ابزاری که با استفاده از هوش مصنوعی تکچهرههای شگفتانگیزی تولید میکند، به دلیل مسائل اخلاقی و حریم شخصی، هدف انتقاد فزاینده قرار گرفته است.
«لنزا ایآی» به سرعت در صدر «اپاستور» قرار گرفته و با تکچهرههای هنرمندانه[ای که تولید میکند]، به کامیابی سریعی دست یافته است. این برنامه از کاربران میخواهد ۱۰ یا ۲۰عکس از خودشان به آن بدهند و سپس آنها را وارد مدلی میکند تا به تکچهرههایی به سبکهای مختلف هنری تبدیلشان کند. کاربران سپس برای دسترسی به این تصاویر باید پول بپردازند.
این تصاویر همهبین شده است و کاربران آنها را در رسانههای اجتماعی منتشر، و کمکم از آنها به منزله «آواتار» خود استفاده میکنند.
اما همین موفقیت موجب نگرانی در مورد این شده است که این سامانه هوش مصنوعی و سایر سامانههای مشابه، ممکن است هم حریم خصوصی کاربران این برنامه، و هم مالکیت هنری پدیدآورندگان سبکهای هنری استفادهشده در این برنامه، را نقض کند.
نگرانی در مورد حریم خصوصی دامنگیر بسیاری از برنامههای ویرایش عکس شده است؛ مخصوصا آنهایی که ظاهرا خیلی سریع محبوب شدهاند. (این برنامه از سال ۲۰۱۸ در دسترس همگان بوده، اما تولید پرتره با هوش مصنوعی از ماه نوامبر به آن اضافه شده و بیشتر از همان موقع محبوب شده است.)
مثلا در سال ۲۰۱۹ نگرانیهای مشابهی در مورد «فیساپ» (FaceApp) پدید آمد، که به کاربران امکان بارگذاری عکس و سپس پیر کردن آن را میدهد، و پس از آن در سال ۲۰۲۰ همین وضعیت برای برنامه دیگری موسوم به «ریفیس»(Reface) رخ داد که در آن، افراد میتوانستند عکس خود را روی گیفهای معروف بیندازند. آن عکسها همهبین شد، اما پس از آن نگرانیها از نحوه استفاده این شرکت نیز از این تصاویر بارگذاریشده و امنیت آنها، شدت گرفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در هر دو مورد، این برنامهها در صدد برآمدند به کاربران اطمینان دهند که این تصاویر را فقط برای این نگه میدارند که برنامه بتواند کار کند و از آنها سوءاستفاده نخواهند کرد. اما این نگرانی در مورد جملهبندی مشابه در متن شرایط و ضوابط این برنامهها بروز کرد که در مورد حقوق کاربران بر تصاویر بارگذاریکردهشان، نسبتا کلی بود.
در مورد «لنزا ایآی» نیز به دلیل همین نوع جملهبندیها، نگرانیهای مشابهی وجود داشته است. طبق ضوابط این برنامه، «تمام حقوق موجود در محتوای کاربران و مربوط به این محتوا»، شامل حق استفاده از این محتواها به طیف گستردهای از انحای مختلف، متعلق به این برنامه است.
علت اینکه بسیاری از برنامکها چنین ضوابطی دارند، اغلب این است که وقتی این ضوابط را با کلیترین واژههای ممکن مینویسند، شرکتها میتوانند از خطر تخطی از مجوزهایشان بپرهیزند. اما در این صورت، کاربران نیز چندان راهی برای نظارت بر استفاده از عکسهایشان پس از بارگذاری آنها ندارند و برای آنچه بر سرشان میآید، هیچ نوع چاره واقعی ندارند.
لنزا در خطمشی حریم خصوصی خود میگوید که از این تصاویر فقط برای جلوه ویژه دادن استفاده میکند و این شرکت در مصاحبه با «تککرانچ» (TechCrunch) گفت که این تصاویر پس از استفاده در سامانه هوش مصنوعی [برنامه]، پاک میشود؛ هرچند، همین هم موجب پدید آمدن نگرانیها از این شده است که تصاویر مردم دارد به دسته دادههایی وارد میشود که شاید خودشان درک کاملی از آن نداشته باشند.
جز نحوه تولید این تصاویر، نگرانیهای دیگری نیز در مورد محتوای آنها مطرح شده است. سامانهای که در تولید این تصاویر به کار میرود، موسوم به «انتشار پایدار» (Stable Diffusion)، بر اساس دستهای تصاویر آموزش دیده است که به ناچار سوگیریهایی دارند و بسیاری از کاربران گزارش دادهاند که انگار این سامانه با عکسهای سفیدپوستان که شاید در دادههای مرجع حضور پررنگتری داشته است، بهتر کار میکند.
«انتشار پایدار» همچنین بابت روشی که میتواند بدون رضایت شخص به تصویر کشیدهشده، برای آفرینش هرزهنگاره به کار رود، هدف انتقاد قرار گرفته است و به دلیل اینکه «لنزا ایآی» هم مبتنی بر همان سامانه است، احتمال دارد که مشکلات مشابهی به بار آورد. بحثی در محافل هنر هوشمصنوعی در جریان است که آیا استفاده از این سامانه به این روش ممکن است یا خیر، و در روزآوری اخیر آن تغییراتی ایجاد شده است که تولید تصاویر «نامناسب برای کار» (NSFW) و غیره را دشوارتر کرده است.
انتقادات دیگر، از این برنامک تکچهرهسازی تازه معروفشده فراتر میرود و کل این گونه سامانههای هوش مصنوعی را فرامیگیرد. بسیاری از چنین سامانههایی به سرقت سبک (و حتی گاهی تصاویر واقعی) هنرمندان، و سپس استفاده بیاجازه از آنها متهم شدهاند.
بر فرض، در برخی از این سامانهها میتوان به صراحت به هوشمصنوعی فرمان داد تا تصویری به سبک کارهای هنرمند مشخصی تولید کند (این تغییر دیگری در نسخه روزآمد اخیر مدل انتشار پایدار است). بابت استفاده از سبک هنرمند هم چیزی به او نمیپردازند- و حتی ممکن است خبردار هم نشود که در چنین سامانهای از اثرش استفاده شده است- و بنابراین منتقدان میگویند چنین ابزارهایی، اعتبار و درآمد هنرمندان تجسمی را بر باد میدهند.
«پریسما لبز»، شرکت سازنده این برنامک، در رشتهپیامهایی در توییتر جویای رفع برخی نگرانیها در مورد روش کار آن بوده است که هم شامل نگرانیهای اخلاقی رفتار آن با آثار هنری میشود، هم شامل نگرانیهایی مربوط به آنچه بر سر تصاویر تولیدی آن میآید.
در یکی از این پیامها آمده است: «همین که چهرکها تولید میشود، عکسهای کاربر و مدل مربوطه برای همیشه از رایانههای خدماتدهنده ما حذف میشود و این فرایند برای درخواست بعدی دوباره از سر گرفته میشود.»
این شرکت در پیام توییتری دیگری ادعا کرده است که استفاده از هوش مصنوعی در هنر، باعث نمیشود هنرمندان از گود خارج شوند.
در این پیام آمده است: «هوش مصنوعی تصاویری منحصربهفردی بر اساس اصول برگرفته از دادهها پدید میآورد، اما نمیتواند به خودی خود دیدگاهپردازی و تخیل کند. همانطور که تئاتر را سینما نابود نکرد و نرمافزارهای حسابداری این حرفه را از بین نبردند، هوش مصنوعی هم جای هنرمندان را نمیگیرد، بلکه میتواند ابزار کمکی نیرومندی بشود.»
«همچنین، معتقدیم که رواج فزاینده ابزارهای نیروگرفته از هوشمصنوعی، سبب میشود که رجحان خلاقیتی آثار هنری ساخته دست انسان ارج و قدر بیشتری بیابد، چون هر گونه تولید صنعتی، ارزش بیشتری برای صنایع دستی به بار میآورد.»
اما این رشته پیامهای توییتری هم به انتقادها دامن زد و بهویژه کسانی خاطرنشان کردند که دادههای استفادهشده برای آموزش دادن مدلها، تخیلهای هنری افراد است، و این عمل هم میتواند دزدیدن سبک کار آنها باشد.
یکی از کاربران نوشت: «با تقلید از کار دیگران به رایانهها آموزش میدهید و از سبکهای هنری گرتهبرداری میکنید. هرگز از چنین شرکتهایی حمایت نمیکنم و دارم میبینم که بسیاری دیگر هم چنین حسی دارند.»
© The Independent