یک کارشناس آمریکایی میگوید واشنگتن باید به حکومت ایران نشان دهد که آماده است برنامه هستهای این کشور را نابود کند. جاناتان پانیکوف، از مدیران اتاقفکر «شورای آتلانتیک» و معاون سابق مامور امنیت ملی آمریکا در امور خاور نزدیک، در مقالهای که روز یکشنبه، ۶ نوامبر (۱۵ آبان)، در مجله «تایم» منتشر شد، گفت حکومت ایران متعهد است سلاح هستهای بسازد، و آمریکا هم باید نشان دهد که همانقدر متعهد است جلوی این امر را بگیرد.
پانیکوف که مدیر «پروژه امنیت خاورمیانه اسکوکرافت» در «شورای آتلانتیک» است، به شواهدی اشاره میکند که نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران خواهان دستیابی به سلاح هستهای واقعی و کارآمد است — از جمله گفتههای کمال خرازی (وزیر خارجه سابق)، محمدرضا صباغیان بافقی (نماینده مجلس)، و علی مطهری (نماینده مجلس) که مشخصا گفته بود هدف ایران ساختن بمب هستهای برای بازدارندگی است. محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی، نیز اظهارات مشابهی داشت که پانیکوف به آنها ارجاع نداده است.
نویسنده در ادامه این مقاله اینطور مینویسد: «چنین راهبردی از منظر [حکومت] ایران، کاملا منطقی است. تنها اولویت [حکومت] ایران، بیش از تاثیرگذاری در خاورمیانه یا اقتصاد داخلی، بقای خود رژیم است. حکومت ایران در حالیکه میکوشد خطر داخلی هزاران زن شجاع را که به توحش و انقیاد آن اعتراض میکنند سرکوب کند، سلاح هستهای را بهترین بازدارنده برای تضمین بقای خود در مقابل این خطرات خارجی میداند.»
اما بسیاری از کارشناسان معتقدند جمهوری اسلامی ایران میخواهد تا یکقدمی سلاح هستهای برود و در آن چارچوب، به غرب فشار آورد و به بازدارندگی برسد. اما پانیکوف مخالف این تحلیل است و در توضیح نظر مینویسد: «چنین لحظهای برای [حکومت] ایران نه اهرم فشار حداکثری، که خطر حداکثری خواهد بود. در این لحظه است که بیشترین احتمال انجام حمله نظامی دشمنان [حکومت] ایران علیه برنامه هستهای این کشور مطرح خواهد بود و آنان حاضر نخواهند بود این خطر را بپذیرند که [حکومت] ایران شتاب کند و برنامه توسعه تسلیحاتی خود را به پایان برساند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گروهی دیگر از تحلیلگران میگویند جمهوری اسلامی ایران اصلا دنبال سلاح هستهای نیست، چون با قابلیتهای نظامی کلاسیک و گروههای نیابتی توانسته است به بازدارندگی علیه مخالفین خود برسد. اما پانیکوف باور دارد چنین رویکردی اگر در مقابل عربستان سعودی و امارات متحده عربی صدق کند، در مورد اسرائیل صادق نیست، و حتی اگر ریاض و ابوظبی هم دنبال دیپلماسی با حکومت ایران باشند، «جنگ سایه» بین تهران و تلآویو در منطقه در جریان است. این کارشناس از قول یک مقام ارشد نظامی اسرائیلی، که ماه گذشته میلادی با او گفتگو کرده است، چنین مینویسد: «اسرائیل با هر سلاح کلاسیکی کنار میآید، اما با سلاح هستهای نه.»
پانیکوف مینویسد: «الگوبرداریهای خوبی که انجام شده است، نشان میدهد قابلیت تسلیحات هستهای [حکومت] ایران در مقایسه با قابلیت اسرائیل «ارزش نظامی و راهبردی» محدودی خواهد داشت. اما هدف تهران از داشتن سلاح هستهای، پیشگیری از حمله اسرائیل است، نه برابری با میزان مرگبار بودن تسلیحات آن.»
این کارشناس میگوید، مقامهای جمهوری اسلامی باور دارند که وجود تسلیحات هستهای، برای بازدارندگی طولانی مدت ضروری است، و به همین دلیل رفتار این حکومت با تحریم عوض نمیشود. او میگوید تحریم ابزار مهمی است و اگر توافق هستهای حاصل نشود باید ادامه یابد. اما میافزاید آن کسانی که باور دارند با فشار اقتصادی میتوان نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کرد، یا قانعش کرد که برنامه تسلیحات هستهایاش را کنار بگذارد، اشتباه میکنند و خوشخیالاند. پانیکوف تاکید میکند: «این راهبرد محکوم به شکست است؛ چنانکه در حین کارزار فشار حداکثری نیز شکست خورد.»
پانیکوف خواهان راهبرد جدیدی از سوی آمریکا علیه تهران است. او میگوید، نزدیک ۱۰ سال است (در هر سه دولت اوباما، ترامپ و بایدن) که بحثها حول مخالفت یا موافقت با برجام میچرخد. او میگوید که خود نیز پیشتر جزو مدافعان توافق برجام بوده، اما حالا که به نظر میرسد این توافق به پایان راه رسیده، آمریکا باید سیاست جامعتری در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی اتخاذ کند. او میگوید این سیاست باید سه وجه داشته باشد: درک این نکته که حکومت ایران واقعا سلاح هستهای میخواهد، مقابله با خطر گروههای نیابتی و سلاحهای کلاسیک ایران برای متحدان آمریکا در منطقه، و واکنشی معنادار به اعتراضات در ایران.
این کارشناس میگوید پس از [احیای] برجام، ایران علاقهای به مذاکره دیپلماتیک نخواهد داشت. آمریکا باید در همکاری با متحدان خود در جهان، طرح جدیدی تنظیم کند تا جمهوری اسلامی ایران را به کنار گذاشتن برنامه هستهای خود وادارد. چنین کاری باید نه با تمرکز بر انگیزههای اقتصادی، که با متقاعد کردن حکومت ایران به این موضوع همراه باشد که حفظ برنامه هستهایاش، بیشتر موجودیت نظام را به خطر میاندازد تا کنار گذاشتن آن. بدینسان، آمریکا باید خطر نظامی جدی و روشنی پیش روی ایران بگذارد.
پیشنهاد پانیکوف این است که آمریکا رزمایشهای سالیانه مشترک با اسرائیل برگزار کند که حمله به جمهوری اسلامی را شبیهسازی میکنند. در این شبیهسازیها آمریکا نباید فقط به ظرفیتهای سوختگیری اسرائیلیها یاری برساند، بلکه باید جتهای جنگنده خود را نیز به میان آورد. واشنگتن همچنین باید به متحدان خود در منطقه امکان دهد که قابلیتهای پدافندی خود را در مقابل موشکها و پهپادهای متعلق به حکومت ایران بهبود ببخشند. به باور او جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا، باید در بودجه بعدی خواهان افزایش منابع برای تسریع بخشیدن به پژوهش و توسعه نسل جدید سختافزارهای نظامی باشد که از توانایی نابودی برنامه هستهای ایران برخوردار باشد.
پانیکوف در پایان چنین مینویسد: «[حکومت] ایران سلاح هستهای کاملا عملیاتی میخواهد؛ آمریکا نیز باید با راهبرد جدیدی که کاملا عملیاتی باشد، پاسخ دهد.»