود.
جوایز جشنواره آنتالیا و همراهی دوباره با معترضان ایران
امسال در بخش مسابقه بینالمللی جشنواره پرتقال طلایی یک فیلم از ایران حاضر بود؛ «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی اولین بار در جشنواره فجر سال گذشته به نمایش درآمد. این فیلم جنجالی داستان یک پرونده قضایی بحثبرانگیز را روایت میکند که یک سمت آن مسئله تعرض به زنان است و سمت دیگر دستگاه قضایی ایران.
«علفزار» در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر چند جایزه از جمله سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را به دست آورد، اما مسئولان سازمان سینمایی وزارت ارشاد اجازه نمایش آن در قالب اکران نوروزی را ندادند. به همین دلیل، اولین فیلم بلند دانشی اواخر بهار اکران شد و با حدود ۲۰ میلیارد تومان فروش، یکی از موفقترین فیلمهای «غیرکمدی» اکرانشده در سال ۱۴۰۱ به شمار میرود.
البته حضور این فیلم در آنتالیا بهدلیل همزمانی با اعتراضهای ایران بازتاب چندانی نداشت تا اینکه روز ۸ اکتبر و با معرفی برندگان جشنواره پرتقال طلایی مشخص شد که پژمان جمشیدی برای بازی در «علفزار» جایزه بهترین بازیگر مرد را به دست آورده است.
آنچه مراسم اختتامیه این رویداد سینمایی را برای ایرانیان خبرساز کرد، نه این جایزه بلکه اقدام یک بازیگر دیگر اهل ترکیه بود. ارول بابا اوغلو که جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بخش ملی جشنواره پرتقال طلایی را برد، بعد از دریافت جایزه نشان داد که فقط هنرمندان زن این کشور همراه ایرانیان معترض به جمهوری اسلامی نیستند.
این بازیگر که برای فیلم «ایام خشکسالی» جایزه برد، روی صحنه مراسم اختتامیه درباره معترضان ایرانی گفت که آنها «شرم و وجدان» را به ما گوشزد میکنند و برای عدالت مبارزه میکنند. او گفت به همین دلیل، این جایزه را با آنها بهخصوص با زنان ایران سهیم میشود که از جان خود گذشتهاند و «با فریاد آزادیخواهی خیابانها را پر کردهاند». این هنرپیشه همچنین تاکید کرد که این زنان در حال رقم زدن تاریخاند.
تاثیر اعتراضها بر طرحهای فرهنگی جمهوری اسلامی
به این ترتیب، مهمترین جشنواره سینمایی ترکیه که در سالهای اخیر جای جشنواره فیلم استانبول را گرفته است، به محلی برای اعتراض به حکومت ایران و ایستادگی در کنار معترضان تبدیل شد. با توجه به حضور یک فیلم ایرانی که در ایران به شکل رسمی و با مجوزهای وزارت ارشاد ساخته شده است، مسئولان فرهنگی سکوت اختیار کردند.
آنها معمولا جشنوارههای اروپایی را به اتخاذ رویکرد سیاسی در مورد ایران و سینمای ایران متهم میکنند. اما این بار جشنوارهای محل اعتراض به جمهوری اسلامی شد که در یک کشور همسایه مسلمان برگزار میشود و انگ «سیاسیکاری» را نمیتوان به آن وارد دانست.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از سوی دیگر، طی یک دهه اخیر، جشنواره جهانی فیلم فجر با مدیریت رضا میرکریمی سعی داشت فیلمهای کشورهای اطراف ایران را بهعنوان بدلی از سینمای جهان در ایران تبلیغ کند. بخشهای رقابتی این جشنواره اغلب با فیلمهای آسیای شرق یا آثاری از کشورهای مسلمان پر میشد و سینمای ترکیه هم نقش پررنگی داشت. سینماگران ترک زیادی هم بهعنوان مهمان برای شرکت در جشنواره جهانی فجر دعوت میشدند.
ضمن آنکه باید توجه داشت طی همین مدت، با پخش گسترده سریالهای ترکیهای از شبکههای ماهوارهای فارسی زبان، مخاطبان ایرانی با این محصولات و ستارههای صنعت سینما و تلویزیون ترکیه آشنا شدهاند.
در چنین شرایطی، حمایت گسترده سینماگران ترک با معترضان ایرانی، طرح و نقشه سیاستگذاران فرهنگی جمهوری اسلامی برای همراه نشان دادن آنها با خود را کاملا بیاثر کرده است.
حالا ایرانیهال به وضوح میبینند محدودیتها و نظام سانسوری که طی چهار دهه مخاطب ایرانی را در فضای رسمی از محصولات فرهنگی و هنری دنیا و حتی کشورهای همسایه محروم کرد و کوشید «مسلمان» بودن را دلیل اجرای سانسور و ایجاد انزوا جا بزند، تمهیدی برنامهریزیشده از طرف حکومت بوده است و واقعیت ندارد.
به جرات میتوان گفت اعتراضهای سراسری در ایران، علاوه بر همه تاثیرهای شگرف سیاسی و اجتماعی که در مدت کوتاهی به جا گذاشته است، صحنه فرهنگ ایران در داخل و نسبت آن با مناسبات جهانی را دگرگون کرده است. هنرمندان و فعالان فرهنگی سراسر دنیا از هالیوود تا کشورهای شرقی متوجه عمق خشونت و وحشیگری حکومت و تبعیض نظاممندی شدهاند که طی چهار دهه بر مردم ایران گذشته است.
در چنین شرایطی، آنها بهعنوان یکی از گروههای مرجع تاثیرگذار جوامع خود و با استفاده از ظرفیتهای رسانهای دنیای آزاد فشار بر دولتهای خود را بیشتر کردهاند تا کنار آمدن و معامله با جمهوری اسلامی را کنار بگذارند. ضمن آنکه مسئولان فرهنگی حکومت ایران از حالا به بعد به سختی میتوانند با دعوت از هنرمندان مستقل کشورهای همسایه یا مسلمان برای خود تبلیغ کنند یا موقعیت ایران را عادی جلوه دهند.