با خیز دلار برای فتح قله ۴۰ هزار تومانی، غول گرانی برای چندمینبار در ایران بیدار شده و سفره خانوادهها را کوچکتر و فقر و فلاکت در جامعه را گستردهتر و عمیقتر کرده و ناامیدی عمیق و گسترده به آینده سیاسی و اقتصادی در ایران بسیاری از شاخصهای خرد و کلان اقتصادی را چنان تحت تاثیر قرار داده که تشدید خروج سرمایه از بورس و افزایش نرخ انواع ارز از تازهترین نتایج سهمگین آن است.
بخشی از سرمایه خارجشده از بورس که رقم آن بیش از شش هزار میلیارد تومان برآورد میشود، به بازار ارز سرازیر شده و نرخ برابری انواع ارز خارجی در دو هفته اخیر را بالا برده است. این چرخه در نهایت بر بازار کالا و خدمات تاثیر گذاشته و به افزایش چندینباره قیمتها در ایران منجر شده است.
افزایش قیمت هر شانه تخممرغ ۳۰ عددی به ۱۰۵ هزار تومان و افزایش یک تا ۲۵ میلیون تومانی قیمت برخی خودروها و انتظار افزایش قیمت نان و گوجه فرنگی و برخی دیگر از اقلام مصرفی از نتایج ابتدایی این التهاب اقتصادیاند. این روند که به نظر میرسد توان ایستایی و توقف ندارد، در صورت ادامه تحریمهای بینالمللی، اعتراضهای داخلی و ناکارامدی سیستم، در ماهها و سالهای آینده تمام ابعاد زندگی مردم ایران را تحت تاثیر قرار میدهد و آینده اقتصادی تیرهتری را پیش روی مردم و حاکمیت قرار خواهد داد.
تمامی شواهد و مطالعات و آمارها و ادراکهای عینی بازار در ۲۰ سال گذشته نشان میدهد که از سال ۱۳۸۰ تاکنون، ارزش پول ملی پیوسته رو کاهش بوده و معیشت مردم ایران وخیمتر شده است.
نرخ تورم که سال ۱۳۹۲ نزدیک به ۲۸ درصد بود، در حال حاضر به بالاترین سطح در دو دهه اخیر رسیده و حتی در مقاطعی از ۵۰ درصد هم بالاتر رفته است. درآمد سرانه ایران هم در یک دهه گذشته، ٣٢ درصد کاهش یافته که به این ترتیب یکسوم از قدرت خرید هر ایرانی در طول دهه ۹۰ سوخته و کاملا از دست رفته است.
بر اساس آمارهای هزینه-درآمد مرکز آمار ایران، طی ۱۰ سال اخیر با کاهش شدید قدرت خرید ایرانیها، خرید کفش و پوشاک به شدت کاهش یافته است. طبق این آمارها، در سال ۱۳۹۰ ایرانیها به طور میانگین ۴.۲ درصد از هزینههای سبد معیشت خود را به خرید کفش و پوشاک اختصاص میدادند اما در آخرین گزارش، این میزان به ۳.۳ درصد رسیده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به عبارتی، طی ۱۰ سال اخیر هزینهکرد خانوارها برای کفش و پوشاک بیش از ۲۱ درصد کاهش داشته است.
این آمار تنها بخشی از مصادیق آن چیزی است که در ۱۰ سال گذشته به سر سفرههای مردم ایران آمد و از قرائن و شواهد هم پیدا است که برای این وضعیت چشمانداز روشنی هم قابلتصور نیست.
نامه ۶۱ اقتصاددان در خرداد ۱۴۰۰ درباره شرایط اقتصادی و سیاستهای جراحی اقتصادی دولت یکی از دهها هشدار و پیشبینی درباره ادامه این روند نگرانکننده در ایران بود. آنها در نامه خود هشدار داده بودند که مارپیچ افزایش نرخ ارز- تورم ایران را در معرض خطر بروز تورم سهرقمی و افسارگسیخته قرار داده است.
این اقتصاددانها نوشتند: «در آغاز سال ۱۴۰۱، روند آشفتگی اجتماعی و نگرانی عمومی مردم از تامین معیشت و پایداری کسبوکارهای خود به مرحله انفجاری رسید.»
علیرضا توکلی کاشی، تحلیلگر مسائل اقتصادی هم بهتازگی اعلام کرده که تورم هشت ساله منتهی به آبان۱۴۰۱ به ۷۰۰ درصد رسیده است. او افزود: «وقتی جامعهای چنین تورمی را تحمل کرده، طبیعی است که صدایش بلند شود. ما در ۱۰۰ سال اخیر چنین تورمی نداشتیم.»
به گفته او، «فشار جامعه ناشی از افزایش قیمتها و کاهش بودجه خانوار در مقابل این گرانیها مانند افزایش اجارهها در پایان سال که خانوار را به جابجایی به محلهای پایینتر مجبور کرده، یکی از دلایل اصلی اعتراضها است.»
اعتراضها در ایران که بیش از ۵۰ روز است ادامه دارد، خشم سرکوبشده چهار دهه جامعه ایران است که از مشکلات اقتصادی و بسیاری از محدودیتها و محرومیتها به تنگ آمدهاند. مردم معترض در خیابانها میگویند دیگر چنین سیستم معیوب، ناسالم و ناکارآمد و تبعیضآمیزی را نمیخواهند و به دنبال زندگی بهتر و آزادیاند که جمهوری اسلامی از آنها دریغ کرده است.
هرچند پاسخ این درخواستها جز سرکوب و زندان و انکار نبوده، همین مسئله به گسترش خشم عمومی و ضرورت گذر از حاکمیت مستقر در جامعه ایران منجر شده است.