سالهاست سیاستمداران ایرانی تلاش میکنند تا «نفت را سر سفره مردم بیاورند» و حالا یک شانس تازه به آنان داده شده است: مخزن نفتی «نامآوران». حسن روحانی ابتدا در روز ۱۹ آبان خبر کشف دومین مخزن نفتی ایران را داد و یک روز بعد هم بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت ایران گفت که این مخزن، زیر میادین منصوری و سوسنگرد پیدا شده است. نفت لایه قدیمی این میدان ۳/۳۱ میلیارد بشکه و حجم تازه کشف شدهاش، ۲۲ میلیارد بشکه نفت است.
وزیر نفت سپس گفت: «مقدار برداشت از میدان جدید تابع تکنولوژی و فناوری است.»
تخمین زده میشود نزدیک به یکپنجم این حوزه نفتی را با فنآوری موجود ایران بتوان استخراج کرد. البته اگر تحریمهای آمریکا به دولت ایران این اجازه را بدهند. اگر تحریمهای دولت دونالد ترامپ علیه برنامه هستهای ایران و متمرکز بر صادرات نفت و میعانات گازی ایران برقرار نبودند، فنآوریهای نوین استخراج نفت میگذاشتند یکچهارم تا یکسوم این ذخیره نفتی استخراج شود.
روحانی گفت: «عدهای مخالف ورود شرکتها و فناوریهای خارجی به کشور هستند، اما ما هر کجا باید دنبال علم و فناوری باشیم و با علم و فناوری مردم خود را ثروتمند کنیم».
حسن روحانی در یزد کشف مخزن «نامآوران» را اعلام کرد، ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹- IRANIAN PRESIDENCY / AFP
او آشکارا در موضع نفت نظر علم و فنآوری را قبول میکند اما نوبت به محیط زیست که میرسد، انگار فراموش میکند که علم دهههاست که میگوید نباید نفت بیشتری استخراج شود تا بتوان گرمایش زمین را مهار کرد. گرمایشی که خوزستان، در خط مقدم آسیبهایش قرار دارد.
از بارانهای مسموم تا موج مهاجران اقلیمی ایران
دو هفته قبل از اعلام کشف «نامآوران»، نخستین بارانهای پاییزی استان خوزستان، صدها نفر را راهی بیمارستان کرد. هوای آلوده استان خوزستان در ترکیب با باران، تبدیل به مجموعهای از عوامل شیمیایی مخرب میگردد که نخستین نشانه اصلیاش، تنگی نفس است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بارانهای پاییزی هر ساله هزاران نفر خوزستانی را راهی بیمارستان میکنند و رسانههای داخلی ایران میگویند که مشعلهای چاههای نفت، سوزاندن مزارع نیشکر، سوزاندن زباله و گردههای گیاهی، چهار عامل اصلی تنگی نفس پس از بارانهای خوزستان در سالهای اخیر بودهاند.
خوزستان فقط از هوای آلوده رنج نمیبرد. موجهای گرما، دورههای خشکسالی، کمبود آب شیرین در کنار دیگر عوامل مانند گسترش فقر، دستبهدست هم دادهاند تا موج مهاجرت از مناطق جنوبی ایران گستردهتر شود.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور در هفت مرداد ۱۳۹۷ به روزنامه سازندگی گفت: «آمار عجیبی به دست من رسیده که انشاءالله درست نباشد، اما احتمالا درست است. مهاجرتهای وسیعی از مناطقی که با خشکسالی درگیرند، به مرکز و شمال ایران در حال شکلگیری است و اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، پنج سال دیگر چهره کشور از همهنظر تغییر خواهد کرد».
او افزود: «در ۱۰ سال آینده ایران با فاجعهای بزرگ مواجه میشود!» اما جزئیات بیشتری از آمارهای مهاجرت یا آینده پیشروی ایران نگفت. فقط پیشبینی کرد که در ۲۵ سال آینده، شرق و جنوب کشور به کل از سکنه خالی شده باشد.
هرم مزلو واژگون میشود: از مرگ روستاها تا غیرمسکونی بودن شهرها
آبراهام مزلو، تحتتاثیر رکود اقتصادی بزرگ دهه ۱۹۳۰ میلادی، به بررسی نیازهای انسانی نشست و سپس هرم مزلو را معرفی کرد. هرم او میگوید اگر «نیازهای زیستی» مثل آب، هوا، غذا، پوشاک، خانه و امور جنسی آدمی به حد کافی ارضاء شود، سپس انسان به مراحل والاتر زندگی مثل نیازهای امنیتی، اجتماعی، احترام، خودشکوفایی و خودانگیزشی میرسد.
هرم مزلو در شرایط اقلیمی ایران برای خیلیها واژگون شده است تا مردم فقیر، فقیرتر میشوند و مردم طبقه متوسط، شاهد این باشند که زیر فشار تحریمها و سوءمدیریت، مراحل والاتر زندگیشان از دست میرود تا فقط محدود به نیازهای زیستی باشند.
بخش فقیرتر جامعه دیگر حتی قادر به رسیدن به حداقل نیازهای زیستی هم نیستند. مثالش، مرگ هزاران روستای ایران است و پیشبینی مرکز آمار ایران که از ۱۴۰۵، رشد جمعیت روستاهای دستکم ۲۱ استان ایران منفی خواهد شد. امتداد خشکسالی، نابودی خاک و تغییر رفتارهای آبوهواییِ ناشی از گرمایش زمین، یکی از دلایل نامسکونی شدن این روستاهاست.
پول نفت برای گذران روز
پس از اعلام خبر کشف «نامآوران»، روحانی گفت هر یک درصد که بیشتر بتوان از این حوزه نفت استخراج کرد، ۳۲ میلیارد دلار به درآمد ایران افزوده میشود. در مقابل از دید اقلیمشناسان، ایران جزو کشورهایی است که «مانند یک شرکت صادرات و واردات» مدیریت میشود.
یعنی این کشور ذخایر طبیعی خود مثل نفت خام را صادر میکند و در برابر آن پول کافی برای خرید محصول کسب میکند. این محصول میتواند گندم باشد یا آنکه هزینه تحصیل دانشآموز باشد. شعار آوردن پول نفت سر سفرههای مردم هم بهنوعی نوید آیندهای بهتر را میداد که پول فروش نفت، بهجای فساد مدیریتی، بهدست صاحبان واقعی آن، یعنی مردم ایران برسد.
در آمارهای این اقلیمشناسان در سالهای اخیر، شرکت ملی نفت ایران همیشه یکی از اصلیترین آلایندههای جو زمین معرفی شده است. آلایندهای که در گسترش گرمایش زمین نقش بازی میکند. گرمایشی که در مناطق جنوبی ایران از جمله خوزستان، مقدم بر دیگر نقاط ایران تاثیر میگذارد. این تاثیرگذاری مثل سقوط مهرههای بازی دامینو است: آلودگی هوا یک مثال آن است، اما این آسیبها شامل بر شدت گرفتن موجهای گرما تا کمتر شدن آب سالم هم میشوند و آینده زندگی در این منطقه را تهدید میکند.
وقتی خرماپزان خوزستان، انسانپز شود
اصل پنجاهم قانون اساسی ایران میگوید: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.»
زمان ساخت سد گتوند در خوزستان، این اصل فراموش شده بود. این سد، حالا یکی از دلایل اصلی شوری ذخیره آب خوزستان، مشخصا در رودخانه کارون است. خوزستان البته مانند جنوب عراق، از بالا آمدن سطح آب خلیج فارس هم رنج میکشد. سال گذشته، آب رودخانه بهمنشیر در آبادان شور شد و همزمان با گسترش خشکسالی، آب چاهها هم به شوری گرایید. نتیجهاش شورشهای خیابانی بود. شورشهایی که مشابهاش را استان بصره هم شاهد بود. مردم آبادان در شعارهای پارسال خود میگفتند: «آب شیرین حق ماست» و «آبادان مساویست با کربلا».
بارندگیهای نوروزی، برای کوتاهمدت مشکل آب آبادان را حل کرد اما این سوال باقی ماند: آیا برای پروژه استخراج نفت از نامآوران، به اصل پنجاهم قانون اساسی توجه خواهد شد؟
پژوهش تازه مجله نیچر میگوید که ایران، بهخصوص جنوب آن کشور، در بازه زمانی سالهای ۲۰۲۵ تا ۲۰۴۹ میلادی – شش سال تا ۳۰ سال دیگر – تنش آبوهوایی بیشتری را تجربه خواهد کرد. در جنوب از جمله خوزستان، موجهای گرما و دورههای خشکسالی در کنار سیلابهایی مانند آنچه نوروز گذشته ایران شاهدش بود، متعددتر و طولانیتر خواهند شد. دمای هوا گرمتر میشود و ایران رکوردهای تازه گرمایی را شاهد خواهد بود.
سیل خوزستان، نوروز ۱۳۹۸- ATTA KENARE / AFP
به توصیف مجمع جهانی اقتصاد مستقر در شهر داووس سوییس، با اوجگیری گرمایش زمین فضای جنوب در آینده به خاورمیانه نزدیک میشود: این منطقه در گذر این قرن میلادی، بتدریج نامسکون خواهند شد، همانطور که شرکتهایی مانند شرکت نفت ایران، گازهای گلخانهای بیشتری را در جو زمین انباشت میکنند.
دولت حسن روحانی در شرایط تحریم میگوید مخزن نفتی «نامآوران» چقدر درآمد میتواند بههمراه داشته باشد اما در مقابل نمیگوید خسارتهای جانی و مالی ناشی از گرمایش زمین در دهههای پیش رو چقدر خواهد بود.
یا طرح سوال به زبانی ساده: قیمت اهواز چقدر است؟ یا کل خوزستان؟ یا هرمزگان؟ یا سیستان و بلوچستان؟ استانهایی که روستاهایشان بتدریج نامسکون شده و حالا شهرهایشان در خطر نبود هوای سالم و آب آشامیدنی قرار دارند و شاید در آیندهای نه چندان دور، کل آن استان دیگر برای اقامت آدمی مناسب نباشند.