تایید خبر بازداشت عباس درویش توانگر، قائممقام خبرگزاری فارس، در بخش خبری ۲۰:۳۰ صداوسیما که زیر نظر بیت علی خامنهای اداره میشود، بر اصالت بولتنهای متعلق به این خبرگزاری و محتوای محرمانه آنها مهر تایید زد.
خبرگزاری فارس که بیش از ۱۵ سال است برای بیت علی خامنهای و بسیاری از نهادهای امنیت سرویس «اخبار ویژه» دارد، در پی یک حمله سایبری، با افشای حدود ۳۰ بولتن محرمانه ۱۰ ماه اخیر خود، بالغ بر یک هزار و ۲۰۰ صفحه مطلب، مواجه شد. در اغلب این بولتنها، اخبار و گزارشهایی درج شده که از نظر سردبیر این خبرگزاری، دارای طبقهبندی محرمانه بودهاند و باید تنها در اختیار مشترکان این خط ویژه قرار میگرفتند که حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران، تنها یکی از آنها بود.
علنی شدن محتوای این بولتنها که به افشای بخشی از سیاستهای علی خامنهای و جمهوری اسلامی در برخورد با خیزش سراسری مردم ایران و نیز انتشار برخی دادههای مهم در این ارتباط منجر شد، هزینههای فراوانی به شخص خامنهای و نظام وارد کرد؛ به طوری که نخستین واکنش رسمی به آن، صدور دستور بازداشت قائممقام خبرگزاری فارس بود.
عباس توانگر، قائممقام خبرگزاری فارس، یکی از فعالان رسانهای شناختهشده طیف موسوم به اصولگرا است که سابقه فعالیت او به روزنامه رسالت باز میگردد. او چند سال پس از راهاندازی خبرگزاری فارس، به این سازمان خبری وابسته به سپاه پاسداران پیوست.
اوج فعالیتهای عباس توانگر به دوره موسوم به اصلاحات و دولتهای محمد خاتمی بازمیگردد که به همراه برادر کوچکتر خود مجتبی، در راهاندازی برخی سایتهای بینام و نشان علیه اصلاحطلبان نقش داشت. در آن زمان برخی اخبار یا خبرسازیهایی که امکان انتشار در رسانههای رسمی نداشتند و میتوانستند بار حقوقی به همراه داشته باشد، در سایتهایی منتشر میشدند که شناسنامه نامعلومی داشتند و امکان شناسایی عوامل پشت پرده آنها آسان نبود. در چنین شرایطی بود که «خط ویژه» خبرگزاری فارس هم راهاندازی شد و تا همین چند هفته پیش نیز فعالیت میکرد. البته پس از هک این خبرگزاری، از ادامه فعالیت این بخش اطلاعات چندانی در دست نیست.
در صورتی که ادعای گروه هکری بلک ریوارد مبنی بر هک ۲۵۰ ترابایت اطلاعات و دادههای خبرگزاری فارس درست باشد، این گروه هکری از ۱۵ سال فعالیت این خط خبری دستکم صدها فایل محرمانه دیگر در اختیار دارد که تاکنون آنها را منتشر نکرده است.
از دست دادن این حجم گسترده از اطلاعات طبقهبندی شده به همراه اطلاعات دیگری از یکی از مجموعههای رسانهای وابسته به سپاه پاسداران در گام نخست، با بازداشت قائممقام این خبرگزاری همراه شد. این بازداشت در شرایطی صورت میگیرد که «خط ویژه» خبرگزاری فارس یکی از مهمترین منابع تامین خبر بسیاری از نهادهای نظامی و امنیتی بود و سالها با کمترین محدودیت و ممنوعیتی، فعالیت میکرد.
درباره اینکه چرا در ارتباط با افشای این بولتنها فقط توانگر بازداشت شده و پای پیام تیرانداز، مدیرعامل این خبرگزاری و داماد خواهر علیرضا زاکانی، شهردار تهران، به این پرونده باز نشده است، اطلاعات چندانی در دست نیست. مرجع بازداشت توانگر هم تاکنون اعلام نشده و نمیدانیم آیا سازمان اطلاعات سپاه او را بازداشت کرده یا وزارت اطلاعات وارد عمل شده است. البته از آنجا که بخش خبری ۲۰:۳۰ صداوسیما با بیت علی خامنهای و سازمان اطلاعات سپاه ارتباط وثیقی دارد، احتمالا مرجع این بازداشت سپاه پاسداران بوده است.
دستگیری عباس توانگر دومین بازداشت خبرسازی است که پس از دستگیری و آزادی علی قلهکی، از دیگر فعالان رسانههای محافظهکار، در ماههای اخیر صورت میگیرد. قلهکی یکی از خبرنگاران نزدیک به نظامالدین موسوی، نماینده مجلس، و از مدیران سابق خبرگزاری فارس بود که با حمایت مالی و معنوی مهرداد بذرپاش، چند کانال تلگرامی ایجاد کرده بود و بخشی از اخبار «خط ویژه» خبرگزاری فارس را به طور علنی منتشر میکرد. او در نهایت بازداشت و با تودیع وثیقهای سنگینی آزاد شد.
توانگر و قلهکی دو قربانی تازه سنت بولتنسازی و بولتننویسی در جمهوری اسلامی محسوب میشوند که دعواهای پشتپرده قدرت در قربانی شدن این دو بیتاثیر نبودهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دوران طلایی سنت بولتننویسی که در جمهوری اسلامی سابقهای طولانی دارد، زمان تصدی دولتهای محمد خاتمی بود. بسیاری از نهادهای حاکمیتی برای تخریب دولت او که با علی خامنهای زاویه داشت، انواع و اقسام بولتنها را تولید میکردند که در بسیاری از آنها، اخبار و گزارشهای جعلی تحت عنوان «شنیدهها» وجود داشت و هدف آنها تنها تخریب مقامهای دولتی بود.
در آن زمان، محل سرریز برخی از این بولتنها چندین سایت بینامونشان بودند. اوج این مسئله در زمان پرونده قتلهای زنجیرهای بود؛ هنگامی که انتشار فایلهای صوتی و تصویری و نوشتاری قابلتوجه در زمان خود، با جنجالهای سیاسی و امنیتی بسیاری همراه شد.
سنت بولتنسازی تا پایان دولت خاتمی با قوت به کار خود ادامه داد و خبرگزاری فارس یکی از مهمترین استوانههای آن به شمار میرفت، اما با به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد، محتوای این بولتنها رنگوبوی دیگری گرفت. در دولت نخست محمود احمدینژاد، رویکرد اغلب بولتنهای حاکمیتی و دولتی در تایید و همسویی با اقدامها و سیاستهای دولت بود و در آنها، بیشتر اخبار و گزارشهایی منتشر میشدند که آن دسته از واقعیتها، تصمیمها و اتفاقهایی را که تنها بخش خاصی از جامعه باید از آنها مطلع میشدند، پوشش میدادند.
این سنت در دور دوم دولت احمدینژاد، به دلیل بروز اختلاف میان او و علی خامنهای، به سیاق گذشته خود بازگشت و این بولتنها بار دیگر سرشار از اخبار و گزارشهایی شدند که با هدف تخریب و تضعیف احمدینژاد و دولت او تهیه میشدند.
در دو دولت حسن روحانی نیز این سنت با شدتوحدت بیشتری ادامه یافت که البته به جنگ اطلاعاتی نهادهای امنیتی وابسته به دولت با طرفهای امنیتی وابسته به حاکمیت همراه شد. در چنین جنگ اطلاعاتی بود که بهتدریج نام کانال تلگرامی «آمدنیوز» سر زبانها افتاد و این کانال به مرجعی برای انتشار مجموعهای از دادهها درباره بخشهای مختلف حاکمیتی و دولتی تبدیل شد.
در کنار کانال آمدنیوز که روحالله زم اداره آن را برعهده داشت، کانال دیگری با نام «جعبه سیاه» هم در ترکیه راهاندازی شد که مسئولیت آن با جوانی به نام مسعود مولوی بود. این دو جوان در نهایت به خاطر انتشار اطلاعات سری و محرمانه نظام جان خود را از دست دادند اما نام بازیگران اصلی که به این کانالها اطلاعات میرساندند، هرگز فاش نشد.
در دولت ابراهیم رئیسی، سنت بولتننویسی بار دیگر شبیه دوره نخست دولت محمود احمدینژاد شده است و بولتنها اکنون مملو از اخبار و اطلاعاتیاند که کمتر سمتوسوی تخریبی دارد و بیشتر به واقعیاتی مربوط میشوند که مردم عادی نباید از آنها اطلاع داشته باشند. محتوای بخش قابلتوجهی از این بولتنها که نهادهای ریز و درشت دولتی و حاکمیتی تهیه میکنند، متاثر از شرایط کلان سیاسی و اقتصادی و مناسبات پشتپرده بازی قدرت در جمهوری اسلامی است که در حال حاضر، این تاثیرگذاری بیشتر از آنکه ناشی از تخاصم پشتپرده صاحبان قدرت باشد، برآمده از شرایط خاص اقتصادی و سیاسی است که لاجرم با تحولات و وقایعی مهمی که اخبار و اطلاعات آنها تنها باید در این بولتنها منعکس شود، همراه شده است.
بررسی صدها خبر، گزارش و سخنرانی که در ۳۰ بولتن محرمانه خبرگزاری فارس منتشر شدهاند، نشان میدهد بخش قابلتوجهی از این دادهها واقعیتهای انکارنشدنی و عینیاند که این خبرگزاری برای اطلاع کاربران بولتنها تهیه کرده است. در این بولتنها، از خبرسازی، جریانسازی و جهتگیری روشن و آشکار علیه حزب، دسته، گروه و سایر بخشهای مختلف دولتی و حاکمیتی، چندان خبری نیست و پیشبینی میشود این رویکرد در سایر بولتنهای دولتی و حاکمیتی هم جاری و ساری بوده باشد؛ هرچند به منزله پایان جنگ بولتنها، افشاگریها و تخاصمهای پشتپرده نیست.
اگر در دولتهای امنیتی حسن روحانی، از نظر محافظهکاران، آمدنیوز و جعبه سیاه دو رسانه برای مقابلهبهمثل با بولتنسازیها و خبرسازیهای نهادهای حاکمیتی علیه دولت مستقر محسوب میشدند، در دولت ابراهیم رئیسی، این دعواهای اطلاعاتی در قالب شنودها، هکها و برخی افشاگریها دنبال میشوند. در این دور تازه جنگ اطلاعاتی و روانی بازیگران قدرت در جمهوری اسلامی، هکرها نقشی مهم ایفا میکنند؛ گروهی که کسی از هویت آنها آگاه نیست و هر بازیگری میتواند به نام آنها، هزاران سند و مدرک علیه رقبای خود منتشر کند.
گروه هکری «عدالت علی» یکی از همین گروهها است که در یک سال گذشته، برخی سامانههای اطلاعاتی و سایتها را هک کرده است و اسناد طبقهبندی شدهای هم در این زمینه منتشر کرد. گروه هکری بلک ریوارد هم از دیگر گروههای هکری نوپایی است که در ماههای اخیر اعلام موجودیت کرده و یکی از جنجالیترین اقدامهایش هم هک خبرگزاری فارس بوده و معلوم نیست چطور توانسته است ۲۵۰ ترابایت داده این خبرگزاری را از طریق هک و اینترنت در اختیار بگیرد.
افشای چند فایل صوتی مرتبط با درگیریها و اختلافها در سپاه پاسداران از دیگر نشانههای جنگ اطلاعاتی بازیگران قدرت در جمهوری اسلامیاند که تنها یکی از خروجیهای آن، برکناری حسین طائب از ریاست سازمان اطلاعات این نهاد نظامی بود. عباس توانگر و خبرگزاری فارس هم احتمالا از تازهترین قربانیان این نبرد اطلاعاتی پشتپرده بلوکهای قدرت جمهوری اسلامیاند و پیشبینی میشود این جنگ و خونریزی تا آیندهای نامعلوم ادامه داشته باشد.