جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، میگوید ایرانیان پس از سالها ظلم و ستم، به مبارزه با آيتاللهها مشغولاند و برای موفقیتشان، غرب باید از مبارزات آنها حمایت کند.
بولتون در مقالهای که روز سهشنبه، ۲۶ مهرماه، در روزنامه تلگراف منتشر کرد، نوشت که موفقیت قیام همگانی مردم ایران علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر آن کشور، به پشتیبانی غرب از آن بستگی دارد. او قتل مهسا امینی را جرقه این اعتراضات سراسری عنوان میکند. قتل مهسا امینی ۲۲ ساله، دختر کردی که بهدست گشت ارشاد بازداشت و شکنجه شده بود، باعث اعتراضاتی در ایران شد که اکنون در هفته پنجم خود است. رژیم مذهبی، نظامی و استبدادی ایران، بیش از هر زمانی از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ به این سو، تحت فشار داخلی قرار دارد.
بولتون تاکید میکند که با توجه به ابعاد گسترده و ادامه اعتراضات علیه حکومت مذهبی، نظامی و خودکامه جمهوری اسلامی در ایران، اکنون ضرورت دارد آمریکا و غرب ارزیابی کنند که بالاخره چگونه ممکن است آیتاللهها سرنگون شوند و چه نوع دولتی پس از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی سرکار میآید، و برای آن آمادگی داشته باشند. نکته کلیدی که بولتون مطرح میکند، این است که آیا اعتراضات جاری در ایران یک نیروی اپوزیسیون جدید را در بطن خود دارد، یا تنها خیزشی علیه انقلاب اسلامی و رژیم ماحصل آن است.
بولتون اشاره میکند که اعتراضات از نظر حجم، دامنه و پیچیدگی، افزایش و گسترش یافته است. اعتراضات در استان کردستان آغاز شد، اما به سرعت در سراسر کشور درحال گسترش است. بولتون مینویسد که رژیم پاسخ وحشیانهای به اعتراضات داده است، اما به نظر میرسد که آیتاللهها نیز از وسعت اعتراضها و شجاعت معترضان، بهلحاظ سیاسی فلج شدهاند، چون خواست واقعی مردم ایران فراتر از موضوع حجاب و مرگ مهسا امینی، سرنگونی کل نظام است. بولتون میگوید، خامنهای، رهبر نظام حاکم بر ایران، با آنکه میکوشد آمریکا و اسرائیل را مقصر جلوه دهد، میداند که مشکل جدی دارد.
جان بولتون نظرش را در مورد حجاب اجباری هم بیان میکند و مینویسد که اعتراضات علیه حجاب اجباری، نوعی چالش ایدئولوژیک مستقیم برای مشروعیت رژیم است. به نظر او، به همین دلیل است که خطر این اعتراضات برای حکومت بسیار بالا و حتی بسیار بیشتر از اعتراضات پیشین است، ازجمله، اعتراضات سال ۲۰۰۹ که علیه تقلب در انتخابات بود، اما اعتراضها امروز خودِ نظام را هدف حمله قرار داده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بولتون همچنین یادآوری میکند که «اعتراضات همه اقشار اقتصادی را دربرمیگیرد و صرفا شورش تحصیلکردگان و اقشار متوسط شهری نیست. این ایران واقعی است؛ در منطقهای که حضور روزنامهنگاران غربی در آن نادر است. شهروندان طبقه متوسط فهمیدهاند که سیاستهای اقتصادی دیکتهشده ازسوی تندروهای مذهبی، ایدهآل نیست». بولتون برای اثبات این نظر خود، به شعارهایی اشاره میکند که در اعتراضات ایران شنیده میشود، و میگوید به جای «مرگ بر آمریکا» یا «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر خامنهای» میشنویم.
جان بولتون همچنین به اهمیت توجه به تفاوتهای قومی و مذهبی در ایران اشاره میکند و مینویسد که تبعیض مداوم دولت ایران علیه کردها و دیگر اقلیتها توام با خشونت است. بولتون مینویسد که فکر میکند اعتصابات، نشانه روزهای آخر رژیم است. او اعتصابات اخیر کارگران صنعت نفت را مثال میزند و مینویسد بسیاری به یاد دارند که اعتصابات کارگران نفت در سال های ۷۹-۱۹۷۸ علیه شاه، نشان داد که اعتصاب نتیجه میدهد و اگر اعتصابهای صنعت حیاتی پتروشیمی افزایش یابد، جمهوری اسلامی را فلج میکند.
او میگوید که اعتراضات مربوط به قتل مهسا امینی، به انتقادات موجود انرژی داده است ودلایل مردم برای نارضایتیهای مختلف پیچیده است، و به همین دلیل است که سرکوب اعتراضات برای حکومت دشوارتر شده است.
بولتون اضافه میکند که برخلاف تبلیغات رژیم، قیام و اعتراضات مردم در واقع کاملا خودجوش است واین ویژگی برای جنبش مفید است، زیرا شناسایی تاکتیکها و اهداف آن برای دولت دشوار است.
بولتون میافزاید که تظاهراتکنندگان با پرسشهای سختی مواجهاند که بايد بهزودی حلوفصل آنها را آغاز کنند. مثلا معترضان باید درباره اهداف نهایی خود و چگونگی رسیدن به آنها تصمیم بگیرند. مشخصا، آنها به مکانیسمهای موثر برای توسعه راهبردهای تغییر رژیم نیاز دارند، و سپس باید برای اجرای این برنامهها اقدام کنند. بولتون میافزاید، از آنجایی که شبکههای مقاومت در حال حاضر در داخل ایران وجود دارند، مخالفان رژیم باید اختلافات خود را کنار بگذارند و یا به آن شبکهها بپیوندند، یا شبکههای موثرتری تشکیل دهند. از نظربولتون، درغیر این صورت، تقسیم و تفرقه سیاسی مخالفان، پروژه بزرگتر را خراب خواهد کرد. «شکاف بینداز و حکومت کن»، مفهومی است که برای رژیمهای استبدادی به خوبی شناخته شده است.
جان بولتون همچنین خطاب به کشورهای غربی مینویسد: «دنیای خارج از ایران نیز باید کمک کند. میتوان با ارائه منابع ملموس، بهویژه در مورد ظرفیتها و امکانات ارتباطی، کمک کرد.» او از روند موضعگیری کشورهای غربی انتقاد میکند و میگوید بسیاری از حمایتهایی که از پایتختهای غربی میشنویم، تفاوت زیادی در اوضاع ایجاد نمیکند. بولتون به موضع آمریکا انتقاد میکند و مینویسد که با وجود سخنرانیهای حمایتآمیز، کاخ سفید هنوز دنبال بازگشت مجدد به توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران است و دولتهای بریتانیا، فرانسه و آلمان، دیگر شرکای غربی این توافق، نیز به مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران ادامه دادهاند.